سگ ولگرد
نویسنده:
هادی صداقت(صادق هدایت)
امتیاز دهید
سگ ولگرد نام داستان کوتاهی از صادق هدایت است. این داستان تراژدی از زندگی مشقت بار یک سگ ولگرد در ورامین است. نویسنده در این داستان اعتقادات جاری جامعه را در قالب داستانی تأثرانگیز و دردناک به تصویر کشیده و مورد نقد قرار میدهد.
بیشتر
آپلود شده توسط:
HeadBook
1392/09/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سگ ولگرد
البته حالا باید دید از منتقد گرامی خواسته شده چنین سخنانی بر زبان جاری سازند یا خود ابتکار عمل بخرج داده اند!
البته آنها به خاطر عمق جهالت نمی دانند که هر چه بیشتر فحش دهند و اقدام به تخریب کنند صادف خان بزرگ و بزرگ تر می شود و آنها در سایه اش ناپدید می شوند. چنان که آثار صادق خان که نه در زمان حیاتش و نه پس از مرگش هیچ گاه حامی برای چاپ نداشتند، خود آثار اقدام به تکثیر خود کردند و مردم آن ها را از کف پیاده رو ها به خانه هاشان بردند.
این حضرات که با حمایت این و آن سالیانه چند صد هزار جلد آثار فاخر مد نظر خودشان را با کاغذ و چاپ مجانی بیرون می آورند و روی دستشان باد می کند و دست آخر به اینجا و آنجا اهدا می کنند باید هم به اینچنین علاقه به صادق خان و آثارش شصت سال پس از مرگش حسادت بورزند
دوست عزیز نزدیک به هزار کامنت در زیر پستی که آدرس دادید درج شده....
می خواین بدونید درسته یا نه...از اون 500-600 نفری که دائم پیام دادن مرگ بر هدایت و کافر و گمراه سوال کنید تا بحال اثری ازش خوندن یا نه!؟:stupid:
ببنید ده نفرشون بهتون جواب میدن
بعد هم بیش از 60 سال از مرگ هدایت می گذرد یعنی در این 60 سال نه می گیریم 30 سال کسی نبود که ماهیت افکار پلید هدایت را مشخص کند؟
سلام [/b]واقعن صحت این مطلب جایه بحس داره
[/quote]
چی صحت داره ؟ بخش هایی که از نوشته های صادق خان آورده اند یا ناسزا هایی که نثارش کرده اند ؟
[/quote]
دقیقا مثل من:-):-)
بیتوته کوتاهی ست جهان
در فاصله گناه و دروخ.
خورشید
همچون دشنامی بر می آید
و روز
شرمساری جبران ناپذیری ست.
درختان
جهل معصیبت بار نیاکانند
و نسیم
وسوسه ئی نابکار.
مهتاب پائیزی
کفری ست که جهان را می آلاید.
هر دریچه ی نغز
به چشم انداز عقوبتی می گشاید.
عشق
رطوبت چندش انگیز پلشتی ست
و آسمان
سر پناهی
تا به خاک بنشینی و
بر سرنوشت خویش
گریه ساز کنی.
چشمه ها
از تابوت می جوشند
و سوگواران ژولیده آبروی جهانند.
عصمت به آینه مفروش
که فاجران نیازمند ترانند.
یادش به خیر...
کتابهای صادق هدایت - چاپ انتشارات امیرکبیر - جلد آبی رنگ با طرحی شبیه به یک تعداد سنگ که رو هم چیده باشن. (مثل یک دیوار سنگچین شده)
چیزی که در برخی از چاپ ها، این کتابها را متمایز می کرد این بود که در صفحه چهارم کتاب یک عکس از صادق خان، که جداگانه چاپ شده و توسط دست روی صفحه کتاب چسبانده شده. گذاشته بودند.
راهنمایی که بودیم آرزویمان داشتن یک دوره کامل از آثار صادق هدایت چاپ امیرکبیر بود.
طی سالها تعدادی از آنها را با زحمت زیاد از کهنه فروش های میدان انقلاب خریدم. هنوز آنها را دارم؛ هیچ وقت کامل نشدند. سگ ولگرد، حاجی آقا، مازیار را نتواستم پیدا کنم.
از HeadBook گرامی سپاسگذارم.
به نظرم اقتباسی بود ازمسخ کافکا نویسنده نیهلیست که صادق هدایت به ایشون خیلی علاقه داشت وخودش شخصا کتابهای کافکارو ترجمه میکرد