رسته‌ها
عنکبوت کاغذی
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 26 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 26 رای
دفتر ششم کمی متفاوت از دفاتر قبلی است با کمی چاشنی غر زدن، تلفیقی از نثر و شعر سپید و شعر نوی موزون، آمیخته به خاطره و بار خاطر.
تقدیم به دوستان کتابناکی‌ام، آنانکه با نقدها و تشویق‌هایشان مخاطبی امیدبخش بودند و هستند.

و من در اعماق تاریکی، در جستجوی نورم. درونم بس تاریک است و تنها کورسویی از دور می‌بینم . راهی‌ام بدانسو...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
76
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
sagaro
sagaro
1392/04/07

کتاب‌های مرتبط

سوار بر گیسوان باغ
سوار بر گیسوان باغ
5 امتیاز
از 1 رای
فیلم کوتاه
فیلم کوتاه
3 امتیاز
از 3 رای
نت های آبی
نت های آبی
4 امتیاز
از 5 رای
مرگ از مدام
مرگ از مدام
4.2 امتیاز
از 79 رای
من هم آدمم
من هم آدمم
4.2 امتیاز
از 5 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عنکبوت کاغذی

تعداد دیدگاه‌ها:
124
بدرود
دل شکسته و سبوی شکسته ھر دو خالی
درآن نمیگنجد شراب و
دراین نگیرد شور وحالی
نه اشکال از تو است و
نه از شراب مرد افکن

که ھر دو زلال و کامل وعالی
دراین ظرف شکسته نمانده است
ظرفیت شنود و قال و مقالی
ندار زحمت غم تنھای شکسته و بسته
برو به راه خود و لطف عالی متعالی
من شکستم از غرور تو
من بلورم در عبور تو
من چه کم بودم بدون تو
من چه گم بودم درون تو
:x
........
ای وای این میدان چرا این ریختی شده؟!
من جای پایم را جا گذاشته بودم اینجا!حالا کجا را بگردم؟
:x
........
اینها رو دوست داشتم و این شعر هم یه خورده گلایه توشه(!)با اجازه استاد؛
خیابونای شهرمون
جای همس جز خودمون
هرکی اومد وصله ای زد
رو بچه های شهرمون
و.....

بابا دیگه از دست شما تهرانیها،میخوام سرمو بکوبم به این میز!
سلام ودرود خدمت دوست عزیزم وبرادرگرانقدر،رهشادجان
سپیده می دمد آرام ، آرام;-)
خیلی وقت بود که شعر هم وزن و هم قافیه از شعرای جوان امروزی ندیده بودیم . دست مریزاد خان
سلام خدمت دوست و برادرم
فقط باید گفت عالیه دست مریزاد واقعا مخصوصا اصول عبتدایی حیاط
اگر از پایان گرفتن غم هایت نا امید شده ای
به خاطر بیاور زیباترین صبحی
که تا به حال تجربه کرده ای
مدیون صبرت در برابر سیاه ترین شبی هستی
که هیچ دلیلی برای تمام شدن نمی دیدی
با ارادت زیاد
من دلبسته
کسی که نبود
ونیست
حتا در حضور
چون تصویری در آینه های موازی
گیج تکرار
دور و دور و دورتر
ودست نیافتنی
در ذهنی مه آلود
مملو از سکوت
...........
خیلی قشنگ بود
درود بر شما
بنویسید : عباس بیک پور (قلندر) :-)
[quote='sagaro']خوشحالم که با نوشته هایم ارتباط برقرار کردید و سپاس گزارم از لطفتان .
بله ، نان خامه ای هایش به " همین" بزرگی بود . یادش بخیر
آن جمله در مورد احساس مادر هدیه دوست خوبی بود در همین کتابناک .خدایش شادی و تندرستی دهد.
اعتراف صادقانه و دلچسبی بود
سربلند باشید [/quote]
البته من کل دلنوشته های دلنشین شما رو خوندما (وگرنه برای بار دوم که میخوندم، از بعضیاش نمیگذشتم! :D )
یه سؤال :
اگر از شعرهای شما استفاده کنیم، پایانش برای معرفی شاعر خوش سخنشون چی بنویسیم؟! :-(
عنکبوت کاغذی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک