رسته‌ها
هبوط در کویر
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 102 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 102 رای
.
متن کامل

کتاب بسیار معروف «هبوط در کویر» از بهترین کتاب های دکتر علی شریعتی است که جلد 13 از مجموعه آثار آن یار سفر کرده را تشکیل می دهد.
هبوط در کویر» عنوان کتابی است که ابتدا در دو کتاب با عنوانهای «هبوط» و «کویر» به چاپ رسیده‌اند.

شریعتی در بخش اول کتاب یعنی هبوط، داستان سمبلیک آدم و هبوط او را از بهشت می‌نویسد که در حقیقت فلسفة‌ تاریخ اوست که به زبان نماد و سمبل حکایت می‌شود و در بخش دوم، کویر را به عنوان نماد وطنش ایران برمی‌گزیند و با برشمردن مشخصات کویر، مسایل آن روز و تاریخ پر و فراز و نشیب ایران را ترسیم می‌کند و می گوید: «کویر، تاریخی که در صورت جغرافیا نمایان شده است.»
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
912
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/06/22
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هبوط در کویر

تعداد دیدگاه‌ها:
21
تشکر:x به خاطر مطالب مفیدی که قرار دادید
............ هنگامی که مائده های زمین جوع تو را آرام نمی توانند کرد ، آبهای نهرها و دریاها عطشت را فرو نمی توانند نشاند ، وقتی که زندگی دیگر برایت پیامی ندارد و از پدید آوردن ضعیف ترین موج شعفی در دلت عاجز مانده است ، وقتی همچون ژنده پیلی که دلش هوای تنهایی می کند ، از گلّۀ خویش کناره گرفتی و از انبوه شور و شوق های دیگران خود را به گوشۀ خلوت جنگل کشاندی و تماشاگر جهان و هر چه در آن می گذرد شدی ، ناگهان جهان و آنچه در آن می گذرد دگرگونه می شود .
رنگها دیگر و طرحها دیگر و همۀ کائنات دیگر می شوند و تو دیگر می شوی و دردها و شوق ها و آرزوهایت دیگر و « حرفها »یت دیگر می شود و چهره ها همه ناشناس و تلاش ها همه بیهوده و زیستن ها همه عبث و گفتگوها همه هذیان . و تو می مانی و بیگانگی ، و آرزوی آشنایی که بر قلّۀ بلندی که بر همه کائنات اشراف دارد و همه چیز در پای آن ، حقیر و دور و مبهم می گذرد ، تنها ماندن طاقت فرسا است .
نه می توانی به میان خلق فرود آیی و از آبشخور آلوده ای که بنی آدم و مرغ و مور و ملخ بر گرد آن ازدحام کرده اند بنوشی – که در فهمیدن و احساس کردن راه بازگشت وجود ندارد ، می توان فراتر نرفت اما نمی توان فرود آمد ............
از کتاب هبوط در کویرص 83
دکتر علی شریعتی
فقر
می خواهم بگویم . . . فقر همه جا سر می کشد . . . فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست . . . فقر ، چیزی را " نداشتن" است ، ولی ، آن چیز پول نیست . . . طلا و غذا نیست . . . فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند . . . فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی را خرد می کند . . . فقر ، کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند . . . فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته می شود . . . فقر ، همه جا سر می کشد . . . فقر ، شب را "بی غذا" سر کردن نیست . . . فقر ، روز را "بی اندیشه" سر کردن است
دکتر شریعتی
[quote='چکاد']متاسفانه این کتاب اسکن شده نیست و نمی تواند ماخذ و منبع قابل استناد باشد . از دوستانی که زحمت می کشند و کتاب ها را آپلود می کنند خواهش میکنم از ذکر این نکته _ در کنار سایر توضیحات راجع به کتابهایشان_ غفلت نکنند ؛ ممنون .[/quote]
جناب چکاد ! ممنون از بادآوری تون. تلاش بر اینه که به تدریج کتاب های اسکن شده جایگزین کتاب های تایپی بشه.
متاسفانه این کتاب اسکن شده نیست و نمی تواند ماخذ و منبع قابل استناد باشد . از دوستانی که زحمت می کشند و کتاب ها را آپلود می کنند خواهش میکنم از ذکر این نکته _ در کنار سایر توضیحات راجع به کتابهایشان_ غفلت نکنند ؛ ممنون .
عاغا من اصن با دکتر شریعتی خیلی حال میکنم عاشقشمممممممممم شدید کتاباش معرکه اس!8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)
من بهارم . تو زمین . ناز انگشتهای بارون تو باغم میکنه . میون جنگلها خاکم می کنه . تو زرگی مث شب . اگه مهتاب باشه یا نباشه تو بزرگی مث شب . خود مهتابی تو اصلا خود مهتابی تو ....................... این کتاب بی نظیره ... حتما بخونید .
سلام
خیلی متشکرم که با گذاشتن این کتب ارزشمند (واقعا ارزشمند) باعث گسترش هر چه بیشتر اندیشه‎های آن انسان بزرگ و فرزانه می‎شوید.
من قبلا بصورت پراکنده برخی از آثار ایشون رو مطالعه و برخی از سخنرانی‎های ایشون رو گوش دادم، الان با دیدن این کتب شوق و شور زیادی برای مطالعه مجموعه آثار ایشون پیدا کردم، فقط از سیر مطالعاتی کتب ایشون خبر ندارم و نمیدونم به چه ترتیب باید آثار ایشون رو مطالعه کرد، چون یک بار که در ابتدا کویر رو می‎خوندم خیلی برای من واضح نبود، مطمئنا دلیلش این بود که سطح مطالعاتی بنده در آثار ایشون هنوز به اون حد نرسیده بود. ممنون میشم در این زمینه بنده رو راهنمایی کنید.
دکتر شریعتی از چهره هایی است که بیشتر مردم او را در سیمای یک متفکر و اصلاحگر دینی و اجتماعی میشناسند و کمتر از بعد ادبی او اطلاع دارند. اما شخصیت چند وجهی دکتر، او را به سمت نگارشهای متفاوت و مختلفی کشانده است. هرچند نمیتوان او را به صورت حرفهای شاعر و داستاننویس نامید، ناگفته نماند که ایشان شعر و داستان نیز در کارنامهاش دارد. اما نوشته هایی که عرصة نمود تخیل خلاق شریعتی است، نگارشهای ادبی ـ داستانی ـ شعری ایشان است. این ترکیب غریب شاید بتواند به نوعی، ساختار نوشتههایی مانند «هبوط در کویر» و «گفتگوهای تنهایی» را ترسیم نماید، نوشته هایی که در پرواز خیال و زبان ایهامدار، گاهی به شعرناب پهلو میزند و در توصیف و شخصیت پردازی دقیق، به داستان؛ اما خود، آنها را نه به قصد شعر نگاشته است و نه داستان.
دکتر شریعتی خود در مقدمة همین کتاب، تقسیمی از نوشته هایش به دست میدهد که موقعیت این نوشته های ایشان را به روشنی بیان می دارد: «نوشته هایم نیز بر سه گونه «اجتماعیات»، «اسلامیات» و «کویریات». آنچه تنها مردم می پسندند: اجتماعیات، و آنچه هم من و هم مردم: اسلامیات، و آنچه خودم را راضی میکند و احساس میکنم که با آن نه کار، و چه میگویم؟ نه نویسندگی، که زندگی میکنم: کویریات.» از مشخصات بارز کتاب کویر، نثر زیبا، پخته و تأثیرگذار آن است. با خواندن کلمات این کتاب، خوانند خود را در پرتو تابش اشعة مرموزی مییابد که از منبع نامعلومی بر سراسر وجود او تابیدن گرفته است. منبع این انرژی، بیشک کورة گداختهای است که شبانه روز در قلب دردمند و بیدار دکتر زبانه می کشیده است. کتاب کویر دربرگیرندة شانزده مقاله در موضوعات به ظاهر متفاوت، ولی در باطن همخون و همخوی است. مهمترین این مقالات، عبارتند از: کویر، کاریز، تراژدی الهی، معبد، و انسان خداگونهای در تبعید.
.........................
بهترین فرشته ها همین شیطان بود. مرد و مردانه ایستاد و گفت : نه سجده نمیکنم٬ تو را سجده میکنم اما این آدمکهای کثیفی را که از گل متعفن ساخته ای٬ این موجود ضعیف و نکبتی را که برای شکم چرانیش خدا و بهشت و پرستش و عظمت و بزرگواری و آخرت و حق شناسی و محبت و همه چیز و همه کس را فراموش میکند سجده نمیکنم!
من از نورم٬ ذاتم از آتش پاک و زلال بی دود است٬ من این لجنهای مجسم پلید پست را سجده کنم...؟
هبوط در کویر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک