کلیات شمس تبریزی
[b]
این جا کسی است پنهان دامان من گرفته / ... /خود را سپس کشیده پیشان من گرفته
.
این جا کسی است پنهان چون جان و خوشتر از جان / ... /باغی به من نموده ایوان من گرفته
.
این جا کسی است پنهان همچون خیال در دل / ... /اما فروغ رویش ارکان من گ
کلیات شمس تبریزی
باز گردد عاقبت این در بلی
رو نماید یار سیمین بر بلی
ساقی ما یاد این مستان کند
بار دیگر با می و ساغر بلی
نو بهار حسن آید سوی باغ
بشکفد آن شاخ های تر بلی
آن بر سیمین و این روی چو زر
اندر آمیزند سیم و زر بلی
این سر مخمور اندیشه
فرهنگ عاشورا
[b]و شهیدان عاشورا و عاشورائیان شهید ،
بر بلندترین نقطه کمال انسانی خویش نظاره گر چگونه زیستنمان و چگونه بودنمان.
و همگی سوار بر مرکب عشق تاختند .
و از ظلمتکده ى زمین و بند خاک،
جان اهورائی شان را بر بلنداى قله های نورانی وصال د
زن در طول تاریخ
[b]دنیا هم که از آن تو باشد ،
تا زمانى که درون قلب یک زن جایى نداشته باشى ،
تا درون آوازهاى عاشقانه زنى زندگى نکنى ،
و سهمى از دلشوره هاى زنى نداشته باشى....
فقیرترین مردى...[/b]
شکسپیر
روشنی مهتاب: اثبات شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها
[b]و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شیفتة علی (علیهالسلام) و علی (علیهالسلام) شیفتة پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و این هر دو تشنگان کوثر فاطمه سلام الله علیها.
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ ﭐلْکَوْثَر
( ما به تو کوثر عطا کردیم .)
تاریخ مبارزات مردم ایل قشقایی: از صفویه تا پهلوی
[b]درد من
درد تنهایی ماه
و دلهره ی ستاره هاست...[/b][b][/b]
بسیار زیبا و دلنشین بود .
قلمتان هماره سبز .
مجموعه اشعار شل سیلور استاین
شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند ...
فرشته پری به شاعر داد و شاعر ، شعری به فرشته ...
شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و شعرهایش بوی آسمان گرفت ...
فرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه ی عشق گرفت ...
خدا گفت : دیگر تمام شد ...
دی
گوهر آفرینش علی علیه السلام
ای سید و مولای متقیان
مرا و ما را چه توان جسارت است که کمالات و فضایلت را برشماریم
جایی که همای بلند پرواز هیچ اندیشه ای را قدرت بال زدن به جانب تو نیست
ما را چه رسد که آهنگ این پرواز کنیم که خود فرمودی :
[b]
کوه بلند را مانم که
گوهر آفرینش علی علیه السلام
[b]و قلم مست و کلمه مست و کلام مست، و سخن بیتاب و بیقرار و مست،
و در کائنات نام علی (علیهالسلام) است که تکرار میشود.
[/b][b][/b]
شعر بی دروغ ، شعر بی نقاب
[b]تو رسول نور و پاکی شمع جانسوزی معلم
چشمۀ لطف خدا باران نوری ای معــــــــلم
آسمان پر فـــــــروغ علم و تقـــــوی و ادب
ابر رحمت بر کویر تشنۀ جهـــــلی معلـــــم
چلچراغ صبر و ایمان نور علـــــم و دانشی
جان عشق و معرفت سر چش