بیگانه
نویسنده:
آلبر کامو
امتیاز دهید
بیگانه رمانی نوشته آلبر کامو نویسنده فرانسوی در سال ۱۹۴۲ است. مضمون و چشمانداز آن اغلب به عنوان نمونهای از فلسفه پوچ انگار و اگزیستانسیالیسم ذکر میشود. گرچه خود کامو مورد دوم را رد میکند. این اثر برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۵۷ شد.
از متن کتاب:
امروز مادرم مرد. شاید هم دیروز، نمیدانم. تلگرافی باین مضمون از نوانخانه دریافت داشته ام: (مادر درگذشت. تدفین فردا. تقدیم احترامات.» از این تلگراف چیزی نفهمیدم شاید این واقعه دیروز اتفاق افتاده است.
نوانخانه پیران در مارانگو Marengo، هشتاد کیلومتری الجزیره است. سر ساعت دو اتوبوس خواهم گرفت و بعد از ظهر خواهم رسید. بدین ترتیب، میتوانم شب را بیدار بمانم و فردا عصر مراجعت کنم. از رئیسم دو روز مرخصی تقاضا کردم که بعلت چنین پیش آمدی نتوانست آنرا رد کند. با وجود این خشنود نبود. حتی باو گفتم: « این امر تقصیر من نیست» جوابی نداد. آنگاه فکر کردم که نبایستی این جمله را گفته باشم. من نمی بایست معذرت می خواستم. وانگهی وظیفه او بود که بمن تسلیت بگوید. شاید هم اینکار را برای پس فردا گذاشته است که مرا با لباس عزا خواهد دید، چون اکنون مثل اینستکه هنوز مادرم نمرده است...
بیشتر
از متن کتاب:
امروز مادرم مرد. شاید هم دیروز، نمیدانم. تلگرافی باین مضمون از نوانخانه دریافت داشته ام: (مادر درگذشت. تدفین فردا. تقدیم احترامات.» از این تلگراف چیزی نفهمیدم شاید این واقعه دیروز اتفاق افتاده است.
نوانخانه پیران در مارانگو Marengo، هشتاد کیلومتری الجزیره است. سر ساعت دو اتوبوس خواهم گرفت و بعد از ظهر خواهم رسید. بدین ترتیب، میتوانم شب را بیدار بمانم و فردا عصر مراجعت کنم. از رئیسم دو روز مرخصی تقاضا کردم که بعلت چنین پیش آمدی نتوانست آنرا رد کند. با وجود این خشنود نبود. حتی باو گفتم: « این امر تقصیر من نیست» جوابی نداد. آنگاه فکر کردم که نبایستی این جمله را گفته باشم. من نمی بایست معذرت می خواستم. وانگهی وظیفه او بود که بمن تسلیت بگوید. شاید هم اینکار را برای پس فردا گذاشته است که مرا با لباس عزا خواهد دید، چون اکنون مثل اینستکه هنوز مادرم نمرده است...
آپلود شده توسط:
Kandooo
1403/05/26
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بیگانه