رسته‌ها
کتابی انتخاب نشده
کتاب‌های بیشتر
کتابی انتخاب نشده
کتاب‌های بیشتر
4.58 امتیاز
از 303 رای
قرآن کریم
4.73 امتیاز
از 395 رای
غزلیات سعدی سعدی
4.43 امتیاز
از 60 رای
انجیل متی
4.64 امتیاز
از 89 رای
تذکره الاولیاء عطار
کتاب‌های بیشتر

نویسنده‌های مورد علاقه

نویسنده‌ای انتخاب نشده
نویسنده‌های بیشتر

آخرین دیدگاه‌ها

آدم هایی که بیشتر از من و تو سرشان می شود می گویند که انسان متمدن آن کسی است که در تنهایی احساس تنهایی نکند. تو باید برای خودت یک دنیای درونی داشته باشی و هم چنین تکیه گاه های ثابت روحی و فکری، یعنی در عین حال که در میان مردم زندگی می کنی،
او شوم نبود این گناه از ما بود پرهای سیاه او سیاه از ما بود آواز کلاغ را خدا بد ننوشت ما بد خواندیم... اشتباه از ما بود
الهی! تو ما را ضعیف خواندی! از ضعیف چه آید جز خطا؟ و ما را جاهل خواندی! و از جاهل چه آید جز جفا؟ و تو خداوندی کریم و لطیف! از کریم و لطیف چه سزد؟ جز از کرم و وفا و بخشیدن و عطا
ساقی و مطرب و مِی جمله مهیاست ولی... عیش بی یار مهنّا نشود "یار" کجاست؟
روضه ی خلد برین خلوت درویشان است مایه ی محتشمی خدمت درویشان است * روی مقصود کـه شاهان به دعا می‌طلبند مظهرش آینه ی طلعت درویشان است * حافظ ار آب حیات ازلی میخواهی منبعش خاک در خلوت درویشان است .
[b]زان می عشق کز او پخته شود هر خامی * گر چه ماه رمضان است بیاور جامی[/b] روزها رفت که دست من مسکین نگرفت * زلف شمشادقدی ساعد سیم اندامی [b]روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل * صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی [/b] مرغ زیرک به د
زندگی فرد بشری دو وجه دارد: آنچه بر او فرود می آید و آنچه که از او صادر می شود : واردات و صادرات وجود! و طالب خلقت جدید بایستی در قبال هر آنچه که بر او حادث می شود تسلیم و راضی و منفعل باشد و در امر فعل و اراده ی شخصی اش مطیع امر رسول و احک
[b]انسان بعنوان خالق سرنوشت خود[/b] حیات دنیوی بشر به مثابه ی خلقت جدید و دوباره ی انسان است که قرار است انسان به دست و اراده ی خودش یکبار دگر آنرا بیافریند و بدینگونه و دلیل است که انسان مسئول سرنوشت خویشتن می شود و از بابت آن مؤاخذه و
209. کسی که کتاب وجود خود را می خواند باور می کند که این کتاب نویسنده ای دارد پس می رود دنبال نویسنده کتاب یعنی خدا . وقتی همه جا را گشت و نیافت خسته و مانده و مایوس بر می گردد به خانه وجود خودش و آنگاه ندائی می شنود که : نکند خود تو باشی آ
من حاصل عمر خود ندارم جز غم *** در عشق ز نیک و بد ندارم جز غم یک همدم با وفا ندیدم جز درد *** یک مونس نامزد ندارم جز غم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک