آلبر کامو
(1913 - 1960 م)
نویسنده، فیلسوف و روزنامه نگار
مشخصات:
نام واقعی:
آلبر کامو
سایر نامها:
البر کامو
تاریخ تولد:
1913/11/07 میلادی
تاریخ درگذشت:
1960/01/04 میلادی (47 سالگی)
محل تولد:
الجزایر
جنسیت:
مرد
ژانر:
ادبیات، سیاست و فلسفه
زندگینامه
آلبـِر کامو نویسندهٔ مشهور فرانسوی-الجزایری تبار و خالق کتاب مشهور بیگانه و برنده جایزه نوبل ادبیات میباشد.در سال ۱۹۳۴ به حزب کمونیست پیوست که در آن وظیفهٔ عضوگیری از میان پرولتاریای عرب را بر عهده داشت.بعدها این حزب، کامو را به عنوان یک تروتسکیست به شیوهای نمایشی محکوم و از حزب اخراج کرد.در ۱۹42 کامو، رُمان بیگانه و مجموعه مقالات فلسفی خود تحت عنوان افسانه سیزیف را منتشر کرد.در سال ۱۹۵۲ مشاجراتی بین کامو و سارتر بعد از نوشتن مقالهای علیه کامو در مجلهای که سارتر سردبیر آن بود شروع شد.در سال ۱۹۵۷ جایزهٔ نوبل ادبیات را دریافت کرد. او از نظر جوانی دومین نویسندهای بود که تا آن روز جایزه نوبل را گرفتهاند.کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر میپردازد» برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد . آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوانترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است که این عنوان را کسب کرده است. همچنین کامو در بین برندگان نوبل ادبیات ، کمترین طول عمر را دارد و دو سال پس از بردن جایزهٔ نوبل در یک سانحهٔ تصادف درگذشت. با وجود اینکه کامو یکی از متفکران مکتب اگزیستانسیالیسم شناخته میشود او همواره این برچسب خاص را رد میکرد. در مصاحبهای در سال ۱۹۴۵ کامو هرگونه همراهی با مکاتب ایدئولوژیک را تکذیب میکند و میگوید:« نه ، من اگزیستانتیالیست نیستم. من و ژان پل سارتر از اینکه ناممان اینگونه برچسب میخورد متعجب میشویم.» او در کتاب یاغی مینویسد که تمام عمر خود را صرف مبارزه با فلسفهٔ پوچگرایی کردهاست و عمیقاً به آزادیهای فردی اعتقاد دارد .
بیشتر
آخرین دیدگاهها
اگر کسی آزادی شما را برباید، مطمئن باشید که نان شما نیز در معرض خطر است... آلبر کامو
من شیوهی کارتان را خوب فهمیدهام.
شما مردم را گرسنه نگاه داشتهاید و آنها را از هم جدا کردهاید تا عصیان و شورششان را از بین ببرید.
شما آنها را ضعیف و درمانده میکنید و سبعانه، نیروی آنها را میبلعید و اوقاتشان را مشغول میکنید تا از وحشت، نه جوشش بکنند و نه مجالی برای جوشش داشته باشند!
آنها در یک جای ایستادهاند و درجا میزنند، راضی باشید! علیرغم جمعیتی که دارند تنها هستند.
من هم تنها هستم. همهی ما تنها هستیم زیرا دیگران ترسو و ذلیل هستند ولی با وجود تنهایی و اسارت، با وجود آنکه مانند آنها خوار و پست شدهام، به شما اعلام میکنم که شما هیچ نیستید و این که این قدرتی که تا چشم کار میکند، گسترش دارد و تا اعماق آسمان را به سیاهی و تاریکی کشانده است چیزی نیست مگر سایهی کوچکی که به روی قطعهی خاکی سنگینی میکند و بر اثر بادی خشمگین نابود میشود.
حکومت نظامی
آلبر_کامو