شبانه باغ سنگی
نویسنده:
فرامرز سلیمانی
امتیاز دهید
شعر یکصد سال اخیر، یک حادثه میان فرهنگی
بخشی از شعر در تبعید- نشانی:
نشانی دائم مرا میخواهی؟
نشانی دائم من آوارگی است
آوارگی مگر نشانی دارد؟
آوارگی مگر نشانی می خواهد؟
آوارگی مگر دائمی باید باشد؟
می روم از هریت همسایه ام نشانی دائم ام را بپرسم
کسی در به رویم نمی گشاید
کسی دریچه ای را باز نمی کند
خانم! آقا! ببخشید نشانی دائم من کجاست؟
رهگذاران بی هوده را فرصت پاسخی رایگان نیست
توی یادداشتهایم می گردم (کجاست این دفترچه های کوچولوی یادداشتهایم؟)
کتاب ها و کاغذهایم را ورق می زنم
دفترهای شعرم را باز می کنم
توی جیب هایم نشانی دائم ام را می جویم
گوشی را برمی دارم تلفن می زنم
- الو! مینا، آیدا، سوزی، نیما (مایک)، سیامک (سَم)
الو! فاطی، فرشید، بهمن، داوود، فهیمه، سینا، نادر، منیر، حسین، امیرجان، آهای...
بیشتر
بخشی از شعر در تبعید- نشانی:
نشانی دائم مرا میخواهی؟
نشانی دائم من آوارگی است
آوارگی مگر نشانی دارد؟
آوارگی مگر نشانی می خواهد؟
آوارگی مگر دائمی باید باشد؟
می روم از هریت همسایه ام نشانی دائم ام را بپرسم
کسی در به رویم نمی گشاید
کسی دریچه ای را باز نمی کند
خانم! آقا! ببخشید نشانی دائم من کجاست؟
رهگذاران بی هوده را فرصت پاسخی رایگان نیست
توی یادداشتهایم می گردم (کجاست این دفترچه های کوچولوی یادداشتهایم؟)
کتاب ها و کاغذهایم را ورق می زنم
دفترهای شعرم را باز می کنم
توی جیب هایم نشانی دائم ام را می جویم
گوشی را برمی دارم تلفن می زنم
- الو! مینا، آیدا، سوزی، نیما (مایک)، سیامک (سَم)
الو! فاطی، فرشید، بهمن، داوود، فهیمه، سینا، نادر، منیر، حسین، امیرجان، آهای...
آپلود شده توسط:
.hanieh
1398/03/21
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شبانه باغ سنگی