شعر بی دروغ ، شعر بی نقاب
[quote='مری بلا']چرا توی کتابناک دیگه نمیشه دیدگاه هارو لایک کرد؟؟؟[/quote]
لایک! ;)
هربار روی لایک میزنی صفحه میپره بالا. تعداد دیدگاه های اسپم اینجوری میره بالا و برای تشکر از کسی که باهاش موافقی باید حتما نظر درج کنی.
ضیافت
گفتم بعد از دو سال به این صفحه یه صفایی بدم.
دوستان این کتاب رو یه میلیون بارم بخونید کمه!
کمه!
ضیافت
وقتی این کتاب رو تو لیست علاقه مندی هام می بینم حس میکنم باید بقیه رو حذف کنم.
به راحتی و با اختلاف فوق العاده زیاد، زیباترین رساله افلاطون و درکل بهترین کتابیه که تا به حال خوندم. :-)
فاجعه اسلاتر
یادش بخیر 17..18 سالم بود این سری کتاب ها رو خوندم :-)
بیشتر از همه از کتاب جزیره گرگ ها خوشم میومد. رو جلدش سه تا خط کشیده بودم که بره تو لیست مورد علاقه ی کتابخونه م!!
رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج
بحث جدید رو تا اینجا دنبال کردم. با نظر "Ein Reich" عزیز کاملا موافقم.
اگر شناخت درستی صورت بگیره مسلما هیچ زنی حاضر نیست با مردی که هر روز عاشق یکی میشه زندگی کنه. چه به صورت ازدواج یا ...
مگه اینکه خودشم یه رابطه موقت بخواد که در این ص
جنس دوم - جلد 2
اندیشه های جالب، تفسیر های منطقی، بیان واضح و روشن از زبان یک زن فمنیست. فوق العاده اس! فوق العاده!
خیلی به جهت گیری در تصمیم ها کمک میکنه. توصیه میکنم به همه :-)
بیشعوری
[quote='dr khatami']قبول که آدم های زیادی هستند که از شعور لازم برخوردار نیسند؛ اما این نویسنده که فکر می کنه انقدر با شعوره که می تونه بی شعوری دیگرانو تشخیص بده و درمان کنه خودش هم دست کمی از دیگران نداره. به جان خودم![/quote]
نویسنده
بیشعوری
در ایم مواقع بیشعورها معمولا حالت تهاجمی به خود میگیرند :
* وقتی که صبح از خواب بر می خیزند.
* موقعی که احساس کنند تسلطشان بر دیگران کمتر شده
* وقتی که فرمان چیزی در دستشان قرار بگیرد :D
* زمانی که مچشان درهنگام خلاف کاری گرفته شود :))
بوف کور: نسخه دستنویس
از زندگی بیزار شدن بخاطر این کتاب میتواند بخاطر دشواری در فهم آن باشد!:D ما که چیزی غیر از این ندیدیم.
انصافا بیایید با خودمان راحت باشیم 80٪ ما اثری را که چیزی از آن نفهمیم شاهکار مینامیم.به سواد و غیره هم ربطی ندارد.:-)
استاد ادبیات ما
میم مثل مینیمال
ـ من شبیه تمساحم؟
با تعجب پرسیدم :
+ چه کسی چنین حرفی به تو زده؟
ـ پدر بهترین دوستم گفت که من ساعتش را دزدیده ام! هرچقدر گریه کردم و قسم خوردم که کار من نبوده باور نکرد!
فقط گفت :" برو بچه اشک تمساح برای من نریز! "
به چشمانش که حالا آم