شاهنامه - جلد 1
شاهنامه - دیباچه:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55796
شاهنامه - جلد 2:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55803
شاهنامه - جلد 3:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55802
شاهنامه - جلد 4:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55830
شاهنامه - جلد 5:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55831
شاهنامه - جلد 6:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55832
شاهنامه - جلد 7:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55833
بیشتر
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55796
شاهنامه - جلد 2:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55803
شاهنامه - جلد 3:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55802
شاهنامه - جلد 4:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55830
شاهنامه - جلد 5:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55831
شاهنامه - جلد 6:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55832
شاهنامه - جلد 7:
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=55833
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/09/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شاهنامه - جلد 1
صفحات 10و11 جا افتاده
اگر ممکنه اصلاح نمایید
http://www.aparat.com/v/A4xkC
سخنان آقای ایلبر اورتایلی در مورد ایران و فردوسی
دوست گرامی ! گذاشتن لینک فیلتر شده زیر کتاب ها ممنوع هست.
[edit=simin]1393/04/26[/edit]
(تازه می گن یه مرحله بالاترم هست که در اون دانشجوی ادبیات مجبورت می کنه پیشش بشینی تا برات خلاصه شو از حفظ بگه)
و درود بی کران به فردوسی بزرگ و دودمان سامانی که زنده ماندن فرهنگ و زبان پارسی را مدیون آن هاییم.
سپاس
گذاشتن شاهنامه در سایت برای کسانی که روزی آرزوی خواندن شاهنامه را در سر می پروراندند تحقق بزرگ آرزوهایشان است ... کاش در این وانفسای گرانی کاغذ و کتاب قدردان کسانی باشیم که دلشان به حال قشر کتابخوان و متوسط ما می سوزد و اقدام به اسکن چنین آثار فاخری می کنند
از آن جمله می توان به کسای مروزی و ناصر خسرو قبادیانی..... اشاره کرد.
به خاطر خشونت واختناقی که بر جامعه آن روز سایه افکنده بود از فرهنگ ایرانی کمتر نشانی بر جای مانده بود.
تمام آثار شاعران ونویسندگان آن دوره(قرن پنجم)بر اثر تعصبات خلفای عصر آن دوره از بین رفت.
شهر طوس از شهرهای کهن دوره ساسانیان بود.
شاعران دیگری چون دقیقی و اسدی اهل طوس بودند که داستان های ملی ایران را موضوع سخن خود قرار دادند.
یکی از دلایلی که شهر طوس توانسته بود شاعران بزرگی همچون دقیقی،اسدی و فردوسی را در دل خود بپرورند-
این بود که یکی از امرای بخارا مردی پاکدل،آزاده و ایران دوست بود-
که با خاطره های جلال وشکوه گذشته ایران می زیست.
دلیل دیگر آنکه شهر طوس به خاطر کوچک و بی اهمیت بودنش از دست خلفای متعصب آن روزگار در امان مانده بود.
فردوسی در روستای طابران طوس به نام پاژ در یک خانواده دهقان زاده شد.
در سال های جوانی فردوسی شانزده ساله بود که منصور دستور جمع آوری شاهنامه را داد.
قبل از فردوسی دقیقی آمادگی خود را برای نظم شاهنامه اعلام کرد ولی قبل ازاین که بتوانداین کار را عملی کندبه قتل رسید.
این بار فردوسی تصمیم گرفت تا شاهنامه را به نظم در آورد.
از هر کسی سراغ کتاب را گرفت اما نشانی نیافت....
طوس شهر کوچکی بود، که با سوادان و کاتبان آن کم بودند و از چنین کتاب عظیم الوجودی نسخه فراوانی در دست نبود.
شاعر پر تکاپو که عاشق وصول به آرزوی خود بود در جستجوی منبع کار خود،حتی تا بخارا پایتخت سامانیان هم رفت و گمشده خود را نیافت.
سرانجام دوست جوان فردوسی معروف به امیرک طوس بانی جمع آوری شاهنامه شد.
ولی آن مهتر نامدار، پایان شاهنامه را ندید زیرا در حوادث خراسان از میان رفت.
فردوسی وقتی سرودن شاهنامه را آغاز کرد هم جوان بود و هم مال ثروتی داشت.
در ایام کهنسالی چنین سرود:
الا ای برآورده چرخ بلند
چه داری به پیری مستمند
چه بودم جوان برترم داشتی
به پیری مرا خوار بگذاشتی
بله، آرمان والای فردوسی چنان عظیم بود که همه عمر و دارایی خود را صرف سرودن شاهنامه کرد.
برتری حکیم فردوسی را در این می توان خلاصه کرد که شاعر یک گروه و یا یک مذهب خاص نبود.
وجود او فضیلت محض و همه صفات انسانی و پهلوانی که در قهرمانان حماسه خود نشان داد،به ما چنین می نمایاند -
زبان فردوسی یادگاری از فرهنگ باستانی ایران می باشد
به جای غنایم عصا داد سال
پراکنده شد مال و برگشت حال
دوستان عزیز ببخشید اگرمتن طولانی شد.
وظیفه کوچکی بر دوش داشتم تابلکه بتوانم از این طریق درود و سپاس خود را نثار اَبر مرد ادب ایران کرده باشم.
همواره بهره ها می برند چون گلستان و بوستان و دیوان حافظ و ... را به ستاره ای تشبیه کنیم
دربین این ستارگان ستاره ای دیگر فروزان تر است و گویی خورشیدی است که گرما بخش محفل دوستداران ادب
و ادبیات است و آن شاهنامه است . سخنان استاد طوس فردوسی گرانقدر
نسل جوان امروز باید از این اثر بیشترین بهره را ببرد تا خود را باز شناسد.
نمیرم از این پس که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام
سپاس فراوان بابت گسترانیدن نسک شاهنامه - سخنان گهربار حکیم طوس
شاهنامه شناسنامه ایران و ایرانی است . سند هویت ایرانی است . هویت صلح دوستی - همنوع دوستی - جوانمردی
و مردانگی در آن به ثبت رسیده است.