طاعون
نویسنده:
آلبر کامو
مترجم:
رضا سید حسینی
امتیاز دهید
✔️ کامو رمان «طاعون» را در 1947 منتشر کرد که اقبال فراوان و مداومی یافت و تا 1960 ششصد و پنجاه هزار نسخه از آن به فروش رفت و دامنه شهرت و افتخار کامو در فرانسه و خارج از آن گسترش داد و به دریافت جایزه منتقدان نایل آمد.
موضوع رمان طاعون به ظاهر توصیف شهر طاعونزده «اوران » است. شهری بازرگانی که در نظر کامو بسیار زشت مینماید و در آن عشق، ثروت و سودجویی، همهچیز را تحتالشعاع قرار داده است. در حقیقت طاعون اشارهای است به زندگی مردم فرانسه به هنگام اشغال ارتش آلمان و همچنین اشارهای به بدبختی مشترک بشر. از نظر کامو در جامعه طاعونزده هرگز عدالت و آزادی حکومت ندارد و سوداگران و پولپرستان بلایی چون طاعونند که جز مرگ رهآوردی برای جامعه به همراه نمیآورند.
کامو در مورد این اثر در نامهای به رولان بارت مینویسد:
«در مقایسه با رمان بیگانه، طاعون بیگفتگو گذاری است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی، اجتماعی که باید در مبارزههایش شرکت کرد. اگر از بیگانه تا طاعون راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.»
بیشتر
موضوع رمان طاعون به ظاهر توصیف شهر طاعونزده «اوران » است. شهری بازرگانی که در نظر کامو بسیار زشت مینماید و در آن عشق، ثروت و سودجویی، همهچیز را تحتالشعاع قرار داده است. در حقیقت طاعون اشارهای است به زندگی مردم فرانسه به هنگام اشغال ارتش آلمان و همچنین اشارهای به بدبختی مشترک بشر. از نظر کامو در جامعه طاعونزده هرگز عدالت و آزادی حکومت ندارد و سوداگران و پولپرستان بلایی چون طاعونند که جز مرگ رهآوردی برای جامعه به همراه نمیآورند.
کامو در مورد این اثر در نامهای به رولان بارت مینویسد:
«در مقایسه با رمان بیگانه، طاعون بیگفتگو گذاری است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی، اجتماعی که باید در مبارزههایش شرکت کرد. اگر از بیگانه تا طاعون راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.»
آپلود شده توسط:
کوهالن
1388/10/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی طاعون
از کجا دان میشه؟!
هردوشون دکترن و زناشون مریضن!و فداکارم هستن .
"اسطوره سیزیف" اثر مشهور کامو کتابی است درباره پوچی.
کامو باوری به خدا نداشت، میان بیمعنی بودن زندگی و نیاز انسان به یافتن معنا در زندگی تناقض داشت.[/quote]
درود وعرض ادب..
مهم ترین و اساس ی ترین اندیشه کامو "خود کشی "است. که البته علت خودکشی را می توان از همین "تئوری پوچ گرایی" نتیجه واستنتاج کرد.
در کتاب "قدم اول: کامو" که راجع به زندگی و اندیشه کامو می باشد، نویسنده نوشته بود:
((اما به وضوح می توان دید نویسندگانی که در تحلیل خود با پوچی روبه رو شده اند، مثل کی یرکگارد (55-1813)،
فئودرو داستایوفسکی(81-1821) ، فرانتس کافکا(1924-1883) وادموند هوسرل(1938-1859) به خود کشی به عنوان یک انتخاب واقعی اشاره ای نکردند و در نتیجه طبق اعتقاد "کامو" به جمع عقلای بی منطق پیوسته اند.))
یعنی از نظر کامو خودکشی می تواند یک انتخاب عاقلانه و حقیقی باشد.
:-)
او در ۲۷ سالگی به خاطر نوشتن گزارشی از فقر عربهای الجزایر مجبور به ترک کشور شد و به پاریس رفت
سه مشخصه بارزش کامو خوشپوشی، تکروی و دون ژوآن بودن اوست.
نام کامو زمانی بر سر زبانها افتاد که دو کتاب "بیگانه" و "اسطوره سیزیف" را در پاریس زمان که توسط نازیها اشغال شده بود انتشار کرد. و یکی از نامدارترین روشنفکران فرانسه شده .(رمان "بیگانه" که تا امروز پرفروشترین کتاب جیبی فرانسه است.)
"طاعون در تابستان ۱۹۴۷ انتشار یافت و در طول چند هفته صدهزار نسخه از آن به فروش رسید. کامو طرح "طاعون" و "اسطوره سیزیف" را در بیست و سه سالگی ریخته بود
"اسطوره سیزیف" اثر مشهور کامو کتابی است درباره پوچی.
کامو باوری به خدا نداشت، میان بیمعنی بودن زندگی و نیاز انسان به یافتن معنا در زندگی تناقض داشت.
با وجود اینکه کامو یکی از متفکران مکتب اگزیستانسیالیسم شناخته میشود او همواره این برچسب خاص را رد میکرد.در مصاحبهای در سال ۱۹۴۵ کامو هرگونه همراهی با مکاتب ایدئولوژیک را تکذیب میکند و میگوید:"نه، من اگزیستانتیالیست نیستم." من و ژان پل سارتر از اینکه ناممان اینگونه برچسب میخورد متعجب میشویم.
شهرت کامو علاوه بر نویسندگی به دلیل عقاید اجتماعی خاص وی است. او به همراه سارتر، دوبوار و مرلوپونتی از جملهی نویسندگان بعد از جنگ جهانی دوم در فرانسه بودند که شهرت بینالمللی را نصیب خود کرده بودند. کامو خود متعجب است از اینکه چرا اسم او و سارتر کنار هم می آید و هر دو را اگزیستانسیالیست می خوانند. تنها کتاب فلسفیای که وی نوشته است بر ضد فلسفهی اگزیستانیالیستها است.
او در کتاب یاغی مینویسد که تمام عمر خود را صرف مبارزه با فلسفهٔ پوچگرایی کردهاست و عمیقاً به آزادیهای فردی اعتقاد دارد.
در رمان طاعون که انسان با امید و اعتقاد به پیروزی بشری و با ترغیب به برقراری برادری و همبستگی میان انسانها، تلاش می کند تا بلایا را به عقب براند. در واقع از پوپی و ناامیدی آغاز و به عصیان در برابر نیروهای شر ختم می شود.
به نظر من، این جمله معروف کامو باعث می شود که آن فلسفه ی خود ،قابل خوانش های متفاوت و برداشتهای گوناگون شود:
"من طغیان می کنم ؛ پس ما هستیم"
از یک "من" فردی خارج و به سمت "ما " جمعی و اجتماعی حرکت می کند
:-)
البته اگر میخواهید آن را گسسته بخوانید حتما قبل از شروعی دوباره یک از یک بخش قبل شروع کنید تا تصویر سازی ی کامو برایتان کامل شود.
در هر بخش سعی کنید شخصیت هارا برای خود زنده تصور کنید یا به افراد اطرافتان تشبیه کنید.
زیباست. حتما مطالعه کنید.
WAKE WISH