رسته‌ها
سگ ولگرد
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 203 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 203 رای
سگ ولگرد نام داستان کوتاهی از صادق هدایت است. این داستان تراژدی از زندگی مشقت بار یک سگ ولگرد در ورامین است. نویسنده در این داستان اعتقادات جاری جامعه را در قالب داستانی تأثرانگیز و دردناک به تصویر کشیده و مورد نقد قرار می‌دهد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
167
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
HeadBook
HeadBook
1392/09/19

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سگ ولگرد

تعداد دیدگاه‌ها:
80
البته کتابهای هدایت ناامیدی و پوچی را القا میکند و در این شکی نیست که او نویسنده بزرگی بوده در دوران سربازی یکی از سربازان کتابهای هدایت را می خواند دست آخر هم صدوپنجاه تا قرص خورد و خودکشی کرد البته زود رسوندنش بیمارستان و زنده موند ولی فکر کنم آخرشم خودکشی کنه چون همیشه میگفت مرگ خیلی زیباست و اصلا وحشتناک نیست و از این جور حرفا
[quote='thesaurus']نقل قول ا
نقل قول از artificial_harm:در کل باز هم می گوییم ! .ما داریم در مورد کشوری صحبت می کنیم که سرانه مطالعه تو اون دو دقیقه است(بدون احتساب قرآن،مفاتیح و روزنامه)
بعد شما می فرمایید خوندن هدایت و نیچه مده؟...بین کیا؟ خوندن مد بود.
خب چرا اینطوری نگام میکنین؟!!!...من که زیاد حرف نزدم!!!!!![/quote]
درود بر شما دوست گرامی
اولا : کمی دقت بفرمایید متوجه می شوید بنده نگفتم بیشتر کتاب هایی که خوانده می شود مربوط به نیچه و هدایت است بلکه منظور کسانی که این نویسنده گان را برای مطالعه انتخاب می کنند .
ثانیا: سرانه مطالعه کشور اگر یک ثانیه هم باشد باز می توان مفهومی از مد در آن تعریف کرد و هیچ ارتباطی به بزرگی یا کوچکی کل مجموعه وجود ندارد .
هدایت و نیچه فقط از روی مد خواننده می شوند . یعنی اینکه اکثر ( مد ) کسانی که اثار این نویسندگان را انتخاب می کنند تحت تاثیر اجتماع اطرافش آن را می خوانند . همان طور که مد اینگونه در کشور ترویج داده می شود .
در دروه ای که دانشگاه درس خواندم بحث هدایت و نیچه بود ، در پارک ها در سینما ها در تئاتر ها .. و هر روز تعداد صاحب نظر ها بیشتر بیشتر میشد ( اون زمان به این فکر می کردم اغاز این میتینگ ها یکی دو نفر بیشتر نبودند بعد میشودند 3 5 8 10 ... ) هنوز در انقلاب قدم می زنم ، تمام کسانی که بساط کتاب در خیابان دارند کتاب های نیچه و هدایت در بین 10 20 کتابی که روی زمین دارند وجود دارد . این یعنی فراوانی درخواست !
در کل باز هم می گوییم . تمام عرایض بنده از روی مشاهدات و تحقیقی که داشتم بوده است و نظر بنده است . همان طور که در دو کامنت قبلی خود ذکر کردم .
اما هر کسی مختار است که هر انتخابی که مایل است را داشته باشد و خدای نکرده عرایض بنده برای کسی اینگونه مشتبه نشود که مانع مطالعه در این ضمینه هستم .
نقل قول از amenmarr:
فرجام تقدیـری که صادق هدایت برای خود رقم زد و بکام مرگ خود خواســته فرو رفت, نشـان می دهد؛ صادق هدایت متـفاوت از آنچه که می گفته و می نوشـته نبودها...
کاملا با شما موافق هستم ، فکر می کنم چیزی را از قلم نداختید.
بنظر من : خواندن کتابی مثل بوف کور در 12 سالگی ترسناک است . کنشی که می تواند این کتاب بر هر ذهنی در هر سنی داشته باشد برایم نارحت کنند ست.
البته نظیر نویسندگانی همچون هدایت در تاریخ ادبیات جهان بوفور دیده می شود مانند کمو ، داستایوسکی ، اندریف ، آلن پو .... که بقولی در کندوکاو این دسته نویسندگان ، ابتدا بهتر است خواننده به سراغ کتاب هایی که ساده تر و مفیدتر هستند برود.
متاسفانه بنظر میرسد ، در کشور ما خوانندن کتاب های هدایت و نیچه یکجور مد باشد . نمی دانم این جور احساس می کنم.
کتاب درسی جای خود دارد و کتاب هم جای خود . خواندن کتاب های درسی بتنهایی هم کمتر از این خواندن کتابی مثل بوف کور نیست.
[quote='thesaurus']
فرمودید هدایت خودکشی کرد چون خدا نداشت،به نظر بنده این حرف درست نیست.از سال 88 تا به حال ما با افزایش تقریبی خودکشی تو ایران روبرو بودیم.نمیشه به صراحت چنین ادعایی کرد که چون آمار خودکشی داره بالا میره پس خداباوری تو کشور کاهش پیدا کرده[/quote]
با سلام و دورود
من در مورد علل خودکشی نمی تونم نظری بدهم ولی یه سوالی برام پیش اومده در رابطه با ایمان و خودکشی . سوال اینکه شما تا حالا دیده یا شنیده ایی یه شخص روحانی خودکشی کنه ؟!
البته من نمی دانم که آقایون روحانی ایمان درستی دارند یا نه . ولی من تا حالا ندیدم !!!
[quote='exorcism']در حدی نیستم که کسی رو نصیحت کنم اما من خودم به این نتیجه رسیدم که هدایت این افکار رو داشت چون خدا رو نداشت. هدایت خودکشی کرد چون خدا رو نداشت.وجود خدا و وجود افکار خودکشی در شخص باهم نسبت عکس دارن. هرچی خدا رو بیشتر بفهمیم میل به زندگی هم در ما تقویت میشه. نه اونجوری که نتونیم دل از مادیات دنیوی بکنیم...نه...میل به زندگی برای پرستش بیشتر خدا . " من میخوام بیشتر زنده بمونم تا به انسان های بیشتری کمک کنم و کارهای خوب بیشتری انجام بدم. میخوام زنده بمونم تا عشقمو به خدا ثابت کنم."
هدایت انگیزه نداشت چون فقط خودش برای خودش مهم بود.... و نه هیچکس دیگه.
فقط همین....[/quote]
درود بر دوستان
من اول تشکر میکنم از این دوستمون که جمله رو با این عبارت قشنگ شروع کردن"در حدی نیستم که کسی رو نصیحت کنم...
اما یه سری مخالفت هایی دارم با بعضی صحبت های ایشون.
فرمودید هدایت خودکشی کرد چون خدا نداشت،به نظر بنده این حرف درست نیست.از سال 88 تا به حال ما با افزایش تقریبی خودکشی تو ایران روبرو بودیم.نمیشه به صراحت چنین ادعایی کرد که چون آمار خودکشی داره بالا میره پس خداباوری تو کشور کاهش پیدا کرده...وقتی موارد خودکشی رو جزئی بررسی میکنیم می بینیم مثلا دانشجویی به خاطر تحقیر شدن خودشو حلق آویز کرده،یا یه بیمار روانی خودشو از طبقه 8 تیمارستان پرت کرده،نوجوانی به خاطر جلب توجه خودشو مسموم کرده و ....
وقتی موارد رو جزئی بررسی میکنیم می بینیم که تصمیم گیری آنی تو لحظه ی اوج خشم بوده که منجر به خودکشی شده،یعنی اگه مثلا دست و پای اون طرف رو تو اون لحظه می بستن،بعد یه ساعت بعد بازش میکردن؛شاید اکثر این افراد چنین اقدامی انجام نمیدادن.
ولی اگه کمی علمی تر نگاه کنیم،آمار نشون میده که روزانه 3000 نفر تو دنیا خودکشی میکنن؛علل اصلی خودکشی هم مواردی شخصی مثل اختلالات روانی،مصرف الکل و سوءمصرف دارو و مواردی محیطی مثل مشکلات مالی،رسوایی،اشکال در ایجاد ارتباط با دیگران هست.
اعتقاد یا عدم اعتقاد به خدا دلیل خودکشی افراد نیست...هرچند ممکنه برای شما به شخصه وجود خدا یه منبع امید برای ادامه زندگی محسوب شه.
اگه منو نمیزنین و فحش نمیدین:D:D یه نکته دیگه هم بگم؛اینکه هدایت فقط خودش برای خودش مهم نبود...
درونمایه ی خیلی از نوشته های هدایت انتقاد از جامعه تاثیر پذیرفته از استبداد و نفی خرافه پرستی بود و اصولا توجه ویژه ای به مردم جامعه داشت.
[quote='artificial_harm']در کل باز هم می گوییم ! در ایران بیشتر ٰ. هدایت و نیچه فقط از روی مد خواننده می شوند .
چه بسا ما اثار و نویسندگان بسیار خوبی همین حال حاضر داریم ! باید بمیرند تا ما آنها را بشناسیم ؟[/quote]
ما داریم در مورد کشوری صحبت می کنیم که سرانه مطالعه تو اون دو دقیقه است(بدون احتساب قرآن،مفاتیح و روزنامه)
بعد شما می فرمایید خوندن هدایت و نیچه مده؟...بین کیا؟
یاد جمله ی مهران مدیری تو سریال شوخی کردم افتادم:"کاش کتاب خوندن مد بود...کاش کتاب خوندن مد بود.
خب چرا اینطوری نگام میکنین؟!!!...من که زیاد حرف نزدم!!!!!!:stupid:
"" کسانی که برای کافکا چوب تکفیر بلند می کنند، مشاطه های لاش مرده هستند که سرخاب سفیدآب به چهره های بی جان بت بزرگ قرن بیستم می مالند. این وضیفه ی کارگردان ها و پامنبری های "عصر آب طلایی" است. همیشه عوام فریبی کار دغلان و دروغزنان می باشد. عمر کتاب ها را می سوزانید و هیتلر به تقلید او کتاب ها را آتش زد. اینها طرفدار کند و زنجیر و تازیانه و زندان و شکنجه و پوزبند و چشم بند هستند. دنیا را نه آنچنان که هست بلکه آنچنان که با منافعشان جور در می آید می خواهند به مردم بشناسانند و ادبیاتی در مدح گندکاری های خود می خواهند که سیاه را سفید و دروغ را راست و دزدی را درستکاری وانمود بکنند، ولی حساب کافکا با آنها جداست ""
______ صادق هدایت (پیام کافکا) _____
گمانم بیراه نیست اگر بگوییم متن پیام کافکا راجع به خود هدایت نیز صدق می کند.
اما همه مثل شما نیستند . فقط به این فکر کنید .
زندگی کسانی در گردباد تاریکی افکار هدایت و دیگر نویسندگان این چنینی گاهی نابود می شود .
مثال زدم
کامنت قبلی مرا یکبار دیگر بخانید .
در کل باز هم می گوییم ! در ایران بیشتر ٰ. هدایت و نیچه فقط از روی مد خواننده می شوند .
چه بسا ما اثار و نویسندگان بسیار خوبی همین حال حاضر داریم ! باید بمیرند تا ما آنها را بشناسیم ؟

درسته...خیلی از ادما با این افکار نابود شدن ، میشن و خواهند شد.چه از لحاظ روحی چه جسمی. اما باید چیکار کرد؟؟ چیکار میشه کرد؟؟ من فکر میکنم حتی خیلی از کسایی که هدایت و اثارش رو نقد میکنن هنوز نمیدونن چی میخوان!قصد جسارت ندارم؛همین خود شما در کامنت قبلی یه چیز و در کامنت بعدی چیز دیگه ای فرمودید! هدایت مرده....اما افکارش هنوز در اذهان مردم غوطه وره.برای از بین بردن این تفکر باطل که هدایت مرگ رو به خواننده انتقال میده (منظور از مرگ ناامیدی و یاس و پرخاشگری و .... هست) باید اساتید ادبیات اونو بهتر به مردم بشناسونند.موضوع کوچیکی نیست....خیلی ها رو دیدم که بعد از خوندن بوف کور هدایت به شدت افسرده و گوشه گیر شدن فقط به این علت که چیزی درموردش نمیدونن.استاد ادبیات سرکلاسش جوری درمورد هدایت صحبت میکنه که انگار درمورد یه جانی روانی حرف میزنه! انتظار داریم اون دانشجو ها چه دید دیگه ای نسبت به این شخص فرهیخته داشته باشن؟؟ همه چیز برمیگرده به فرهنگ خودمون....باید فرهنگ رو ببریم بالاتر. سطح فکر خودمونو ببریم بالاتر.باید افراد دانا و فهیم مردم رو اگاه کنند. نه اینکه بگن کتابای هدایت رو نخونید که خودکشی میکنید!! اینا رو بیخودی نمیگم...به عینه دیدم.
[quote='exorcism']نقل قول:از نظر من : کتاب های صادق مثل سیگار کشیدن است ، هر چه بیشتر بخوانیم بیشتر به بیماری مبتلا خواهیم شد . اگر باور ندارید می توانید
فقط همین....[/quote]
منظور من از بیماری رفتار منفی انسان از قبیل . بدبینی . پرخاشگری . تکبر . ازار اذیت خود و دیگران . منفی گرایی . پوچ گرایی و .... است که اصطلاحی بین مدد کاران بهزیستی و اجتماعی است .
در ضمن بیشتر کتاب های هدایت من خواندم و نسبت به قلم هدایت ٰ که قلم فوق العاده خاص و بی همتایی است شکی ندارم. موضوع چیز دیگریست . در بزرگ بودن فهم هدایت شکی نیست . او را جز بهترین نویسنده هایی که می شناسم قرار داده ام . چون سرعت و قدرت انتقال بسیار قوی دارد . اما سوال این است ؟
چه چیزی را انتقال می دهد ؟
شما می گویید چگونه این فرد با تمام امکانات و ثروت این گونه شده است ؟ اما به این نیز فکر کنید او به چه چیزی تبدیل شده است .
شما می فرمایید من در سن N سالگی این کتاب را خواندم . خوشا به حال شما که توانستید از این مسیر به نحو موثر در زندگیات سود ببرید .
اما همه مثل شما نیستند . فقط به این فکر کنید .
زندگی کسانی در گردباد تاریکی افکار هدایت و دیگر نویسندگان این چنینی گاهی نابود می شود .
مثال زدم
کامنت قبلی مرا یکبار دیگر بخانید .
در کل باز هم می گوییم ! در ایران بیشتر ٰ. هدایت و نیچه فقط از روی مد خواننده می شوند .
چه بسا ما اثار و نویسندگان بسیار خوبی همین حال حاضر داریم ! باید بمیرند تا ما آنها را بشناسیم ؟
از نظر من : کتاب های صادق مثل سیگار کشیدن است ، هر چه بیشتر بخوانیم بیشتر به بیماری مبتلا خواهیم شد . اگر باور ندارید می توانید از کسی که در حوزه روانشناسی و روانکاوی تخصص دارد بپرسید ، یک روز به ملاقات یک روانکاو بروید و در مورد هدایت و علاقه ای که او دارید از او سوال کنید . بگذریم هر چند خود من به سیگار کشیدن علاقه دارم می دانم مضر است ولی هر روز سیگار می کشم . بعضی ها به دام سیگار کشیدن می افتند که مثل کسانی هستند که نمی دانند برای چه این کتاب ها را می خوانند . بعضی می دانند در این دام هستند اما شاید مثل من به دام علاقه مند باشند.
+منظورتون از بیماری چیه؟؟؟چرا کم اطلاعی و نادونی خودمونو میندازیم تقصیر نوشته های هدایت؟؟؟اکثر حرف های شما رو خوندم....مخصوصا در رابطه با اون پسر 19 ساله.منم یه دختر 15 سالم که شاید از نظر خیلیا هیچی سرش نشه و واقعا احمق و نادون باشه.اولین بار که کتاب بوف کور هدایت رو خوندم 13سالم بود. میتونم قسم بخورم که بعد از خوندن این کتاب یک هفته ی کامل تو فکر بودم و به هدایت و افکارش فکر میکردم. اما نه از اون دیدی که شما می فرمایید...بوف کور روی من هیچ تاثیر منفی و بدی نذاشت.افکار خودکشی و دل بریدن از تمام علایق هم واسه من به وجود نیومد.در تمام این مدت من فقط به این فکر میکردم که چه چیزی باعث شده هدایت که یک فرد ثروتمند و تحصیل کرده بوده و همه چیز داشته و از لحاظ رفاهی در وضعیت خوبی قرار داشته، تا این حد از زندگیش بریده باشه؟ من به این فکر میکردم که چرا بعضیا با خوندن این کتاب دست به خودکشی میزنن و ندونم کاری های خودشونو میندازن گردن هدایت؟؟؟چرا سعی نکنیم با خوندن همچین کتابایی یه کم تعقل کنیم؟؟در حدی نیستم که کسی رو نصیحت کنم اما من خودم به این نتیجه رسیدم که هدایت این افکار رو داشت چون خدا رو نداشت. هدایت خودکشی کرد چون خدا رو نداشت.وجود خدا و وجود افکار خودکشی در شخص باهم نسبت عکس دارن. هرچی خدا رو بیشتر بفهمیم میل به زندگی هم در ما تقویت میشه. نه اونجوری که نتونیم دل از مادیات دنیوی بکنیم...نه...میل به زندگی برای پرستش بیشتر خدا . " من میخوام بیشتر زنده بمونم تا به انسان های بیشتری کمک کنم و کارهای خوب بیشتری انجام بدم. میخوام زنده بمونم تا عشقمو به خدا ثابت کنم."
هدایت انگیزه نداشت چون فقط خودش برای خودش مهم بود.... و نه هیچکس دیگه.
فقط همین....
از یک بعدی تاریخ ایران علاوه بر مبارزه طبقاتی، مبارزه ادبیاتی هم بوده... همیشه افرادی بودن که ادبیات رو قبح و دور از انسانیت می دونستند.
همراه با دوست عزیز ilker در زمینه پیشرفت باید گفت که هنر در راستای پیشرفت فرهنگی و دانش تحلیلی و انسانی کاربرد فراوانی داره.اوایل قرن بیستم با بوجود امدن شمار عظیمی از مردمان کتابخوان بود که توسعه های وصیع اقتصادی و رفاهی و فرهنگی پدید اومد که از منبع ذهنی و روشن نویسندگان نشات می گرفت. حال بنگرید به پیشرفت های حاصله از نمی دونم فیزیک یا شیمی(منظور نفی پیشرفت های این علوم نیست اما باری) پیشرفت حاصله از این علوم تنها عامل کشت و کشتار های بیشمار قرن بیستم و درواقع الت قتاله حکومت های مستبد عصر جدیده.حتی همین الانشم رسانه روزانه هزاران هزار ذهن و زبان و کلام ادمی رو در حصار نادانی و جهل قرار میده و اگر جنجال نشه باید گفت از بین می بره. در این عصر همهمه و آهن ادبیات و هنر، انسانی ترین خصایل ادمی رو بهش گوشزد میکنه....
اگر بجای این کتابها وقت عزیز خود را صرف مطالعه کتابهای درسیشان و آمادگی برای کنـور می کردند, موفقیت هـای بزرگی در انتظارشان بود....

این آقایی که این جمله رو فرموده ، ظاهرا علاقه بسیاری داره که دیگران رو نصیحت کنه . نه فقط زیر این کتاب ، بلکه جاهای دیگه هم کامنت هایی سرشار از پند و اندرز گذاشته
خب اشکالی نداره ... این طبیعیه . بعضی افراد وقتی به یه سنی میرسن به نصیحت کردن دیگران علاقه مند میشن
دوست عزیز به نصایح خودت ادامه بده . اما قبلش ، من هم 2 تا نکته رو به حضرتعالی نصیحت می کنم
1. وقتی می خوای کسی رو نصیحت کنی ، برای اینکه حرفت نتیجه بده باید دقت کنی مبادا کلامت نشانی از تحقیر و مسخره کردن داشته باشه وگرنه پند های حکیمانه شما فایده ای که نداره هیچ ، بلکه اثر عکس میده
مخصوصا وقتی طرف نصیحتت یک آدم 19 ساله باشه. چون توی این سن حساسیت ها خیلی بیشتره
2. آدم برای این که پاک و صادق بمونه باید برای هر کاری که می کنه خوب به درون خودش ، به دلش نگاه کنه و انگیزه اش رو بسنجه .
بعضی وقت ها ما پیش خودمون فکر می کنیم هدفمون خیرخواهیه اما اون چیزی که ته دلمونه ، صرفا اثبات برتری و نگاه بالا به پائینه!
جسارت منو می بخشی که شما رو نصیحت می کنم . ای پیر خردمند :-)
سگ ولگرد
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک