سعدی
(0589 - 0670 هـ.خ)
شاعر و نویسنده
مشخصات:
نام واقعی:
ابومحمّد مُشرفالدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف
سایر نامها:
شیخ اجل، سخن، پادشاه سخن، افصح المتکلمین
تاریخ تولد:
0589/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
0670/00/00 خورشیدی (81 سالگی)
محل تولد:
ایران، کازرون
جنسیت:
مرد
ژانر:
نثر- شعر کلاسیک فارسی سبک خراسانی
زندگینامه
ابومحمد مُشرِفِ الدّین مُصلِح بن عَبدُالله مشهور به سعدی شیرازی شاعر و نویسندهٔ پارسیگوی ایرانی است. مقامش نزد اهل ادب تا بدانجاست که به وی لقب استاد سخن دادهاند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات وی است.
ویژگیهای آثار سعدی : آنچه که بیش از هر ویژگی دیگر آثار سعدی شهرت یافته است، «سهل و ممتنع» بودن است. این صفت به این معنی است که اشعار و متون آثار سعدی در نظر اول «سهل» و ساده به نظر می رسند و کلمات سخت و نارسا ندارد. در طول قرن های مختلف، همه ی خوانندگان به راحتی با این آثار ارتباط برقرار کرده اند. اما آثار سعدی از جنبه ی دیگری، «ممتنع» هستند و کلمه ی «ممتنع» در اینجا یعنی دشوار و غیرقابل دسترس. وقتی گفته می شود شعر سعدی «سهل و ممتنع» است یعنی در نگاه اول، هر کسی آثار او را به راحتی می فهمد ولی وقتی می خواهد چون او سخن بگوید می فهمد که این کار سخت و دشوار و هدفی دست نیافتنی است. یکی دیگر از ویژگیهای آثار وی اینست که نکات دستوری در آثار سعدی به صحیح ترین شکل ممکن رعایت شده است. عنصر وزن و موسیقی، منجر به از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمی شود و سعدی به ظریف ترین و طبیعی ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این کار برمی آید.
ایجاز یک ویژگی مهم دیگر است . ایجاز یعنی خلاصه گویی و یا پیراستن شعر از کلمات زاید و اضافی. دوری از عبارت پردازی های بیهوده ای که نه تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر بلکه از زیبایی کلام نیز می کاهند، در شعر و کلام سعدی نقش ویژه ای دارد. از سویی این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراق های ظریف تخیلی و تغزلی می شود و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می کند. در شعر سعدی هیچ کلمه ای بدون دلیل اضافه یا کم نمی شود.مرکز سعدیشناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام کرد و در یکم اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در «اجلاس شاعران جهان» در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگیِ داخلی و خارجی، بهعنوان «روز سعدی» نامگذاری شد.
بیشتر
ویژگیهای آثار سعدی : آنچه که بیش از هر ویژگی دیگر آثار سعدی شهرت یافته است، «سهل و ممتنع» بودن است. این صفت به این معنی است که اشعار و متون آثار سعدی در نظر اول «سهل» و ساده به نظر می رسند و کلمات سخت و نارسا ندارد. در طول قرن های مختلف، همه ی خوانندگان به راحتی با این آثار ارتباط برقرار کرده اند. اما آثار سعدی از جنبه ی دیگری، «ممتنع» هستند و کلمه ی «ممتنع» در اینجا یعنی دشوار و غیرقابل دسترس. وقتی گفته می شود شعر سعدی «سهل و ممتنع» است یعنی در نگاه اول، هر کسی آثار او را به راحتی می فهمد ولی وقتی می خواهد چون او سخن بگوید می فهمد که این کار سخت و دشوار و هدفی دست نیافتنی است. یکی دیگر از ویژگیهای آثار وی اینست که نکات دستوری در آثار سعدی به صحیح ترین شکل ممکن رعایت شده است. عنصر وزن و موسیقی، منجر به از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمی شود و سعدی به ظریف ترین و طبیعی ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این کار برمی آید.
ایجاز یک ویژگی مهم دیگر است . ایجاز یعنی خلاصه گویی و یا پیراستن شعر از کلمات زاید و اضافی. دوری از عبارت پردازی های بیهوده ای که نه تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر بلکه از زیبایی کلام نیز می کاهند، در شعر و کلام سعدی نقش ویژه ای دارد. از سویی این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراق های ظریف تخیلی و تغزلی می شود و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می کند. در شعر سعدی هیچ کلمه ای بدون دلیل اضافه یا کم نمی شود.مرکز سعدیشناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام کرد و در یکم اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در «اجلاس شاعران جهان» در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگیِ داخلی و خارجی، بهعنوان «روز سعدی» نامگذاری شد.
آخرین دیدگاهها
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان »
بخش ۱۴ - حکایت
یکی سیرت نیکمردان شنو
اگر نیکبختی و مردانه رو
که شبلی ز حانوت گندم فروش
به ده برد انبان گندم به دوش
نگه کرد و موری در آن غله دید
که سرگشته هر گوشهای میدوید
ز رحمت بر او شب نیارست خفت
به مأوای خود بازش آورد و گفت
مروت نباشد که این مور ریش
پراکنده گردانم از جای خویش
درون پراکندگان جمع دار
که جمعیتت باشد از روزگار
چه خوش گفت فردوسی پاک زاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانهکش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
سیاه اندرون باشد و سنگدل
که خواهد که موری شود تنگدل
مزن بر سر ناتوان دست زور
که روزی به پایش در افتی چو مور
درون فروماندگان شاد کن
ز روز فروماندگی یاد کن
نبخشود بر حال پروانه شمع
نگه کن که چون سوخت در پیش جمع
گرفتم ز تو ناتوان تر بسی است
تواناتر از تو هم آخر کسی است
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای
خبرداری از خسروان عجم||
که کردند بر زیردستان ستم؟
نه آن شوکت و پادشایی بماند
نه آن ظلم بر روستایی بماند
خطا بین که بر دست ظالم برفت
جهان ماند و با او مظالم برفت
خنک روز محشر تن دادگر
که در سایهٔ عرش دارد مقر
به قومی که نیکی پسندد خدای
دهد خسروی عادل و نیک رای
چو خواهد که ویران شود عالمی
کند ملک در پنجهٔ ظالمی
سگالند از او نیکمردان حذر
که خشم خدای است بیدادگر
بزرگی از او دان و منت شناس
که زایل شود نعمت ناسپاس
اگر شکر کردی بر این ملک و مال
به مالی و ملکی رسی بی زوال
وگر جور در پادشایی کنی
پس از پادشایی گدایی کنی
حرام است بر پادشه خواب خوش
چو باشد ضعیف از قوی بارکش
میازار عامی به یک خردله
که سلطان شبان است و عامی گله
چو پرخاش بینند و بیداد از او
شبان نیست، گرگ است، فریاد از او
بد انجام رفت و بد اندیشه کرد
که با زیردستان جفا، پیشه کرد
به سختی و سستی بر این بگذرد
بماند بر او سالها نام بد
نخواهی که نفرین کنند از پست
نکو باش تا بد نگوید کس
جناب Khwanirath گرامی، «اعضای یک دیگرند» بی پیشینه نیست و حتی این را در نوشته های پیش از شیخ می بینیم.
چه این که «یک پیکرند» معقول تر است، اما باید توجه داشت که «اصل» کدام است، و شیخ کدام را در بستر زمانیِ خود سروده است. به عهد جدید برگ ۹۲۴ با برگردان جناب پیروز سیار نگاه کنید: در «رساله به افسسیان» باب چهارم، بند ۲۵ می خوانیم: «از این روی، دیگر دروغ مگویید: هر کس به همنوع خویش راست بگوید؛ آیا اعضای یکدیگر نیستیم؟»
بر این پایه، اصل همان است که خود شما نیز فرمودید و «یک پیکرند» در گفتارِ شیخ اصلی ندارد.
سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان
یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شب خیز و مولع زهد و پرهیز.
شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفهای گرد ما خفته.
پدر را گفتم: از اینان یکی سر بر نمیدارد که دوگانهای بگزارد. چنان خواب غفلت بردهاند که گویی نخفتهاند که مردهاند.
گفت: جان پدر! تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی.
نبیند مدعی جز خویشتن را
که دارد پرده پندار در پیش
گرت چشم خدا بینی ببخشند
نبینی هیچ کس عاجزتر از خویش
طریقت به جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
تو بر تخت سلطانی خویش باش
به اخلاق پاکیزه درویش باش
چنانت دوست میدارم که گر روزی فراق افتد
تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم
اکنون با اطمینان میتوان گفت که فضا پیمای وویجر۱، یک سال است که وارد فضای میان ستارهای شده یا به اعتقاد برخی از منظومه شمسی خارج شده است. این خبر موضوع اصلی کنفرانس خبری مسئولان پروژه ناسا در پاسادنای کالیفرنیا بود.
وویجر۱ اولین دستساخته بشری است که توانسته است پس از طی ۱۸ میلیارد کیلومتر که سی وشش سال طول کشید از این مرز بگذرد. شواهد نشان میدهند این فضا پیما اکنون در ناحیهای است که گازهای یونیزه شده بین ستارگان بر یونهایی با منشا خورشیدی که هنوز اثر کوچکی از آنها دیده میشود، غلبه دارند. پژوهشگران در یک سال گذشته با مطالعه و تحلیل دادههای ارسال شده بوسیله این فضا پیما، اکنون با قاطعیت میگویند این دستساخته بشر به فضای میان ستارهای رسیده است و این جهشی تاریخی برای بشر است.
هر ستارهای علاوه بر نور و دیگر امواج الکترومغناطیسی، ذرات و یونهای پر انرژی در همه جهات از خود منتشر میکند که مانند حبابی آنرا احاطه کردهاست. بطور ساده و نه دقیق میتوان گفت که شعاع گسترش این حباب وابسته به اندازه و شدت میدان مغناطیسی ستاره است و پس از طی آن به جایی میرسیم که ذرات و یونهای آزاد فضای بین ستارگان را اشغال کردهاند و محیط میان ستارهای نام دارد.
خورشید نیز همانند دیگر ستارگان با چنین حباب فرضی محصور شده است. اختر شناسان این حبابواره دور خورشید را که تا جایی ورای مدار پلوتو ادامه دارد، هلیوسفر (هور سپهر) مینامند. از نظر برخی از اخترشناسان پایان محدوده حکمرانی خورشید یا به بیانی مرز منظومه شمسی، جایی است که هلیوسفر دیگر وجود ندارد. ولی برخی دیگر از ستاره شناسان این مرز را حوزه پایانی جاذبه خورشید میدانند که بسیار دورتر از جایی است که هلیوسفر تمام میشود.
این همان نکتهای است که گروهی از اختر شناسان به آن اشاره میکنند و معتقدند که وویجر۱ هلیوسفر را پشت سر گذاشته است و نه کل منظومه شمسی را. آنها جایی بعد از ابر اورت (Oort cloud) که دنباله دارهایی مانند هالی از آنجا میآیند را مرز منظومه شمسی میدانند ولی برای عبور وویجر۱ از این مرز باید بیست هزارسال دیگر صبر کرد.
اگر بخواهیم بگوییم که وویجر۱ بطور کلی از بند جاذبه خورشید خلاص شده است، باید بیست هزار سال دیگر هم صبر کنیم. یعنی این فضا پیما با همین سرعت سی و شش هزار کیلومتر بر ساعتی که امروز دارد، ۴۰ هزار سال دیگر از قید خورشید رها خواهد شد و تازه به نیمه راه خود تا به نزدیکترین ستاره همسایه خورشید، پروکسیمای قنطورس، خواهد رسید.
لوح ویجر
پروژه وویجر ناسا متشکل از دو فضاپیمای وویجر۱ و ۲ است که در تابستان ۱۳۵۶ به فاصله دو هفته از همدیگر به فضا پرتاب شدند، اول وویجر۲ و پس از آن وویجر۱. وویجرها دو ماموریت اصلی داشتند، نخست مطالعه سیارههای مشتری، زحل، اورانوس، و نپتون؛ و پس از آن مطالعه فضای میان ستارهای. به همین دلیل دو دسته متفاوت از ابزارهای رصد و اندازهگیری بر روی این فضاپیماها نصب شدهاست که متناسب با ماموریت از آنها بهره بگیرند.
البته پیش از وویجرها، فضا پیماهای پایونیر۱۰ و ۱۱ نیز با ماموریتهایی کما بیش مشابه به فضا پرتاپ شده بودند. پایونیر۱۰ پس از بازدید از سیاره مشتری و پایونیر۱۱ پس از بازدید مشتری و زحل راهی فضای میان ستارهای شدهاند. اطلاعاتی که این چهار فضاپیما و بخصوص وویجرها در باره ساختار منظومه شمسی به دانشمندان ارائه دادند بسیار با ارزش است و دانشمندان امیدوارند حداقل تا بیست سال آینده بتوانند از وویجرها برای مطالعه فضای میان ستارهای استفاده کنند و اطلاعات علمی بدست آورند.
پیامی به دیگران
سازندگان پایونیرها با توجه به اینکه این فضاپیماها قرار بود از منظومه شمسی خارج شوند، تصمیم گرفتند لوحی بر روی سفینه نصب کنند که اگر با احتمال خیلی خیلی کم روزی در آینده دور بوسیله موجودات هوشمند دیگر سیارات پیدا شدند، با مطالعه آن لوحها بدانند که این سفینه از کجا آمده است و سازندگانش که بودهاند. لوح فلزی سادهای که شامل چند تصویر ساده و اطلاعات پایه برای خواندن و تفسیر آنها بود.
با این تجربه ناسا تصمیم گرفت که در وویجرها هم اطلاعاتی در باره تمدن بشری برای موجودات هوشمند احتمالی یابنده این فضاپیماها بگنجاند ولی اینبار با اطلاعاتی کاملتر از بشر و خواستگاهش. ماموریت تهیه محتوای مناسب برای این کار بر عهده گروهی به رهبری کارل ساگان اخترشناس و دانشمند مشهور از دانشگاه کرنل محول شد. اطلاعاتی که ساگان و همکارانش تهیه کردند بر روی دیسکی ۳۰ سانتی متری از مس با پوشش طلا ذخیره شد و در قاب محافظ آلومینیومی در داخل وویجرها نصب شد.
لوح پایونیر
یک سمت این دیسکها شامل اطلاعات تصویری سمبولیک سادهای است که به نوعی دستورالعمل چگونگی استفاده از دیسک است و در سمت دیگر صوت و تصویر بطور آنالوگ ذخیره شده است. بر روی این لوحها مجموعهای از تصاویر و اصوات طبیعی وجود دارد. همچنین قطعات کوتاهی از موسیقی اقوام مختلف و پیامی دوستانه به پنجاه و پنج زبان. و علاوه بر اینها پیام مکتوبی از جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا و کورت والدهایم دبیرکل وقت سازمان ملل.
انتخاب محتوا و چگونگی ارائه آنها کار بسیار دقیقی بوده است. بطوریکه یابنده هوشمند دیسک بتواند بدون مشکل آنها را بفهمد و تفسیر کند و دچار سردرگمی نشود. ۱۱۵ تصویر از زمین و طبیعت و انسانها و آناتومی بدن انسان مجموعه عکسهای این مجموعه را تشکیل میدهند و صداهایی از طبیعت مانند صدای موج و باد و حیوانات مختلفی از قبیل پستانداران زمینی و دریایی و پرندگان. در بخش موسیقی میتوان قطعات کوتاهی از موسیقی کلاسیک و مدرن غربی و موسیقیهای ملل مختلف را شنید.
کار در بخش پیام دوستی انسانها کمی پیچیدهتر بود. گروه همکاران ساگان برای تنظیم این بخش وقت کمی دراختیار داشتند و امکان مسافرت به جاهای مختلف در کره زمین برای ضبط صدای همه زبانها را نداشتند و همچنین به دلیل اینکه اطلاعات بطور آنالوگ بر روی دیسکها ذخیره میشد فضای خالی روی دیسک هم اجازه ضبط همه آنها را نمیداد. از سوی دیگر گویندگان این پیامها باید سعی میکردند که گفتارشان کوتاه و مودبانه باشد و در آنها از واژههایی که باعث برداشت غلط شود، استفاده نکنند. این شرایط موجب شد که تیم ساگان فقط بتوانند ۵۵ زبان را در لوح بگنجانند و متاسفانه برخی از زبانهایی که از نظر زبان شناسی مهم بودند از این فرصت نتوانستند استفاده کنند.
گفتاری به فارسی نیز در این لوح وجود دارد که شامل پیام دوستی فارسیزبانان به یابندگان این لوح است. کلیک پیامی کوتاه به همراه دو بیت مشهور از سعدی:
درود بر ساکنین ماوراء آسمانها
بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار