رضاشاه پهلوی در ترکیه، به روایت اسناد تاریخی
نویسنده:
علی اصغر حقدار
درباره:
رضا شاه
امتیاز دهید
آنچه در این کتاب می خوانیم:
مقدمه
دعوت از رضاشاه پهلوی
دلایل سفر رضاشاه به ترکیه
بازتاب سفر در جراید خارجی
رضاشاه در آنکارا
رضاشاه و آتاتورک در آناتولی
رضاشاه و آتاتورک در اسکی شهیر
آتاتورک و رضاشاه در استانبول
رضاشاه در مسیر استانبول به ایران
بازتاب سفر رضاشاه در رسانه های ترکیه
گزارش های مجلس کبیر ملی ترکیه
بازتاب سفر رضاشاه در رسانه های ایران
بازتاب سفر رضاشاه به ترکیه در اروپا و آمریکا
بازتاب سفر رضاشاه در روزنامه های خاورمیانه
پیوست: زندگی و پادشاهی رضاشاه پهلوی
گزیده منابع تحقیقی
تصاویر
بیشتر
مقدمه
دعوت از رضاشاه پهلوی
دلایل سفر رضاشاه به ترکیه
بازتاب سفر در جراید خارجی
رضاشاه در آنکارا
رضاشاه و آتاتورک در آناتولی
رضاشاه و آتاتورک در اسکی شهیر
آتاتورک و رضاشاه در استانبول
رضاشاه در مسیر استانبول به ایران
بازتاب سفر رضاشاه در رسانه های ترکیه
گزارش های مجلس کبیر ملی ترکیه
بازتاب سفر رضاشاه در رسانه های ایران
بازتاب سفر رضاشاه به ترکیه در اروپا و آمریکا
بازتاب سفر رضاشاه در روزنامه های خاورمیانه
پیوست: زندگی و پادشاهی رضاشاه پهلوی
گزیده منابع تحقیقی
تصاویر
آپلود شده توسط:
amirezati
1399/03/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رضاشاه پهلوی در ترکیه، به روایت اسناد تاریخی
شاید آنچه که واپس مانده است، ذهن برخی از ایرانیان باشد. یک ارتجاع سه رنگ هم داریم که به خاک پرستی می انجامد.
* میتوانید توضیح دهید کدام «باورهای قومگرا» دارم که شاید دوستان بیاطلاع خبردار شوند؟
* آیا به سمیتکو و خزعل اشارهای داشتم؟
* از دید شما جنگلیها و پسیانها و خیابانیها تجزیهطلب بودند، از دید خیلیها این گونه نیست و اینان انسانهایی از جان شسته و وارسته بودند که نه در پی جاه و جلال و ثروتاندوزی (مانند همان رضاخان شما) بلکه چارهجویی و مرهم نهادن بر دردهای صدها هزار زحمتکش و رنجور دیگر بودند فارغ از جنسیت و قومیت و زبانشان. تا جایی هم که مطالعات من اجازه میدهد نسبت دادن تجزیهطلبی به آنان، حرف مفت و بیاساس است.
* تا استدلال کم میآید یادشان میآید که سنگی به چاه کامبوج و روسیه و چین بیاندازند تا با حاشیهروی صحبت شاید عوض شود! نخیر، چناب گرامی، آنان نیز عدهای وحشی و آدمکش مانند رضاخان شما بودند و همانگونه که آتاتورک بود. برای یکپارچهنگاهداشتن یک کشور نیازی به کشتار و اعدام و حملات وحشیانهی ارتشی نیست و شیوههای بهتری میشد یافت. تازه، باید پاسخ دهید که رهبر کنونی روسیه که یک مدافع کامل سرمایهداری آزاد است چه کمکی به مردم بیچارهی روسیه کرده که بتوان وی را از رهبران سرمایهداری دولتی زمان به اصطلاح سوسیالیستی جدا کرد؟
* این حاشیهرویها به کنار، و گیرم من در نقش بلندگوی شیطان هستم، با این حال، آیا با حقایق تاریخی منفی (سیاسی و شخصیتی) دربارهی رضاشاه موافقت دارید یا مانند آن ژنرال ارتشی متوهم همه را انکار میکنید؟[/quote]
* کی حاشیه میرود؟ من یا کسی که یک مثال از عربستان زدم ولی این حضرات حمل بر عربستیزی کردند، عربستان هم سرمایه داری پیدا کرد ولی مدرنیزه مثل ایران پهلوی نشده، ایشان خودش به جاده خاکی میپیچد! دست کم نگرفتن عربستان ها به حرفهای من نمی دانم چه ربطی دارد. باشد دست کم نمیگیریم تا یک وقت به حضرات برنخورد که اربابشان را کوچک شمردیم! دیگر ندیده بودیم اگر از آل سعود هم بدت بیاید، عربستیز میشوی!
* سیاههای از فرمایشات ایران دوستانه شما در همین جا ذکر شده است: https://ketabnak.com/book/100418/The-Forgotten-Years-of-Kurdish-Nationalism-in-Iran
* پس به کی اشاره داشتید؟ جز اینکه در زمان رضاشاه این دوتا خواستند یکپارچگی ایران را به هم بزنند
* خوب است من مدرک آوردم چگونه آدمهایی بودند، ایشان در پاسخ به مدرک با این حرف " اینان انسانهایی از جان شسته و وارسته بودند که نه در پی جاه و جلال و ثروتاندوزی (مانند همان رضاخان شما) بلکه چارهجویی و مرهم نهادن بر دردهای صدها هزار زحمتکش و رنجور دیگر بودند فارغ از جنسیت و قومیت و زبانشان" تحریک احساسات کند! ایشان میگوید:
تازه، باید پاسخ دهید که رهبر کنونی روسیه که یک مدافع کامل سرمایهداری آزاد است چه کمکی به مردم بیچارهی روسیه کرده که بتوان وی را از رهبران سرمایهداری دولتی زمان به اصطلاح سوسیالیستی جدا کرد؟
حرفی داشتیم درباره پوتین؟ شما خودت استاد بحث انحرافی هستید. مردم بیچاره روسیه؟ مثل اینکه خود همین مردم دوبار پوتین را سر کار آوردند.
* "عدهای وحشی و آدمکش" توصیف خوبی از خودشان کردند، دست کم رضاشاه و آتاترک یا همانجور که شما مینویسید آتاتورک، میهن فروش نبودند. بله زمانی که تجزیه طلبها مانند سمیقو آن همه می کشد نامۀ فدایت شوم برایش بفرستیم
* بله موافقت دارم، بنده مخالف هرگونه شخص پرستی هستم ولی بارها دیده ام گروه های تجزیه طلب از این داستانها مانند آنکه پیش از رضاشاه ایران فدرال بود یا زبان فارسی رسمی نبود و ... شنیده ایم.
خائنینی که دنبال مقدمات جمهوری گیلان و مهاباد و آذربایجان بودند تا بخش هایی از خاک ایران را مستعمره شوروی و تقدیم استالین کنند یا دنبال پیاده کردن طرح های استعماری انگلیس در خوزستان بودند
امروزه تبلیغ می کنند رضاشاه بد است ولی آن خائنین خوب بودند و به خرابی و کشتار و تبعیض های محلی آنان اشاره نمی شود [/quote]
* شما اسم کشتارها و مقابله با جنبشهای اعتراضی را چه میگذارید؟ یکپارچهسازی داوطلبانه؟! مغشوش کردن بحث مقابله با شورشهای اعتراضی و جنگ با برخی فئودالهای عقبماندهی منطقهای که راضی به دادن زمینهایشان به رضاشاه نبودند فقط از طرف شما طرفداران رضاشاهی برمیآید.
شما ثابت کنید که جنگلیها و پسیانها و خیابانیها در پی استقرار روابط اجتماعی فئودالی بودند و من تمامی حرفهایام را پس میگیرم!
* آن «خائنینی که دنبال مقدمات جمهوری گیلان و مهاباد و آذربایجان بودند تا بخش هایی از خاک ایران را مستعمره شوروی و تقدیم استالین کنند» هم بیشتر ساخته و پرداختهی نظریهپردازان رضاشاهیست. جنگلیها با تمام علاقهای که به بلشویکها نشان دادند (و البته اکثریت روشنفکران آن زمان این احساس را داشتند) تجزیهطلب نبودند و در نهایت هم قربانی دسیسههای شوروی با انگلیس شدند و گرنه رضاشاه هیچ قدرتی در سرکوب آنان نداشت. جمهوری مهاباد و آذربایجان هم به کرات اعلام داشتند که علاقهای به جدایی از ایران ندارند و صرفا فعالیتی در سطح خودمختاری میخواهند، ولی سیاستهای نادرست آریامهری کار را جایی رساند که اینان به آغوش استالینی پناه برند. قربانی را دوباره قربانی فراموشکاری تاریخی خود نکنید. خرابی و کشتارهای اینان را شاید شما بهتر بدانید چون اکثریت مردم ترک آذربایجان یا کردستان از آنان خاطرهای خوش هر چند کوتاه مدت دارند. اگر این جرمی بر تجزیهطلبی است که فقط میتواند نشانگر غریبهبودن ذهنیت شما از جهان معاصر باشد و یکپارچهسازی را معادل چماقداری بدانید.
ولی میدانم برخی که باورها قوم گرای خود را پشت کمونیزم پنهان کرده اند
یکپارچه سازی اجباری!؟ ایشان سرکوب یاغیانی مانند سمیقو شکاک، شیخ خزعل و سران برخی از عشایر لُر را یکپارچه سازی اجباری میداند!
حالا برخی آمده اند برای پسیان و جنگی که میهن فروش بودند، دلسوزی میکنند، چرا؟ چون مانند خودشان تجزیه طلب بودند،
حالا کسانی که اینجا دارند از یک سیستم نادرست ریاست به نام شاهی خرده میگرند، از دسته گلهای احزاب کمونیستی کامبوج و روسیه و چین و ... هم بگویند تا بهتر ببینیم رطب خورده منع رطب چون کند.[/quote]
* تمامی کشورها مدتهاست در بازار جهانی سرمایه حل شدهاند، مدرنیزه بودن یا نبودن یک کشور خاص دلیلی بر نفی آن نیست. در ضمن، عربستان را خیلی دست کم نگیرید، مقایسههای آماری در زمینههای متفاوت چیز دیگری میگویند حتی اگر از شدت عربستیزی برای شمایان خوشآیند نباشد.
* میتوانید توضیح دهید کدام «باورهای قومگرا» دارم که شاید دوستان بیاطلاع خبردار شوند؟
* آیا به سمیتکو و خزعل اشارهای داشتم؟
* از دید شما جنگلیها و پسیانها و خیابانیها تجزیهطلب بودند، از دید خیلیها این گونه نیست و اینان انسانهایی از جان شسته و وارسته بودند که نه در پی جاه و جلال و ثروتاندوزی (مانند همان رضاخان شما) بلکه چارهجویی و مرهم نهادن بر دردهای صدها هزار زحمتکش و رنجور دیگر بودند فارغ از جنسیت و قومیت و زبانشان. تا جایی هم که مطالعات من اجازه میدهد نسبت دادن تجزیهطلبی به آنان، حرف مفت و بیاساس است.
* تا استدلال کم میآید یادشان میآید که سنگی به چاه کامبوج و روسیه و چین بیاندازند تا با حاشیهروی صحبت شاید عوض شود! نخیر، چناب گرامی، آنان نیز عدهای وحشی و آدمکش مانند رضاخان شما بودند و همانگونه که آتاتورک بود. برای یکپارچهنگاهداشتن یک کشور نیازی به کشتار و اعدام و حملات وحشیانهی ارتشی نیست و شیوههای بهتری میشد یافت. تازه، باید پاسخ دهید که رهبر کنونی روسیه که یک مدافع کامل سرمایهداری آزاد است چه کمکی به مردم بیچارهی روسیه کرده که بتوان وی را از رهبران سرمایهداری دولتی زمان به اصطلاح سوسیالیستی جدا کرد؟
* این حاشیهرویها به کنار، و گیرم من در نقش بلندگوی شیطان هستم، با این حال، آیا با حقایق تاریخی منفی (سیاسی و شخصیتی) دربارهی رضاشاه موافقت دارید یا مانند آن ژنرال ارتشی متوهم همه را انکار میکنید؟
فرمایش درست، ولی ناسپاسی و نمکدان شکستن هم واقعاً کار خوبی نیست. شما که درباره حماسهآفرینیهای رضاخان در خانستیزی و مدرنسازی داد سخن میدهید، بیش از دیگران باید قدردان و سپاسگزار شوروی باشید. این تصویر محبوب رضاخان به عنوان دشمن نظام خانخانی و حامی ترقی رعایا پیش از دیگران، کار دست بخشی از حزب کمونیست شوروی (دسته گورکو کریاژین) با پیشاهنگی مجله «شرق جدید» است. امثال «ایرانسکی» یعنی نطفههای امپریالیسم شوروی، که با وجود آگاهی کامل از نوع رابطه رضاخان با اشراف و زمینداران بزرگ و رابطهاش با انگلستان، او را «تبلور بورژوازی ملی ایران»، «دشمن نظام ارباب رعیتی» و «ملی-مترقی» مینامیدند.
همینها بودند که در حمایت از خانِ خانان صدای امثال سلطان زاده را خفه میکردند. (سلطان زاده با پژوهش دقیق نشان داده بود که رضاخان از یک سو ارباب رعیتی را تقویت میکند و از سوی دیگر بخش صنعتی را در اختیار سرمایه مالی انگلیس و آلمان قرار میدهد، و این وحشتناکترین راه ورود به سرمایهداری است. کتاب انکشاف اقتصادی ایران را نگاه کنید)
کار به جایی رسیده بود که صدای محمدتقی بهار هم در میآید و میگوید جراید مسکو به نفع رضاخان و به زیان مخالفان او مینویسند، بهار شگفتزده است که چرا شوروی مخالفان رضاخان را اجنبیپرست یعنی طرفدار انگلیس میخواند!!! (گذشته چراغ راه آینده است، ص 59)
درباره جنگ تشریفاتی رضاخان با خانهای دیگر هم بسیار نوشتهاند، این جنگ به هیچ وجه قرار نبود خدشهای به منافع زمینداران بزرگ، منافع انگلستان و نظام ارباب رعیتی وارد کند. از دل این جنگ چند ابرزمیندار با انبوهی رعیت بیرون آمدند که ابرترینشان خود خان خانان است. نوشتهها زیاد است، بخصوص درباره جنگ زرگری رضاخان با سیدضیاء و شیخ خزعل انگلیسی. ولی به قول معروف برای هر کسی سخن دوست خوش تر است. پس ببینیم فرزند خلف رضاخان خان خانان چه میگوید :
« به عقیده من پدرم با سیدضیاءالدین نه از نظر افکار سیاسی و اقتصادی بلکه از نظر تشخیص موقع و طرز عمل موافقت نداشت» (ماموریت برای وطنم، ص 55)
این جملات تناقض دارد هنگامی که این راه آهن ساخته شد روس و انگلیس راضی نبودند و ایادی آنان دست به تخریب این حماسه ملی زدند و بعد از حمله شوروی گفتند کار کار انگلیسی هاست، هنگام ساخته شدن این راه آهن جنگ جهانی دوم آغاز نشده بود و یک خط پر مبادله هم در زمان جنگ هم صلح کاربرد دارد در زمان جنگ تجهیزات نظامی را منتقل می کند و در زمان صلح مواد خام و انتقال دستگاه های صنعتی و محصولات غذایی و تجاری را منتقل میکند
عرض کردم این خط آهن پایتخت و شهرهای مختلف را به هم وصل می کرد و ایران را به آب های بین الملی متصل می کرد چه برای صادرات چه برای واردات به این خط نیاز بود در شرق هندوستان تحت اشغال انگلیس و افغانستان و چین بود و در غرب کشورهای تازه تاسیس ، انگلیس ها باید می گفتند از هیچ جا به پیچ جا می رسد چون استعمار گر بودن همین الان هم این خط آهن خاصیت زیادی دارد
ژست های کمونیستی واقعا خوب نیست، راه آن نزدیک به هشتاد سال پیش با امکانات آن زمان در مدت کوتاهی ساخته شد متاسفانه راه سازی در همه جای دنیا در گذشته شغل خطرناکی بوده است البته مایل هستم بدانم قطاری که با مالیات قند بدون دزدی قابل تاملی در مدت کوتاهی ساخته شد تلفات طاقت فرسای آن چه بوده است، این صحبت ها با حب و بغض است
امروز راه آهن شمال به جنوب همچون گذشته محلی برای ترانزیت صادرات و واردات و نزدیک کردن پل های ارتباطی ایرانیان است و هنوز هم راه آهن شرق به غرب توجیه اقتصادی زیادی ندارد
چیزی نیز به اسم یکپارچه سازی اجباری بی معنی است کشور پا به عصر مردن گذاشته بود و نیاز به حکومت مرکزی قوی بود در گوشه و کنار خان های اجیر شده انگلستان و شوروی دست به کشتار مردم و استداد محلی می زدند در بخش هایی از کشور خان منطقه دختران را در روز ازدواج به همخوابگی با خود یا پسرانش مجبور می کرد ، حالا نابودی این اشخاص توسط چپ ها و اسلامیست ها به یکپارپگی اجباری و جنبش های مردمی نام گذاری می شود.
خائنینی که دنبال مقدمات جمهوری گیلان و مهاباد و آذربایجان بودند تا بخش هایی از خاک ایران را مستعمره شوروی و تقدیم استالین کنند یا دنبال پیاده کردن طرح های استعماری انگلیس در خوزستان بودند
امروزه تبلیغ می کنند رضاشاه بد است ولی آن خائنین خوب بودند و به خرابی و کشتار و تبعیض های محلی آنان اشاره نمی شود
ایران با کدام نیرو می خواست چند هفته در برابر شوروی مقاومت کند؟ ارتش بی انتهای شوروی برای نابودی آماده بود فلاند موقیت استراتژیک ایران را نداشت و قدرت های بزرگ مخالف اشغال آن توسط شوروی بودند و شوروی باید رضایت آن قدرت ها را جلب می کرد