عقاید یک دلقک
یک چیز بسیار زیبا وجود دارد
هیچ!
به هیچ فکر کن
قمارباز
من که نتونستم اونطور که باید باهاش ارتباط برقرار کنم
چهار فصلشو تونستم بخونم فقط
چندان ترجمه ی جالبی هم نداشت
بیگانه
شخصیت این کتاب واقعا بیگانست ..خوندن این کتاب یکی از بهترین تجربه هام بود
بیچارگان
چیزی فراتر از فوق العاده
اثار داستایفسکی حرف ندارن
بامداد خمار
زیاد اهل رمان ایرانی نیستم
ولی این یکی فرق میکنه عـــــــــــــــــالیه :x:x
بیگانه
شخصیت مورسو شگفت زدم کرد
بی تفاوتت بودنش به عشق و ازدواج مرگ مادرش و جان انسان ها که حتا یکی رو فقط به خاطر گرمی هوا کشت ..
خلق کردن همچین شخصیتی باید خیلی سخت تر از تصور من باشه ..
ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد
(مــا گـنــاه مـی کنـیـم تــا خــدا بــخــشـنـده بــمـونـه ...))(چون اگر ما گناه نکنیم پس خدا چه طور بخشندگیشو ثابت کنه).
بیشعوری
دارم میخونمش عالیه
ولی بعضی از فصل ها با جامعه امروزی ما سازگاری نداره و تفاوت جامعه ما و غربی رو هم باید در نظر گرفت !
همکاری ساواک و موساد
شخصیت رتُ خیلی دوست داشتم و سرسختی اسکارلت رو!
ملانی هم خیلی بدم اومد. یه جوری تصویر خودمو توش دیدم! یعنی با خوندن این شخصیت بیشتر خودمو شناختم و تونستم از بیرون این تیپ شخصیتی رو تجزیه تحلیل کنم. آدم می تونه نحوه ی دیدشو نسبت به جهان و آ
قلعه حیوانات
باکستر. اسب مزرعه. نماد مردم رنج کشیده و قشر کارگر که دست آخر به غذای سگ های نگهبان تبدیل میشه...