هفت پنجره به سوی معماری عرفانی
نویسنده:
مرتضی ملکی
امتیاز دهید
اگر از ما بپرسند معماری اسلامی چیست، چه پاسخ خواهیم داد؟
اول به سراغ حیات مرکزی رفته به یاد م یآوریم که ایده حیات مرکزی یک ایده صرفا اقلیمی بوده و هیچ ربطی به مذهب ندارد. در مرحله بعد به یاد فرم شمسه می افتیم ولی در منابع معماری اسلامی که از انگلیس آمده است «دانشگاه آکسفورد » هیچ ذکری از ارتباط این ایده با اسلام نشده است و اگر آن را به اسلام منسوب بدانیم، مطلبی غیر علمی و بدون منبع خواهد بود. حال به یاد فرمهای اسلیمی می افتیم؛ فرم اسلیمی نامی بسیار نزدیک به اسلام دارد «اسلام و اسلیم همانند فرم ابلیسک »Obelisk« که شباهت زیادی به نام ابلیس دارد و بزرگترین سمبول شطان پرستی است. » ولی این نام نیز جدیدا تغییر یافته و به عربسک تبدیل شده، ما هم که ایرانی هستیم و در اثر برخی القاعات جدیدا روحیه ضد عربی در ما تقویت شده و نم یتوانیم از این مطالب بیان کنیم.
اما قوس جناغی؛ در کتابهای معماری اسلامی به ما یاد داده اند که طاق و قوس بخاطر عدم وجود جنگل و چوب در ایران و وجود مقادیر متنابهی خاک رس بدون مقاومت کششی در ایران قبل از اسلام ظهور کرد و بعد از اسلام قوس بیز بخاطر ضعف عملکرد ساز های به قوس جناغی تبدیل شد. پس این فرم نیز اسلامی نبوده و فقط یک ایده ساز های داشته است. چیز دیگری نیز نم یدانیم چون در منابعی که از انگلیس آمده و مستشرقین سکولار برای ما از پیش تعیین نمود هاند، هیچ رد پایی از دین دیده نمی شود. ما هم که خود خارج از این هیولای اطلاعاتی قادر به حرف زدن و نفس کشیدن نیستیم. بنابر این می توان گفت اسلام هیچ تاثیری بر معماری ما نداشته است.
حال دوباره سوال اول را م یپرسیم: آیا اصولا معماری اسلامی وجود دارد؟ اگر قبول کنیم که ایران حکومت 2500 ساله شاهنشاهی داشته است، و الان در سال 1391 شمسی هستیم؛ یعنی قبول کرده ایم که 1400 سال از تمدن ما در تاریخ اسلامی و 1100 سال آن در تاریخ زرتشتی بوده است. از این 1100 سال نیز 700 - 800 سال در زمان پارتها و مادها و حکومتهای محلی بوده است و شاید کل حکومت هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان 400 سال نبوده است.....
بیشتر
اول به سراغ حیات مرکزی رفته به یاد م یآوریم که ایده حیات مرکزی یک ایده صرفا اقلیمی بوده و هیچ ربطی به مذهب ندارد. در مرحله بعد به یاد فرم شمسه می افتیم ولی در منابع معماری اسلامی که از انگلیس آمده است «دانشگاه آکسفورد » هیچ ذکری از ارتباط این ایده با اسلام نشده است و اگر آن را به اسلام منسوب بدانیم، مطلبی غیر علمی و بدون منبع خواهد بود. حال به یاد فرمهای اسلیمی می افتیم؛ فرم اسلیمی نامی بسیار نزدیک به اسلام دارد «اسلام و اسلیم همانند فرم ابلیسک »Obelisk« که شباهت زیادی به نام ابلیس دارد و بزرگترین سمبول شطان پرستی است. » ولی این نام نیز جدیدا تغییر یافته و به عربسک تبدیل شده، ما هم که ایرانی هستیم و در اثر برخی القاعات جدیدا روحیه ضد عربی در ما تقویت شده و نم یتوانیم از این مطالب بیان کنیم.
اما قوس جناغی؛ در کتابهای معماری اسلامی به ما یاد داده اند که طاق و قوس بخاطر عدم وجود جنگل و چوب در ایران و وجود مقادیر متنابهی خاک رس بدون مقاومت کششی در ایران قبل از اسلام ظهور کرد و بعد از اسلام قوس بیز بخاطر ضعف عملکرد ساز های به قوس جناغی تبدیل شد. پس این فرم نیز اسلامی نبوده و فقط یک ایده ساز های داشته است. چیز دیگری نیز نم یدانیم چون در منابعی که از انگلیس آمده و مستشرقین سکولار برای ما از پیش تعیین نمود هاند، هیچ رد پایی از دین دیده نمی شود. ما هم که خود خارج از این هیولای اطلاعاتی قادر به حرف زدن و نفس کشیدن نیستیم. بنابر این می توان گفت اسلام هیچ تاثیری بر معماری ما نداشته است.
حال دوباره سوال اول را م یپرسیم: آیا اصولا معماری اسلامی وجود دارد؟ اگر قبول کنیم که ایران حکومت 2500 ساله شاهنشاهی داشته است، و الان در سال 1391 شمسی هستیم؛ یعنی قبول کرده ایم که 1400 سال از تمدن ما در تاریخ اسلامی و 1100 سال آن در تاریخ زرتشتی بوده است. از این 1100 سال نیز 700 - 800 سال در زمان پارتها و مادها و حکومتهای محلی بوده است و شاید کل حکومت هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان 400 سال نبوده است.....
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هفت پنجره به سوی معماری عرفانی
هدف من از آپلود کتاب تنها در اختیار گذاشتن کتب مختلف معماری برای سلایق مختلف و تفکرات مختلف بود ....
هریک از دوستان باید بتوانند در راستای ایده و تفکراتشان کتاب مناسب را بیابند
در معماری هیچ گاه نباید به مسئله ای تک بعدی نگاه کرد من معتقدم در همه ی زمینه ها نگاه چند بعدی بهتر از نگاه تک بعدیست....
و البته نظر شما هم کاملا ارزشمند است اما حیف که اسلام دست مرا بسته و نمیتونم آخوند بشم;-);-);-);-);-);-);-);-)
:baaa::D:D:D:D:D:D:D