یادداشت ها - دوره ۵ جلدی
[b]در روزهای مکتب‌خوانی[/b]
....در سال دوم که من در آنجا می‌خواندم، حبیبه نام دختری به آن مکتب آمد. حبیبه با دختر خطیب که قطیبه نام داشت، هم قد بوده؛ هر دویِ آنها کلانسالترینِ دختران آن مکتب بودند؛ اما حبیبه از دختر خطیب داناتر، گَپزَنتر و
دیوان کهنه حافظ
:.
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد؛
ما به امـیـد غمت خــــاطر شـادی طلبیم.
المصباح فی التصوف
شیخ محمّد بن المؤید بن حمویه (586-650 هـ ق) از مشایخ صوفیه و از اصحاب شیخ نجم الدّین کبری است که نقش زیادی در ترویج طریقه‌ی کبرویّه داشته و شاگردانی تربیت کرده که عزیزالدّین نسفی از آن جمله است.
حمویّه با نامبرداران روزگارش از جمله ابن
غزلیات حسین منزوی
دیر آمده بودم، شاید هزاران سال:
وقتی که چینی برجبین آب، می افتاد
یا پنجه ی خشک ِ چناری را
می برد با خود باد،
ما، یادمان می رفت
که بین چین و آب و باد و برگ
پیوند دیرینی است
چون
پیوند عشق و مرگ
[b]یک گل که میپژمرد
در ما کسی می
دکامرون
[quote='placebo']من 10 سال پیش متن کامل کتاب را با ترجمه حبیب شنوقی خواندم. ولی متاسفانه کتاب را به کسی امانت دادم که دیگر برنگردوند. کتاب حاضر با ترجمه قاضی ناقص و سانسور شده است . لطفا اگر ترجمه حبیب شنوقی را دارید به اشتراک گذارید[/quo
بازمانده روز
[b]محمد زهرایی[/b]، از خبره‌های صنعت چاپ و نشر کشور درگذشت.
او که با 50 سال سابقه در این حوزه، مدیریت انتشارات کارنامه و شهر کتاب نیاوران را به عهده داشت، چاپ و نشر آثار نویسندگان، شاعران و مترجمانی از جمله هوشنگ ابتهاج، نجف دریابندری، محم
کتاب مرتضی کیوان
[quote]اگر کتاب را تورقی فرموده باشد، ...[/quote]
اگر کتاب را تورقی فرموده باشید؛ صحیح است. ;-(
کتاب مرتضی کیوان
[quote='Ariarman']به جای اینکه یک طرفه به قاضی بریم و از اعدام و تیرباران این افراد گله و شکایت کنیم، بهتره یه تاریخچه ای هم از سازمان افسران حزب توده و به طوز کلی حزب توده و امثالهم داشته باشیم و بعد قضاوت کنیم. در آمریکا هم اگر یک عده نظا
دیوان کهنه حافظ
گفت: حافظ، لُغز و نکته به یاران مفروش!
آه ازین لطـف به انواع عـتاب آلـوده.
:.:.:. . . . . . . . .
هزارتوهای بورخس
مردی فرسوده از زمان،
مردی که چشم انتظار مرگ هم نیست.
(آمار، مدارک مرگند
و هرکس بدین مخاطره تن در می‌دهد
تا جاودان نخستین باشد)،
مردی که آموخته تا سپاسگذاری‌اش را
برای صدقه‌های اندک روزها به‌زبان آرد:
خواب، کارهای روزمره، مزه‌ی آب،