رسته‌ها
انسان
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 45 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 45 رای
کتاب انسان ، مجلد ۲۴ از مجموعه آثار مرحوم دکتر علی شریعتی است.

فهرست مطالب :
انسان و اسلام
آزادی
انسان و مکاتب غرب
اومانیسم یا اصالت انسان
فاجعه های جدید
انسان در تضاد مارکسیسم و مذهب
انسان و تاریخ
فلسفه خلقت انسان
اگزیستانسیالیسم
تنهایی
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
404
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/06/20

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی انسان

تعداد دیدگاه‌ها:
56
خدا این همه چیز خلق کرده یه چیزشم ماییم. الان همه چیزای هستی هدف میخواد؟
exorcism عزیز
سپهری درست گفته است, دانستن راز گل سرخ و راز طبیعت کار او, و از وظائفی که برای خودش تعیین کرده نبوده است, اما بسیارند کسانی که کارشان دستیابی به راز طبیعت و زیر مجموعه اش
گل سرخ است, سپهری شاعر و همانطور که خود گفته است؛ کارش شناور شدن در افسون گل سـرخ بوده است. ایرادی و اشکالی بر او نیست و بر شما هم نیست که در این ارتباط سوالی ندارید
که بخواهید به دنبال پاسـخش باشید, هرچند همه پاسخ ها هم نمی تواند پاسخ مطلوب کسی باشد, بنابر این پیشـنهاد می کنـم از مطالبی که مورد علاقه و در حوصله سرکار نیـست گذر کنـید و
توجه به چنـد و چـون و خوب و یابد و یا مزخرف بودن آنها و هر آنچه از مخیله تان عبور می کند نداشته باشید که در بازار گفتگو دیگر شـنونده و خواننـده بسیار است همچنان که نوشتار و نظرات شما
نیز به همان گونه است و موافق و مخالف دارد. باید تحمل و صبر داشته باشیم و اگر می خواهیم در پیامد اظهاراتمان, توجه به دیگر سخنانمان باشد و حلاوت آنها نوش شود, هرگز نیش نزنیم.
چرا اینقدر بحث میکنید و هر مسئله ای رو میخواید با فلسفه و استنباط حل کنید؟؟؟
دیگه تو این یه مورد بیاین و بی دلیل از زندگیتون لذت ببرین.....بی دلیل عاشق معبودتون،عاشق خودتون و زندگیتون باشین.بی دلیل بخندید ،بی دلیل تمام مشکلاتتون را پشت گوش بندازید . با خودتون فکر کنید که این زندگی منه....مهم نیست علت آفرینش انسان چیه و خدا چه هدفی داشته؛ مهم اینه که من از انسان بودنم به نحو خوب استفاده کنم.
به فرض که ما علتشو بدونیم خب که چی؟چه فایده ای داره؟دیگه متحول میشیم؟اونی میشیم که خدا میخواد؟؟؟؟.....اینم یکی دیگه از اون بحث های مزخرف و بی فایده....
من فقط میدونم یه انسانم؛ و باید در راه معبودم گام بردارم؛ و باید از نعمت های معبودم استفاده کنم؛و باید شاد باشم؛و باید لذت ببرم.
دو نفر از دوستان این شعر سپهری رو خوندن ولی انگار لازمه دوباره تکرارش کنیم.سرسری نخونید،همین چند کلمه برای پاسخ دیگران کافیه. و البته مفیدتر از این کامنت های طولانی اما بی محتواست.
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ شناور باشیم
amenmarrعزیز
.
.
اولین حقیقتی ک من متوجه شدم اینه ک انسان هیچ برتری نسبت ب سایر موجودات نداره و یا حتی با شعور خود ساخته خودش رو پایینتر کشیده, ساخت خدا و توهم تکامل هم از این علل هاست.
.
در بیاناتتون متوجه شدم ک شما پیروی از طبیعت رو کاره دیوانگان و کسانی ک معیوب هستند دونستید,چه بسا شاید من معیوب ترین باشم.
.
در بند اخر هم اشاره کردید ک انسان قادر ب تغییر طبیعت خویشتنه.بله درسته انسان در بین موجودات بیچاره ترین موجودیه ک از خودش فرار میکنه و سعی میکنه ی چیزه دیگه بشه.مثلا یک شیر
ب طبیعتش راضیه و ارزو نمیکنه یک اسب بشه.اما یک انسان میخواد ک یک ابر انسان بشه.
.
دوست من شما شاید انسان هایی رو ببینید ک سوار بر ماشین های روز و کروات زده که خودشون رو از سایر موجودات بالاتر میدونن; اما من ب اولین روزهایی ک عریان بروی زمین پا گذاشت, سفر میکنم.
.
با این حال هر انسان مختار ب ازادانه زیستن است.
در حال تغییر عزیز
آنچه را که قبلاً اظهار نـمودم برای خدا باوران بود, برای کسـانی بود که تعلق خاطری به هر کدام از مذاهب دارند, اما خداوند فقط برای انسـان مسـیری را روشن و مکلف به طیَ
آن نموده تا به ضلالت نیفتد, زیرا انسان عقل دارد, شـعور دارد, فهم و ادراک دارد, بصیرت دارد, حق انتـخـاب دارد, ندای وجـدان دارد و از همه مهم تر اختـیار دارد, حیـوانات و سایر
موجودات زنده هستند که ازفطرت و طبیعتـشان تبعیـت می کنند و اگر کاری از آنها سـر بزند که بنا بر قراردادهای اجتماعی ما تخـلفی محسـوب شود, حـرجی بر آنان نیـست, و
تنبـیه و تنبـهی جز برای مصلحتی که ممکن مزاحمـتی برای تـداوم زندگانی بشر ایجاد کنند, حتی نابود کردن آنها وجود ندارد, مانند بسیاری از جانوران که سد راه انــسان شوند
و گـزندی به انسـان برسانند و یا ویروسـها و بسـیاری از باکتری ها که بالاخـره آنها نیز موجودات زنده ای هسـتند, و حقیقت و اسرار تکون آنها بر کسی معلوم نیـست و به واقع
هرچه در چرائی وجود آنها بگویند, قصه است و فلسفه بافی است, معهذا این که انسـان برای ادامه بودنش بتواند ضرس فرمان طبیعتـش هرچه بخواهد انجـام دهد امری تقریبـاً
محال است مگر این که دیوانه باشـد, و مغز او معیـوب باشد, انسان را نمی توان در زمره سـایر موجـودات فاقد عقـل و شـعور که قادر به کسـب معـرفت تا الی ماشـاءالله است,
مقایسـه نمود, گرچه فـرمان اطاعت و راهنـمائی هم به کسـی و برای موجـودی است که مخیَـر است و صــاحب اراده و اختیـار, مقررات و قوانـین اجتـماعی نیز برای راهنمائی و
هدایت انسان, تعیین و تدوین شده تا نیکوئی یابد و زندگانی خود به خیـر بگذراند. علاوه بر آن بین همه موجودات زنده عالم برخلاف نظر جنابعالی که فرموده اید: «هرگزطبـیعتش
رو نمیتونه عوض کنه,ب نظرم انسان ها هم مثـل گاو, گل, کوه, ستارگان, پرندگان.. که در این هستیه واحد حضور دارند ,فقط از طبیعتشون پیروی میکنند نه از هدفی.» می تواند
چه با اراده خودش و چه دستـخوش عوامـل زیاد دیگر تغییر کند و یا تغیـیرش دهند, کما این که جنابـعالی هم نام آواتار خود را « در حال تغیـیر » نهاده اید و تغیَر و تحمیـلی در کار
نبوده و مخیر به انتـخاب بوده ایـد. از توجه جنابعالی و سایر دوستان, سپاسگزارم.
.
آیا خورشید می تونه نتابه . . یا هر وقت دلش خواست بتابه . . . آفرینش در ذات خدا ( و همچنین آدمهاست ) او خود به خود و همیشه و هر لحظه در حال آفرینشه . . . علتش رو من نمی دونم ولی چه عیبی داره ما از آفریده های اون لذت ببریم . . .
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما این است شاید که در راز گل سرخ شناور باشیم . . .
عزیزamenmarr
سوالی انحرافی و بی معنا است.

.
.
.
موافقم
.
این سوال از ریشه میتونه اشتباه باشه
.
این سوال مثل این میمونه بپرسیم هدف از شیرینیه شِکَر چیه؟اگه براش هدف درست کنیم مثلا شور شدن, ایا بهش دست پیدا میکنه؟
.
هرگزطبیعتش رو نمیتونه عوض کنه,ب نظرم انسان ها هم مثل گاو, گل, کوه, ستارگان, پرندگان... که در این هستیه واحد حضور دارند ,فقط از طبیعتشون پیروی میکنند نه از هدفی.
.
همه نمیتونن طبیعت واحدی داشته باشن.تراشیدن یک هدف (خلقت)برای تمام انسان در زنجیر کردن ازادی و شعور اون هاست. حداقل من ک از هدفی پیروی نمیکنم, حتی این هدف رسیدن ب ملکوت باشه.
نقل قول از در حال تغییر : « در مورد این سوال هیچ نظری نمیتونم بدم.سوال بسیار عجیبیه ک با فکر کردن نمیشه ب جواب رسید. »
در حال تغییر عزیز,
از بین همه نظرات دوستان بهترین پاسخ, در ارتباط با هدف از خلقت انسان را در بی پاسخی اعجاب انگیز جنابعالی دیدم,
به راستی هدف از خلقت آدم چیست؟!!
به راسـتی چرا همه از پاسخ به این سوال بسیار عجیب درمانده اند, که هرگز با فکر کردن نمی شود به جواب قانع کننده رسید, چرا؟
این سوال از پایه ویران و کاملاً انحـرافی است, زیرا خداوند متـعال « صمد » است و صمد به معنای بی نیاز اسـت و بی نیاز کننـده, کسی هدف دارد که نیازمند تعالی باشد, و
خداوند تعـالی, متـعالی و بی نیاز از هر گـونه هدفی است, ما بندگان خدا هسـتیم که برای رفع نیاز های شــخصی و فزون خواهی فطـری و تامین آینده ای بهـتر و زندگی بهتر
و بهره مندی از مال بیشتر و کسـب آبرو و وجاهت برتر , مجبـور به تلاش و جدیت بدست آوردن تجارب بیشتر هسـتیم تا فرصت و موقعیتی برای خود فراهم آوریم و آسـوده و در
سلامت زندگانی خود را تداوم ببخشیم, چنانچه برای خدائی که خود پروردگار عالم است, هدف تعیین کنیم, منظور ما از تکرار بیان این قول چه می تواند باشد؟!, خـداوند متعال
بدون پرسش, پاسخ چرائی خلقت را در قرآن کریم داده است, « و ما خـلقت الجن والانس الا لیعبـدون » یعنی همه موجودات در پشت پرده اسرار هستی و انسان, که سـمبل
خلائق و خلیفه او بر روی زمین است را برای عبادت آفریده است, و عبادت واقعیت کرنش و ستایش در مقابل عظمت خالق و حقیـقت فرمانبرداری به وسیله عقـلی است که بر
پیکره وجود شکیل او حاکم گردانیده است, « خلقـنا الانسان فی احسن تقویم » خداوند به زیبـاترین و بهترین وجه ممکن انسـان را آفریده است, خص بانتصاب القامة ، و حسن
الصورة ، واستجماع خواص الکائنات ، و نظائر سـائر الموجودات, خداوند به انسـان قامت راست و صـورتی نیکو ، اختصـاص داده و او را جامع خصوصـیات همه ی کائنـات قرار داده
است, تا عبادت کند, اطاعت کند, بندگی کند, شـرافت یابد, کرامت یابد, آری با عـبادت خود را به خدائی که از شریان گردنـش به او نزدیک تر است نزدیک سـازد, تا تنـها نماند و
برنفسش مسلط شود, « و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبـل الورید » ما انسان را آفریده ایم و از وسوسه های نفس او اگاه هستیم ، زیرا از رگ گردنـش به
او نزدیکتریم . و عبادت غایت اطاعت و فرمانبرداری و تعبد است و عبد بودن است و شـاکله کلمه عبد؛ « ع » , « ب » و « د » است که؛ ( ع ) اشاره به علم و تعلـم است یعنی
آمـوختن و آموزش دادن است, تعلیم و تربیــت است و ( ب ) اشـاره به بینـونیت, یکتا خواهی و جدا خواهی خدا از همه تعلقات دیگر است و سـر انجام ( د )اشاره به دنو , تقرب
یافتن و نزدیکی جستن به پروردگاری است که « یعلم سرکم و جهرکم و یعلم ما تکسـبون » به اسـرار نهان و آشـکار ما و هرآنـچه انجام می دهیـم واقـف است, و نتجه توصیف
عبد, آفرینـش و خلقت ما برای همچـون خالق شدن و خلاق شـدن و از آن روی بارش رحمت و رافت بر همنـوعان و یعنی عشـق به انسـان و کمر همت بسـتن برای خـدمت به
انـسان است, زیرا عبادت بجز خدمت خلق نیست, عبادت و تعبد انسان و سر به سـجده سائیدن و معتکف عبادتگاه شدن وقتی معـنا پیدا می کند که به سایر اعضاء خود توجه
داشته باشیم؛ بنی اعضای یکدیگرند, ... که در آفرینش ز یک گوهرند. لذا می توانیم بگوئیم و پرسش کنیم هدف زندگی چیسـت و زندگانی به چه معنا است, اما اینکه بپرسیم
هدف خلقت چبست, سوالی انحرافی و بی معنا است . با سپاس
به راستى هدف از خلقت انسان چیست?
.
.
.
در مورد این سوال هیچ نظری نمیتونم بدم.سوال بسیار عجیبیه ک با فکر کردن نمیشه ب جواب رسید.
.
امیدوارم بعد ها ک این دیدگاهم رو میخونم , ب جواب رسیدم باشم.
.
(نکته ی زمانی)
دوست گرامی خلیفه شب
به نظربنده دلیل فلسفی شدن بحث ،سوال ساده ولی اساسی وبنیادی شماست هنگامی که سوال ازجنس فلسفه وتفکراست جواب فلسفی میطلبد.درفلسفه همیشه چرایی قفلی است که باید کلیدی برایش پیدا کرد ،درفلسفه دعوا وجدال سرتقلید نکردن ورسیدن به حقیقت است ، همیشه تاکید بر این مطلب است که سوالی پرسیده شود که باورها وعقایدی که بدون چون وچرا پذیرفته ایم وگاه ناخوداگاه بدون دلیل از آنها دفاع میکنیم زیرسوال برود تاکه پرده روزمرگی ازپس چشمهایم کنار رود آنگاه خودانسان فیلسوف شود و جواب را پیدا کندما گاهی ازشک وتردیدکردن دربرخی امور میترسیم چون ازفروریختن باورهایمان واهمه داریم البته به جواب رسیدن ودریای پرتلاطم وجود را آرام کردن نتیجه فلسفه است. گاهی باید خرابه را ویران کردتا گلستان بناشود.
انسان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک