آخرین روز یک محکوم
نویسنده:
ویکتور هوگو
مترجم:
محمد قاضی
امتیاز دهید
✔️ آخرین روز یک محکوم، نام یک کتاب رمان کوتاه ادبی از ویکتور هوگو نویسندهٔ فرانسوی است؛ که برای نخستینبار در سال ۱۸۲۹ منتشر شد و یکی از آثار مشهور ادبی جهان بهشمار میرود. این رمان تفکر مردی محکوم به مرگ را بازگو میکند. ویکتور هوگو این رمان را نوشت تا احساساتش را بیان کند که مجازات اعدام باید لغو شود.
مردی که در قرن نوزدهم در فرانسه توسط گیوتین محکوم به مرگ شده است، در حالی که منتظر اعدام است، اندیشه و تفکرات، احساسات، و ترس خود را دربارهٔ اعدام مینویسد. نوشتهٔ او تغییر روحیهٔ خود را نسبت به جهان خارج از سلول زندان در طول زندان خود نشان میدهد و زندگیش را در زندان توصیف میکند، داستان با ورود یک کشیش به زندان برای طلب بخشش و توبه توسط زندانی و گفتگوهایی که بین آنها به وقوع میپیوندد؛ ادامه مییابد. او نام او را به آنچه که او را به آن نام صدا می زدند (همچون، جنایت کار، قاتل، مجرم و ...) صدا نمیکند، اما بهطور مبهمی اشاره میکند که او کسی را کشته است. در روز اعدام او دختر سه ساله خود را برای آخرین بار میبیند، اما او دیگر او را به رسمیت نمیشناسد و دخترش به وی میگوید که پدرش مرده است.
در این رمان، فردی که به اعدام محکوم شدهاست به شدت خواستار عفو و بخشش مردم است تا بتواند بار دیگر همچون یک شهروند خوب و به دور از جرم و جنایت به زندگی خود در کنار دخترش ادامه دهد، چرا که دخترش اکنون به جز او کسی را در این دنیا ندارد؛ اما مردم به شدت از وی متنفر هستند و خواستار آن هستند که هر چه زودتر او اعدام شود.
بیشتر
مردی که در قرن نوزدهم در فرانسه توسط گیوتین محکوم به مرگ شده است، در حالی که منتظر اعدام است، اندیشه و تفکرات، احساسات، و ترس خود را دربارهٔ اعدام مینویسد. نوشتهٔ او تغییر روحیهٔ خود را نسبت به جهان خارج از سلول زندان در طول زندان خود نشان میدهد و زندگیش را در زندان توصیف میکند، داستان با ورود یک کشیش به زندان برای طلب بخشش و توبه توسط زندانی و گفتگوهایی که بین آنها به وقوع میپیوندد؛ ادامه مییابد. او نام او را به آنچه که او را به آن نام صدا می زدند (همچون، جنایت کار، قاتل، مجرم و ...) صدا نمیکند، اما بهطور مبهمی اشاره میکند که او کسی را کشته است. در روز اعدام او دختر سه ساله خود را برای آخرین بار میبیند، اما او دیگر او را به رسمیت نمیشناسد و دخترش به وی میگوید که پدرش مرده است.
در این رمان، فردی که به اعدام محکوم شدهاست به شدت خواستار عفو و بخشش مردم است تا بتواند بار دیگر همچون یک شهروند خوب و به دور از جرم و جنایت به زندگی خود در کنار دخترش ادامه دهد، چرا که دخترش اکنون به جز او کسی را در این دنیا ندارد؛ اما مردم به شدت از وی متنفر هستند و خواستار آن هستند که هر چه زودتر او اعدام شود.
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1390/02/10
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آخرین روز یک محکوم
من نمیدونم خانوم نونهالی که نقدشون رو آوردید جنبه ی انسانی رو چی معنی میکنن که میگن ''این کتاب فاقد جنبه ی انسانیه''!!!! چه جنبه ای میخواید انسانی تر از احساسات یک آدم. هوگو تو این کتاب خیلی عمیق احساسات یک ''انسان'' رو بیان میکنه. چطور ایشون تحت تاثیر قرار نگرفتن من نمیودنم!! این اثر ''فاقد حس روانشناسی فردی'' هست ؟؟؟!!!!!!!
اینم که شخصیت ها نه اسم دارن نه معلومه جرم طرف چیه و .... به نظر من خودش یه سبک منحصر به فرد و شاهکاره از این نویسنده. به نظرم ایشون یه بار دیگه باید این کتاب رو با دقت بخونن.
کتابناک خواهشا نقدها و توصیفاتی که از کتابا میذارید رو با دقت انتخاب کنید.
در زندان اگر پرنده ای به دستتان افتاد، حتمن بالش گل آلود است!