رسته‌ها

آخرین دیدگاه‌ها

از اسمش افتادم یاد کتاب پیشرفت علم کامپیوتر پس از اسلام (نوشته آیت‌الله فلانی)
واقعا شعرهای قشنگی داشت،‌ ممنون برای این انتخاب. -------- خطایی اگر رفت از ما ببخش که ما دفتر زندگی بسته‌ایم رها کرده دامان آمال خویش سر آورده در زیر پر، خسته‌ایم... . . . فراموش کن آنچه بود و گذشت همه خنده‌ها، بوسه‌ها، رازه
کتاب خیلی قشنگی است. با ترجمه‌ای رسا. ------ رنج می‌برم. هیچ چیز نمی‌تواند جای خالی‌ای را که بر جای گذاشته‌ای پر کند. می‌گویند در محلی که تو افتادی سنگفرش خیابان می‌گرید. من نیز می‌گریم. اما چه سود؟ اشک جز نمک و آب نیست.
از همین نثر ابتدای فصل نهمشان که معلوم است بسیار روحانی والامقامی بوده‌اند. مثل روحانیان والامقامی که امروزه شده‌اند صاحب مملکتمان
برای اطلاعات بیشتر و کامل‌تر درباره این فیلم می‌توانید مقاله‌اش در ویکی‌پدیای فارسی را بخوانید: http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%86_%28%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%29
پیشترها "زند وهومن یسن" یا "زند بهمن یسن" را با برگردان محمدتقی راشد محصل خوانده‌ام. کتابی است از نویسنده‌ای ناشناس، که در آن رویدادهای آینده ایران تا پایان عمر جهان برای زردشت پیشگویی می‌شود. در بخش‌هایی از آن درباره فرمانروایان آینده ا
صفحات ۱۶۳ تا ۱۹۰ دیکشنری تصویری مک‌میلان که مربوط به بخش معماری هستند.
نموداری که برای طرح داستانی مسخ کافکا می‌کشد خیلی زیباست: "حالا داستانی هست از کافکا. جوانی هست نسبتا بدقیافه و نچسب. قوم و خویشان بدعنق دارد و شغل‌های زیادی که هیچ شانس پیشرفتی در آن‌ها نداشته. حقوقش کفاف نمی‌دهد دوست‌دخترش را به سالن ر
گراتزیا دلدا بانوی نویسنده ایتالیایی است که جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۲۶ را برده‌است. داستان‌هایش به‌قدری ساده و زیباست که منی که هیچ‌وقت از رمان‌های عاشقانه خوشم نیامده از کتاب‌هایش لذت برده‌ام. ---------- دباره این کتاب در پشت جلدش چنین آ
کتاب بسیار معروف دینو بوتزاتی. درباره یک پادگان مرزی در نزدیکی صحرایی که در آن‌سویش قبایل تاتار همسایه قرار دارند. سال‌هاست که همه افسران و سربازان منتظر حمله تاتارها هستند؛ افسرانی که عمر، جوانی و سلامتی‌شان را در این بیابان‌های سوزان به ه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک