چهار سیاره در اتاقم

مجموعه شعر (دفتر سوم ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱)

نمونه شعر:
... پلکم را می فشارم روی رویایت
که نیستی
و فکر میکنم گنجشکها از تو خبر دارند
و ساعت ها کنار این خوابگاه لعنتی درخت می شوم
شبها که بیداری می نشنید کنارم
نه قرصهای دکتر
فضل و کرامتی دارند
نه دعای عصرهای مادر
کلید میاندازم و کلمات را ده درجه می چرخانم
این واژه ها باید بلد باشند وقتی من
می خواهم چیزی عاشقانه بنویسم
از رگهایم بالا بروند
روی نازکی شیشه
بوی پیراهنت جالی بسته...
خودم را جمع می کنم از حاشیه این خیابانها، سطرها
از مترو، تاکسی، کلیسا
و اقتصاد سیاسی عصر گندم و تفنگ
همه چیز برای دلتنگی مهیا است
فقط باید مرد باشم، مرد
درخت می شوم روبروی کتابخانه
خبرت را گنجشک ها
روی انگشتم نوک میزنند
و من هی تعداد بوسه هایت را می شمرم که قرضدارم!
۱۲ می ۲۰۱۰ - ارفورت