رسته‌ها
مادر
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 78 رای
نویسنده:
مترجم:
محمد قاضی
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 78 رای
✔️ رمان مادر، که یکی از بهترین رمان های پرل باک به حساب آمده و از نظر ارزشمندی با آثار چارلز دیکنز مقایسه شده است، داستان زندگی یک زن رعیت بی نام و نشان در چین قبل از انقلاب را روایت می کند. همسر مضطرب و بی قرار این زن، بدون هیچ اخطار و اطلاع قبلی، او را ترک می گوید. زن که از تجربه ی این اتفاق، احساس حقارت می کند، مجبور است تا به تنهایی روی زمین کار کند، سه فرزندش را خودش بزرگ و تربیت کرده و از مادرشوهر سالخورده اش مراقبت و پرستاری کند. او برای حفظ آبرو در نظر همسایگان، تظاهر می کند که همسرش به مسافرت رفته و نامه هایی را از طرف او برای خودش می فرستد. فرزندان زن که با فقر، ناامیدی و گستره ای رو به رشد از دروغ به منظور حفظ آبرو احاطه شده بودند، تنها با حمایت ها و اراده ی شکست ناپذیر رمان مادرشان از آب و گل درآمده و وارد اجتماع می شوند. این رمان، داستانی فراموش نشدنی است درباره ی توانایی های یک زن و نقش خطیر رمان مادرها در زندگی فرزندان. رمان مادر، موفقیتی بزرگ برای یکی از چیره دست ترین نویسندگان قرن بیستم به حساب می آید.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
275
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

رویایی به وسعت ناخوداگاه
رویایی به وسعت ناخوداگاه
0 امتیاز
از 0 رای
فاجعه بزرگ
فاجعه بزرگ
4.2 امتیاز
از 95 رای
خدای عقرب
خدای عقرب
4.3 امتیاز
از 36 رای
یک دلبر و هزار دلباخته
یک دلبر و هزار دلباخته
4 امتیاز
از 6 رای
فانی و وودی
فانی و وودی
4.3 امتیاز
از 3 رای
لرزنده
لرزنده
4.3 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مادر

تعداد دیدگاه‌ها:
103
سعی میکنم پسر بهتری باشم براش اما تنها قولی که میتونم بدم و بهشم عمل کنم اینه که دیگه هیچوقت از دست پختش ایراد نگیرم! :baaa:
مادرم ای همیشه بهار
ای قرار، ای بهار ماندگار
ای شکوه شهر من
جای جای شعر من
کهنه و سپید و نو
واژه واژه خط به خط
تک تکش فدای تو
زن بودن کار مشکلی است:
مجبوری مثل یک کدبانو رفتار کنی
همانند یک مرد کار کنی
شبیه یک دختر جوان به نظر برسی
و
مثل یک خانم مسن فکر کنی.
ای بزرگ هنرمند زمان خدا قوت!
مادر مهربانم روزت مبارک.

تقدیم به تمام مادران اعضای کتابنک و تمامی مادران این سرزمین پارسی.
در این فکر بودم که مادرم را چگونه توصیف کنم ... حالا مینویسم که "مادر" خود زیباترین توصیف دنیاست
روز مادر بر همه خجسته باد
امیدوارم که همه مادارن عزیز و دوست داشتنی همه فرزندان "مخصوصاًما کتابناکیها" را ببخشند....:-):x
"مادران دوستتان داریم"
:x:x:x
مامان، دلم میخوادبه همۀ آرزوهای قشنگت برسی.
می دونم...
هنوز خودخواهم،
چون همۀ آرزوهای تو، منم.
بانوی آب
چون هاله ای ز عاطفه ماه
با جامه ای ز نور
- در قصر آفرینش کامل - خورشید وار
ایستاده
به درگاه
نامش
ظهور زهره در آفاق عشق
مهرش
فروغ سرمدی دل هاست
با ابر مهربانی دستانش
بانوی آب
در لحظه های آبی رویاست
آیینه ی کرامت دریاست
او
والاترین امیره ی گل ها
در دست مداین روحانی است
شعر شرف
بر سینه کتیبه تاریخ
اسطوره ی شگفت طهارت
منظومه ی فضایل انسانی است

تاج از فرق فلک برداشتن
جاودان آن تاج بر سر داشتن
در بهشت آرزو ، ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن
روز در انواع نعمت ها و ناز
شب بتی چون ماه در بر داشتن
صبح از بام جهان چون آفتاب
روی گیتی را منور داشتن
شامگه چون ماهِ رویا آفرین
ناز بر افلاک اختر داشتن
چون صبا در مزرع سبز فلک
بال در بال کبوتر داشتن
حشمت و جاه سلیمانی یافتن
شوکت و فر سکندر داشتن
تا ابد در اوج قدرت زیستن
ملک هستی را مسخر داشتن
بر تو ارزانی که ما را خوش تر است
لذت یک لحظه مادر داشتن !
:x
دوستان ناظر پاک نکنید زیباست :x
my mother i love you and i need you,even tough
i love you and i need you,even tough
i may at times have made you tear your hair
i set myself apart,bet even so
your presence and your loves are always there
you are my jail cell and ten-ton door
that keeps me from just being who i am
and so i pound the walls and go to war
ramming all the rules that i can ram
yet though i mast rebel,all the while
i know your love,s the ground on wich i stand
i wait upon the flash of your pround smile,my mother
and twist inside at every reprimand
i,m sorry for the times i,ve caused you pain
after these brief storms,love will remain
مادر دوستت دارم وتا ابد به تو محتاجم
تا ابد دوستت دارم وبه تو محتاجم
وهمین لحظه این قدر اشک برای ریختن دارم که موهایت تر شود
خودم را از تو دور کرده ام،با این وجود توجه وعشق تو هنوز در دلم برپاست
تو مال من وسرپناه من هستی
که مرا از گزندها وآسیب ها حفظ می کنی
من از دیوارها می گذرم وپرواز می کنم
و تمام کارهایی را که باید،انجام می دهم تا در پناه تو باشم
شاید من یاغی وسرکش باشم
اما می دانم حتی زمینی که بر روی آن ایستاده ام از عشق تو سرشار است
من منتظر لبخند درخشان وپرغرور تو هستم،مادر
لبخندی که هر گره ای را باز می کند
برای تمام لحظاتی که به خاطر من رنج کشیده ای متا سفم
اما بعد از طوفان های کوچک
این آرامش است که پا برجا خواهد ماند.
مادر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک