ترجمه فارسی تورات

بله در قانون بایستی مبنایی وجود داشته باشد، ولی چه کسی گفته این مبنا سن و سال است؟ طبیعتاً اینکه چند نفر روانشناس تشخیص دهند که قاتل به تکامل عقلی و تشخیص سره از ناسره رسیده یا خیر، به عقلانیتی متکی است که مبنای سن و سال از آن بی بهره است. بسا که فردی در 19 سالگی هم به این تکامل نرسیده باشد و بسا که فردی در 15 سالگی به آن رسیده باشد.
شما به آمار فکت ارجاع دادید، اجازه دهید بنده هم به آمار فکت ارجاع دهم و بگویم مدعای شما در خصوص افزایشی بودن میزان جنایت در ایران نارواست. بنا بر آمار فکت:
در سال 2010 میزان قتل 2،520 نفر
در سال 2011 میزان قتل 2،502 نفر
در سال 2012 میزان قتل 2،531 نفر
در سال 2013 میزان قتل 2،558 نفر
در سال 2014 میزان قتل 2،549 نفر
در سال 2015 میزان قتل 2،530 نفر
در سال 2016 میزان قتل 2،461 نفر
در سال 2017 میزان قتل 2،354 نفر
در سال 2018 میزان قتل 2،272 نفر
و در سال 2019 میزان قتل 2،209 نفر بوده است.
به عبارت دیگر از سال 2013 به بعد آمار کاهشی بود. حتی مدعای شما که سنگاپور و ژاپن را در قعر جدول نرخ قتل و جنایت قلمداد کرده اید هم تایید عرض بنده است. چون این هر دو کشور مجازات قصاص دارند.
پرسیدید چرا باید عفو یا قصاص بر عهده افراد باشد. پاسخ این است که مجازات قاتل بی تردید اعدام است و هر دولت اسلامی موظف است قاتل را اعدام کند. با این حال خداوند از سر رحمت نسبت به بندگان چنین اجازه ای به خانواده مقتول داده است و حتی قاتل را همچون برادر خانواده ی مقتول معرفی می کند. اگر شما با این عفو مشکلی دارید مسئله ای نیست. ولی عفو در اختیار دولت نیست و دولت فقط باید قصاص نماید. مثل قطع دست دزد است که اگر شما رضایت بدهید، قانون به رضایت شما کاری ندارد و حکم شرع را پیاده می کند.
فرمودید چرا وقتی انگیزه و عقل نیست و جنایتی رخ دهد، باید قصاص باشد؟ پاسخ این است که اگر بخواهیم اینطور توجیه کنیم که سنگ روی سنگ بند نمی شود. اگر در هنگام خشم، عقل نیست، پس اصلا قاتل نباید مجازات شود و باید به زندگی عادی خود در جامعه ادامه دهد. ولی وقتی او را به زندان می افکنید، یعنی قبول دارید که قاتل بطور ارادی مرتکب قتل شده است. وگرنه فرد مسلوب الاختیار را چرا باید به زندان بیندازند؟ فردی فی المثل در حین رانندگی مرتکب قتل می شود. آیا او را قصاص می کنند؟ خیر. آیا او را به زندان می افکنند؟ خیر.
حالا اگر فردی به قول شما عقل او در حین خشم رفته هم لابد نباید حتی به زندان بیفتد. ولی وقتی می افتد، یعنی اراده ی او را قبول دارند.
این دیگر وظیفه ی حکومت هاست که مانع از تهدید کسی شوند و باید تهدیدکننده را مجازات کنند یا از جان تهدید شدگان حراست کنند.
در خصوص دیه، عرض می شود که در قرآن تفاوتی بین دیه زن و مرد نیست.

بر اساس آماری که آمارفکت از منابع بین‌المللی به دست آورده است؛ ایران در رتبه 89 ام نرخ قتل در بین 172 کشور جهان قرار دارد. بر اساس این آمار طی سال 2014 از هر 100 هزار نفر در ایران حدود 2.50 نفر به قتل رسیدند.
آمارهای موجود نشان می‌دهد بیشترین میزان قتل‌های صورت گرفته در کشور در بین گروه سنی 49-15 سال به وقوع پیوسته است. بیشترین تعداد قتل‌های مربوط به این گروه سنی در سال 2010 با میزان 2,012 قتل به ثبت رسیده است.
این آمار قتل‌هایی که توسط افراد یا گروه‌های کوچک اتفاق افتاده را مورد بررسی قرار داده است و قتل‌های صورت گرفته توسط گروه‌های مسلحانه و گروه‌های بزرگ و سازمان یافته از این مطالعه حذف شده‌اند.
بر اساس آمارهای به دست آمده بالاترین میزان قتل نسبت به جمعیت در اختیار کشورهای السالوادور و جامائیکا است. از هر 100هزار نفر سالیانه حدود 52 نفر در السالوادور به قتل می‌رسند.
کشورهای سنگاپور و ژاپن به ترتیب با نرخ قتل 0.16 و 0.26 در انتهای این لیست قرار دارند.
به طور کلی قاره آمریکا بالاترین و قاره آسیا (به خصوص کشورهای جنوب شرقی آسیا) پایین‌ترین نرخ قتل را در جهان دارند.

نشد سیاوش،
شما وقتی طعن می زدید که در قصاص حیات نیست، یعنی برداشت کرده بودید که در قصاص عضو قرار است حیات باشد؟ یعنی اگر کسی ناخن شما را بشکند، حکم قصاص حیات می بخشد؟
خیر و شما نیک می دانستید منظور از قصاص در آیه 179 البقره با توجه به آیه قبل، قصاص نفس است، نه قصاص عضو. این کشورهایی که نام بردم قصاص نفس دارند و دیدیم که قانون مترقی ادیان، چگونه مانع از فوران آمار جنایت گردید. حتی قصاص عضو را هم فراموش کرده اید اسم پاکستان و نیجریه را ببرید.
شما به جای اینکه برداشت ناروای خود را اصلاح کنید، به بنده خرده می گیرید که بر خداوند تهمت می زنم. پناه بر خدا اگر چنین کنم. این خیلی جالب است که شما تصور می کنید دستگاه قضایی عقلش نرسیده که موارد قتل توسط کودکان (که هیچ ربطی هم به سن 18 سالگی ندارد) و قتل غیرعمد را (که باز هم ربطی به خشم ندارد) مستثناء نماید و این شما هستید که به آن پی برده اید. خیر، همه ی این موارد مورد بررسی و واکاوی قرار می گیرد.
کسی که 18 سال و 1 روز سن اوست با کسی که 17 سال و 364 روز سن اوست هیچ تفاوتی ندارد که حالا اولی بخواهد بابت قتل قصاص شود و دومی نشود. ما دُم مشتی بی عقل غربی که نیستیم.
تنها جایی که به شما حق می دهم در خصوص نصف بودن دیه زنان است که هزار البته خداوند چنین چیزی نفرموده و در قرآن هم از آن خبری نیست. سنگسار هم که عزیزان فرموده اند در قرآن نداریم. والسلام

53 کشور در جهان عملاً حکم قصاص را اعمال می کنند. قانون قصاص در ژاپن، ایالات متحده، پاکستان، امارات، قطر، کویت، بحرین، ایران، هند، چین، اندونزی، مالزی، میانمار، تایلند، ویتنام، افغانستان، عراق، سوریه، اردن، عربستان، بلاروس، مصر، سودان شمالی، سودان جنوبی، لیبی، اتیوپی، اوگاندا، نیجریه، گابن، کنگو، زیمبابوه، بوتسوانا، لسوتو و گویان اجرا می شود.
.........................
اما بیشترین آمار جنایت در جهان، به ترتیب در جامائیکا، سنت وینسنت، ترینیداد و توباگو، سنت لوسیا، هندوراس، باهاما، بلیز، اکوادور، مکزیک و کلمبیا به وقوع می پیوندد که همگی حکم قصاص را حذف کرده اند.
...........................
فلذا ادعای الله در خصوص حیات بخش بودن قصاص درست است و ادعای سیاوش نادرست است.

خدا هست چون ما هستیم
اگر من و شما نبودیم خدا برای که مییخواست خدا باشد؟
او هست چون ما هستیم
اگر ما نباشیم او هم نیست

ضمنا خداوند در قرآن می فرماید در قصاص ، زندگیست
فکر کنم فقط در ایران و افغانستان و عربستان قانون قصاص انجام می شود ، چرا آمار جرم و جنایت در این سه کشور صفر نمی شود
و چرا غرب تا کنون ، مضمحل نشده است ( در کنار عدم حجاب و صدها گناه کبیره دیگر )

ضمنا این خدایی که نظرش برای همه زمان ها و مکان ها ثابت است ) و به قول شما کاری به عرف جوامع و تفاوت های اقلیمی ، فرهنگی و جغرافیایی ندارد ) چگونه است که در همان زمان پیامبر اسلام با یک هجرت از مکه به مدینه ، اینهمه در فرم و شکل و محتوای آیات ، تغییر و تفاوت ایجاد شد ؟

خواندن متون باستانی و قضاوت آن با عینک زمان حال
نتایج مسخره ای دارد . اجازه دهید مثالی بزنم
فرض کنید صد سال دیگر بشر به چنان رشد فرهنگی و پیشرفت علمی رسیده که هیچ خودرو و کارخانه دودزایی وجود نداشته و مردم دنیا در هوایی بسیار پاک نفس می کشند و استفاده از کوچکترین وسیله دودزایی نه امکان پذیر است و نه قانونی
حالا یک بچه مدرسه ای می رود و یک کتاب تاریخ بر می دارد و با دیدن تصاویر خودروهای بنزینی و دود نیروگاهها و ... پیش خودش می گوید
اینها عجب حیواناتی بوده اند !
خوب اینها مطابق فرهنگ و عرف ما یا عادیست یا غیرمعمول ولی کسی به دید جنایتکار و وحشی به آن نگاه نمی کند
بسیاری از تحلیل های ما در خصوص زمانهای قدیم بر همین منوال است
برده داری ، کنیز داری ،حمله به خاک سایر ملل ، حقوق نامتساوی زنان ، قصاص و ... در آن زمان ، امری عادی و از ملزومات همان زمان بوده و نمی توان مردم آن زمان را با معیارهای زمان حال قضاوت کرد .....

شنیع ترین و مبتذل ترین کتاب دنیا همین تورات یهودی هاست

باب 10 بند 2 از سفر پیدایش: نام گومر و سه پسرش اشکناز و ریفات و توگرمه آمده است. چنین یافتم که اشکناز در زبان سنسکریت به چم «دارنده پیاله/جام» همان اسکیت ها (= جام/پیاله) یعنی سکاهای شاهی اروپا، ریفات در زبان توراتی آن به چم «دارو» یا «دارندگان دارو» همان سکاهای نوشندگان داروی هوم در سنگ نبشته های داریوش است، و توگرمه با تیره سکایی توگری ها که نخست در ماد بودند و سپس کوچیدند همسان می باشند. مرحوم پروفسور کریستن سن ایشان را همان توروها می داند. گومر نیز همان کیمری ها هستند که آشوریان ایشان را گامیرا خوانده اند.