رسته‌ها

نویسنده‌های مورد علاقه

نویسنده‌ای انتخاب نشده
نویسنده‌های بیشتر

آخرین دیدگاه‌ها

بسیار عالی.... ممنون از لطفتون ...
جناب مهندس قهاری کتابتون بسیار عالی بود و واقعا به ریزترین نکات هم توجه شده که این قابل تقدیره... ممنون از لطفتون ... کامیاب و پیروز باشید...
فمینیسم مجموعه‌ای از حرکات و ایدئولوژی‌ها برای ایجاد کردن بسترهای دفاع از حقوق برابر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای زنان و همچنین ایجاد فرصت‌های برابر برای زنان و دختران در آموزش و پرورش و اشتغال است.واژه "فمینیسم" و "فمینیست" برای اولین بار
باز هم کتابناکی ها حماسه ای دیگر آفریدند........... با عرض درود و خسته نباشید به دوستان ،مدیران و عزیزان کتابناکی و اما خسته نباشید اساسی به گروه فعال و پرکار نویسندگان کتابناکی که واقعا بی وقفه در حال انجام کارهای عالی در جهت ارتقای سطح
درود دوست عزیز هدف من از آپلود کتاب تنها در اختیار گذاشتن کتب مختلف معماری برای سلایق مختلف و تفکرات مختلف بود .... هریک از دوستان باید بتوانند در راستای ایده و تفکراتشان کتاب مناسب را بیابند در معماری هیچ گاه نباید به مسئله ای تک بعد
شاید مرا به یاد نیاوری.... اما من تو را خوب می شناسم ما همسایه شما بودیم و شما همسایه ما و همه مان همسایه خدا یادم می آید گاهی وقت ها می رفتی و زیر بال فرشته ها قایم می شدی ومن همه آسمان را دنبالت می گشتم تو می خندیدی و من از پشت
سیگار بعدی را روشن می کنم کامی از لبش می گیرم به جای لبهایی که چندیست نبوسیده ام ! انگشتانم بوی تند سیگار می گیرند همان انگشتانی که همچون باد جنگل موهای تو را نوازش می کردند ، دیگر این اندام سوزان تو نیست که مرا احاطه کرده
شعر دلتنگی............. تو از خاکی ، من ازخاک تو با چسب حماسه ، آتش جنگ شدی سنگ صبور هر دل تنگ من ازسالوسی این خلق صدرنگ دلم تنگه، دلم تنگه، دلم تنگ بزن با تار زلف و زخمه ی چنگ برایم نغمه ای با سوز و آهنگ بزن برشیشه ی غمهایم ای سنگ
در تو موج می زند هوای صخره بی تو دل گذاشت و گذشت و چه تکرار می شوی هر سحر از پنجره تنهایی نیلوفر روزهای بی تو بودن هوا بوی نم چشمهایم حس غم بزرگ کوچک دور نزدیک حس کلاغ مزرعه و عشق فدای مترسک چه شخم میخور
در این باره تنها شعر و نامه ی فریدون فرخزاد را به خاطر می آورم::: نامه فریدون فرخزاد به یک فاحشه - خیلی زیبا اندیشیدن به تو رسم، و گفتن از تو ننگ است! اما میخواهم برایت بنویسم شنیده ام، تن می فروشی، برای لقمه نان! … چه گناه کبی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک