کالیگولا
نویسنده:
آلبر کامو
مترجم:
شورانگیز فرخ
امتیاز دهید
کالیگولا ، از کلمه کالیا (نیم چکمه) گرفته شده است و این لقبی بود که سربازان برروی قیصر کایوس (۴۱-۱۲ ) میلادی، گذاشته بودند. کالیگولا نیز از کسانی بود که قربانی قدرت بیحساب خویشتن می شوند، زیرا در پیرامون خود جز ستایش و تملق و تسلیم و رضا هیچ نمی بینند. او بر همه چیز مالیات بست، مردان بلندپایه را داغ زد و به کار در معدنها فرستاد و یا در قفس انداخت و با اره به دو نیمشان کرد، با خواهران خویش زنا کرد و با زنان دیگر به بستر رفت. آرزو می کرد تا ملت روم فقط یک سر داشت و او می توانست آنرا به یک ضربه قطع کند. سرانجام بدست کرآس کشته شد.
آلبر کامو این نمایشنامه را به سال ۱۹۴۴ نوشت، یعنی هنگامیکه طوفانی وحشتناک از جهان هستی گذشته و دنیای آشنا و مانوس مردمان را به کابوس خوفناک یک دیوانه تبدیل کرده بود. همچون بادی که بر شن زار بوزد، فاشیسم، همه نقشهای مردمی را از لوح جهان زدوده و اصولی برجهان حاکم نموده بود که پیروزی آن بمعنای پایان کار دنیا بوده. کامو در این نمایشنامه بیشتر به این مساله توجه دارد. او نمی خواهد فقط تصویری از حکومت جابرانه یک فرد رانشان دهد، بلکه میخواهد فلسفه ای را محکوم کند که هستی را فاقد مفهوم و انسان را به هیچ می شمرد...
بیشتر
آلبر کامو این نمایشنامه را به سال ۱۹۴۴ نوشت، یعنی هنگامیکه طوفانی وحشتناک از جهان هستی گذشته و دنیای آشنا و مانوس مردمان را به کابوس خوفناک یک دیوانه تبدیل کرده بود. همچون بادی که بر شن زار بوزد، فاشیسم، همه نقشهای مردمی را از لوح جهان زدوده و اصولی برجهان حاکم نموده بود که پیروزی آن بمعنای پایان کار دنیا بوده. کامو در این نمایشنامه بیشتر به این مساله توجه دارد. او نمی خواهد فقط تصویری از حکومت جابرانه یک فرد رانشان دهد، بلکه میخواهد فلسفه ای را محکوم کند که هستی را فاقد مفهوم و انسان را به هیچ می شمرد...
آپلود شده توسط:
Faryadesokoot
1403/05/31
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کالیگولا