رسته‌ها
دیوان حکیم لاادری
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 11 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 11 رای
با مقدمه: ابراهیم باستانی پاریزی

لاادری از شاعران مشهور و بی نام ایرانی است که در طول تاریخ ادبیات ایران اشعار مشعشع و معروفی از خود به یادگار گذاشته است. به عنوان نمونه در ورودی گرمابه عمومی نوشته:
هر که دارد امانتی موجود/ بسپارد به بنده وقت ورود
نسپارد اگر شود مفقود/ بنده مسئول آن نخواهم بود

و یا:

الا دختر که بابایت گدایه/ دو چشم نرگست کار کجایه؟
چکار داری که بابایم گدایه/ دو چشم نرگسم کار خدایه

این پژوهش ادبی توسط ابراهیم صهبا (از شاعران غیر مورد علاقه ی فروغ فرخزاد) تهیه شده و استاد مرحوم باستانی پاریزی نیز بر آن مقدمه ای نگاشته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
112
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ahosseins
ahosseins
1398/04/03

کتاب‌های مرتبط

مرغوب القلوب
مرغوب القلوب
4.5 امتیاز
از 31 رای
اشعار مطعم: دوبیتی شیخ اهری
اشعار مطعم: دوبیتی شیخ اهری
4.2 امتیاز
از 7 رای
دیوان باغبان
دیوان باغبان
4.6 امتیاز
از 10 رای
مثنوی قرآن السعدین
مثنوی قرآن السعدین
4.6 امتیاز
از 28 رای
شرح رباعیات خیام
شرح رباعیات خیام
4.4 امتیاز
از 32 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان حکیم لاادری

تعداد دیدگاه‌ها:
2
جوانی گفت با پیری دل آگاه
که خم‏ گشته ‏ای چه میجویی درین راه
جوابش گفت پیر خوش تلکم
که در این راه، جوانی کرده ‏ام گم
حکیم لاادری، دیوان، رویه 94
...
گفتم برِ طبیب بَرَم شِکوه از حبیب
دردِ حبیب را نتوان گفت با طبیب
حکیم لاادری، دیوان، رویه 94
...
خوب رویان جهان را چو سرشتند ز گِل
سنگی اندر گِلشان بود همان شد دلشان
حکیم لاادری، دیوان، رویه 74
...
تا کِی اندر پی تخریب دل من، دل تُست
آخر ای خانه خراب، این دلِ من، منزلِ تُست
حکیم لاادری، دیوان، رویه 73
...
گفتم چشمَم، گفت: براهش میدار
گفتم جگرم، گفت: پُر آهش میدار
گفتم که دلم، گفت: چه داری در دل
گفتم غم تو، گفت: نگاهش میدار
حکیم لاادری، دیوان، رویه 73
دیوان حکیم لاادری
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک