رسته‌ها
فرهنگ عاشورا
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 38 رای
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 38 رای
ایشان منتسب به خاندان شیرازی (میرزای شیرازی بزرگ) است که مرجعیت شیعه، از 150 سال پیش تاکنون نسل به نسل در آنها امتداد داشته است.
از مراجع عظام تقلیدی چون حضرات آیات سید هادی میلانی (ره)، سید مهدی شیرازی (ابوی گرامیشان) و سید علی بهبهانی رامهرمزی (ره) اجازه اجتهاد دریافت کرد.
اتحادیه بین المللی نویسندگان عرب در سال 2000 لقب "سلطان المؤلفین" را بخاطر تالیف بیش از 1200 کتاب به ایشان اهدا کرد.
دوره دایره المعارف فقه استدلالی را در 160 جلد و بیش از 50000 مسأله فقهی تألیف کرد که به تنهایی گویای احاطه علمی و گستردگی اندیشه ایشان است.
با تألیف کتاب "دنیا بازیچه یهود" پرده از سیاستهای یهودیان برداشت و خشم سیاستمداران غرب، بویژه اسرائیل را برانگیخت. این کتاب تابحال بیش از 100 بار به زبانهای مختلف و در کشورهای مختلف به چاپ رسیده است.
ایشان کسی است که انگشتان دست راستش بر اثر نوشتن زیاد، ازکار افتادند و به ناچار قلم را با دو انگشت بدست می گرفتند، (در تصویر واضح است) لذا در اواخر عمر بوسیله ضبط صوت، مطالب ایشان ضبط و سپس از نوار پیاده می شد.
و سرانجام در غروب تلخ اول شوال 1422ق (آبان 1380 ش) ساعت 2 بامداد در حالیکه تألیف کتابی درباره حضرت زهرا (سلام الله علیها) را آغاز کرده بود و قلم هنوز در انگشتانش بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد و برخلاف وصیتش، جسد طاهرش پس از تشییعی باشکوه در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) در کنار قبر بی نشان برادر شهیدشان و در مسیر زائران کریمه اهل بیت به خاک سپرده شد.

از کتابخانه فارسی تبیان
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
387
آپلود شده توسط:
mehdi57
mehdi57
1389/10/01

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی فرهنگ عاشورا

تعداد دیدگاه‌ها:
23
[quote='من ومن وشما']
جای تعجب دارد که چرا وقتی نقدی به مسائل مذهبی میشود سریع بعضی ها لایک میزنند بدون اینکه تاملی بکنند[/quote] ببخشید لایک کردم آخه ادم به ندرت حرف حساب میشنود
من نمی دانم بعضی ها چه اصراری دارند که آقایان شیرازی ها را به مرحوم میرزای شیرازی بزرگ منسوب کنند؟! به انگیزه های اینها کاری ندارم ولی میرزای شیرازی صاحب فتوای تنباکو برادری بنام میرزا حبیب الله نداشت . بلکه میرزا حبیب الله برادر بزرگ مرحوم آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی معروف به میرزای کوچک یا میرزای دوم بود و ربطی هم به میرزای بزرگ صاحب فتوای تحریم تنباکو و پایه گذار مکتب سامرا ندارد.
در بعضی از منابع نوشته اند که آقایان شیرازی ها از طرف مادر به سید عبدالصاحب نوۀ میرزای شیرازی بزرگ متصل هستند یعنی همسر مرحوم سید مهدی حسینی شیرازی پدر آقایان شیرازی ها نوۀ میرزا هست این هم با واقعیات تاریخی سازگاری ندارد و در خانوادۀ میرزای شیرازی بزرگ چنین فرزندی وجود ندارد. میرزای شیرازی بزرگ بر اساس کتاب مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی دو زن داشت که از یک زن یک پسر بنام میرزا علی آقا و یک دختر داشت و از زن دیگر نیز یک پسر داشت بنام میرزا محمد که در زمان حیات میرزا در سال 1307 هجری وفات پیدا کرد.
دوستان بهتر است بجای منابع اینترنتی که چندان اعتبار ندارد به منابع اصیل از شخصیت هایی مثل شیخ آقابزرگ تهرانی صاحب کتاب الذریعه رجوع کنند و اطلاعات غلط به مردم ندهند.
خدا عاقبت همه را ختم بخیر کند
سلام
السلام علیک یا ابا عبدالله
.
.
جای تعجب دارد که چرا وقتی نقدی به مسائل مذهبی میشود سریع بعضی ها لایک میزنند بدون اینکه تاملی بکنند
به نقل از صفحات 5 و 6 کتاب بسیار ارزشمند و سازنده ی " فرهنگ عاشورا ":
« آثار و نتایج نهضت عاشورا ؛
1 - قطع نفوذ دینى بنى امیه بر افکار مردم
2 - احساس گناه و شرمسارى در جامعه، بخاطر یارى نکردن حق و کوتاهى در اداى تکلیف
3 - فرو ریختن ترسها و رعبها از اقدام و قیام بر ضد ستم
‏4 - رسوایى یزیدیان و حزب حاکم اموى
‏5 - بیدارى روح مبارزه در مردم
‏6- تقویت و رشد انگیزه ‏هاى مبارزاتى انقلابیون
‏7- پدید آمدن مکتب جدید اخلاقى و انسانى ( ارزشهاى نوین عاشورایى و حسینى )
8 - پدید آمدن انقلابهاى متعدد با الهام از حماسه کربلا
9 - الهام بخشى عاشورا به همه نهضتهاى رهایى بخش و حرکتهاى انقلابى تاریخ
10 - تبدیل شدن " کربلا" به دانشگاه عشق و ایمان و جهاد و شهادت، براى نسلهاى ‏انقلابى شیعه
‏11 - به وجود آمدن پایگاه نیرومند و عمیق و گسترده تبلیغى و سازندگى در طول ‏تاریخ،بر محور شخصیت و شهادت سید الشهدا ع‏
از نهضت هاى شیعى پس از عاشـورا، مى‏ توان؛ ‏" انقلاب توابین‏"، " انقلاب مدینه‏"، " قیام‏مختار "، " قیام زید "، و...حرکتهاى دیگر را نام برد. براى توضیح بیشتر،به مدخل خاص ‏هر یک از این نهضتها در همین مجموعه
مراجعه شود. تاثیر حماسه عاشورا را درانقلابهاى بزرگى که در طول تاریخ، بر ضد سـتم انجام گرفته، چه در عـراق و ایـران و چه درکشـور هاى دیگر، نبـاید از یاد برد." فرهنگ شـهادت‏ "و انگیزه جهـاد و جانبـازى که در
انقلاب اسـلامى ایران و هشت ‏سـال دفاع مقدس در جبهه‏ها جلوه ‏گر بود، گوشه ‏اى از این ‏تاثیر پذیرى است.شـعار " نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه‏ " که در مبارزات ملت مسلمان‏ ایران بر ضد طاغوت طنین افکن
بود و نیز شور حسینى جبهه‏ هاى رزم ایران، گواه روشن ‏تاثیر گذارى کربلا در قرنها پس از آن حماسه مقدس است. یکى از نویسندگان محقق،نتایج نهضت کربلا را عبارت مى ‏داند از:
الف - پیروزى مساله اسلام و حفظ آن از نابودى
ب - هزیمت امویان از عرصه فکرى مسلمین
ج - شناخت اهل بیت بعنوان نمونه‏هاى پیشوایى امت
د - تمرکز شیعه از بْعد اعتقادى بر محور امامت
‏ه - وحدت صفوف شیعه در جبهه مبارزه
و - ایجاد حس اجتماعى در مردم
ز - شکوفایى موهبتهاى ادبى و پدید آمدن ادبیات عاشورایى
ح - منابر وعظ و ارشاد، به عنوان وسیله آگاهانیدن مردم
ط - تداوم انقلاب بصورت زمینه سازى نهضتهاى پس از عاشورا حادثه کربلا، گشاینده جبهه اعتراض علیه حکومت امویان و سپس عباسیان شد، چه به‏صورت فردى که روحهاى بزرگ را به عصیان و افشاگرى واداشت،
و چه به شکل‏ مبارزه ‏هاى گروهى و قیامهاى عمومى در شهرى خاص یا منطقه ‏اى وسیع.
خون او تفسیر این اسرار کرد ملت‏ خوابیده را بیدار کرد ».
آتــش عـشــق و محـبّت برفـــروز .... تا بســـوزد هـر كه او يـكرنگ نيســت
نيست منصور حقيقي چون حسين .... هر كه او از دار عـشق آونگ نيست
ترس ما کشته شدن یا غارت این خانه نیست
بلکه دنیایی شدن با مسلک کوفی گری ست
گر که بگذاریم امام خویش را تنها به تشویق هوا
فرق ما با آن جنایت پیشگان سفله چیست؟
ولی از این شعر بگذریم واقعا الان در مسلک کوفی ها نیستیم؟
امیدوارم راه همه ما حسینی باشه و طرفدار و جوینده حق باشیم.

....
تنت بی پیرهن افتاده بر خاک
حقیقت هر چه عریان تر چه بهتر

...
تو یاقوتی به گنج لایزالی
به خون خویش غلتان تر چه بهتر


تویی چون مشعل راه سعادت
سرت بر نی فروزان تر چه بهتر

تو چون اسلام و قران را فدایی
به تن زخمت فراوان تر چه بهتر


دو چشم من چون دو ابر نوبهاریست
به گلشن ابر گریان تر چه بهتر


نباشد بوری عصمت تو را ننگ
به زیر سنگ پنهان تر چه بهتر

_______
قسمتای اول هر پاره رو به خاطر طولانی نشدن دیدگاه ننوشتم.
.
یا ح سین.
منشأ ترحم به عاشورای حسینی
در نظر عامّه مردم ، محبت عین ترحّم و رقّت انگیزی است همچون نگاه یک آدم ثروتمند به گدای کنار خیابان ، یا رحم یک آدم سالم به فردی بیمار و در حال احتضار.
این نگاه هرگز صاحبش را همنشین و هم سفره و معاشر با فرد گدا و بیمار نمیسازد و بلکه صدقه ای می اندازد و درمیرود تا بلایش دامن خودش را هم نگیرد.
و این محبت نیست و بلکه اتفاقا غایت کبر و احساس برتری و شقاوت است و نوعی کفاره دادن است به یک آدم کافر و بدبخت و خدازده. مثل احساسی که به هر کسی در حال تماشای یک فاجعه ی انسانی دست میدهد. همانطور که در روایت آمده که حتی یزید و اهل بیت او هم بالاخره بر حال حسین و خاندانش گریستند. آیا این محبت است؟
و میدانیم که نخستین برگزارکنندگان تعزیه بر واقعه ی کربلا همان اهل کوفه بودند که با مشتی خرما، بیعت خود با حسین را به ابن زیاد فروختند. چنین آدمی نمیتواند دارای محبت باشد و اصولا نمیداند که محبت چیست؟ او حتی به فرزندانش هم محبت ندارد.
ترحم حاصل بیزاری است و لذا هیچ انسان غیوری حاضر به پذیرش ترحم دیگران نیست.
متاسفانه نگرش و احساس عامه ی مردم ما به واقعه ی کربلا و در سوگواریها از نوع ترحم و رقت است و درست به همین دلیل بسیار دوست میدارند تا از دهان مداحان و مرثیه خوانهای خود این فاجعه را مستمرا فجیع تر و دلخراش تر و رقت آمیزتر سازند تا بتوانند گریه ای کنند و ثوابی ببرند. و اینگونه است که تاریخچه ی کربلا در طول تاریخ همواره قطورتر شده و بر ابعاد حوادث افزوده گردیده و بلکه وقایع نوینی پدید آمده است. تماشای فیلم «مصائب مسیح» به هیچکس این احساس را نمی دهد که کارگردانش مسیح را دوست داشته است بلکه انسان فقط شاهد شقاوت کارگردان نسبت به مسیح است.
دایرة المعارف عرفانی جلد دوم صفحه ی 203
[quote='مری بلا']یکی از فرهنگ های عاشورایی، علاوه بر صحیح عزاداری کردن واین دست مسائل، ریختن ظروف یکبار مصرف در کیسه زباله ها و همینجوری رها نکردنشون توی خیابوناس!! که متاسفانه اصلا و اصلا بهش پرداخته نمیشه. البته کو گوش شنوا....مسائل مهمتری از این مسئله ی بی اهمیت هست.مثلا:
طبل بزرگتر/صف هیئت طویل تر/پیرهن مشکی شیک تر/ گرفتن نذری بیشتر/ عزاداری های آکروباتیک/نوحه های مطابق با ریتم آخرین ترانه های ابی و گوگوش و حمیراو...و تو خود حدیث مفصل بخوان....[/quote]
سلام
دوست بزرگوار هرشهر ودیاری رسم هایی خاص برای عزادری خود دارند مهم این است که مخالف با مذهب نباشد وآنچه را ذکر کردید هر کدام خود دارای حد وحدودی است که نمی توان به صورت کلی قضاوت کرد
آری یک مومن باید در همه زمینه ها مقید باشد حتی در رهانکردن ظروف یک بار مصرف
اماخوب می شد این حرفهارا در پارکها ،جنگلها ومکان طبیعی دیگه هم ذکر کنید چرا که این خود یک نوع امر به معروف است
یاحسین نامت همیشه زنده است
نقل از صفحه 294 کتاب ؛ فرهنگ عاشورا:
« کلّ یَومٍ عاشورا »
(هر روز عاشـورا و هر سرزمین، کربلاست. «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا ». این‏جمله و شعار، نشان ‏دهنده پیوستگى و تداوم خط درگیرى حق و باطل در همه زمانها و مکانهاست. عاشورا و کربلا، یکى از بارزترین
حلقه ‏هاى این زنجیره طولانى است. همیشه‏ حق و باطل رو در روى همند و انسانهاى آزاده، وظیفه پاسدارى از حق و پیکار با باطل رابر عهده دارند و بى ‏تفاوت گذشتن از کنار صحنه حق و باطل،بى‏دینى است. امام‏
خمینى ‏قدس سرّه‏ بارها به این نکته مهم توجه دادند،از جمله در ایام جنگ تحمیلى؛ و در پیامى به مناسبت 17 شهریور فرمـود: « عاشورا،قیام عدالتخواهان با عددى قلیل و ایمان و عشقى بزرگ،در مقابل ستمگران
کاخ نشین و مسـتکبران غارتگر بود و دسـتور آن بود که ‏این برنامه،سرلوحه زندگى امت در هر روز و در هر سـرزمین باشد.روزهایى که بر ماگذشت، عاشـوراى مکرّر بود و میـدانها و خیـابانها و کوى و برزنهایى که خون
فـرزندان ‏اسـلام در آن ریخت، کربـلاى مکـرّر 17 شـهریور، مکـرّر عاشورا و میدان شهدا مکـرّر کربلا و شهداى ما مکـرّر شهداى کربلا و مخالفان ما مکـرّر یزید و وابسـتگان او هستند. » نبـرد عاشـورا، گر چه از نظر زمان،
کوتاهتـرین درگیرى بود ( نیم روز ) ولى از نظـر امتـداد،طولانى ‏ترین درگیـرى با ستم و باطل است و تا هر زمان که هر آرزومندى آرزو کند که ‏کاش در کربلا بود و در یارى امام شـهیدان،به فوز عظیـم شـهادت مى‏رسـید
( یا لیتنا کنا معکم ‏فنفوز فوزا عظیما )، جبهه کربلا گرم و درگیرى عاشـورا دایر است. آنگونه که حسین ‏ع‏، وارث آدم و ابراهیم و نوح و موسى و عیسى و محمد علیهم السلام‏ است، پیروان ‏عاشورایى او نیز وارث خط
سرخ جهاد و شهادت ‏اند و پرچم کربلا را بر زمین نمى ‏نهند، و این جوهر تشیع در بعد سیاسى است. شیعه باید آبها را گل کند خط سوم را به خون کامل کند خط سوم خط سرخ اولیاست کربلا بارزترین منظور ماست
شیعه یعنى؛ تشنه جام بلا، شیعگى یعنى قیام کربلا، شیعه یعنى بازتاب آسمان بر سر نى جلوه رنگین کمان از لب نى بشنوم صوت تو را صوت ‏«انى لا ارى الموت‏» تو را شیعه یعنى سالک پا در رکاب تا که خورشید
افکند از رخ نقاب این سخن کوتاه کردم و السلام شیعه یعنى تیغ بیرون از نیام.)
فرهنگ عاشورا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک