قاسم غنی
(1272 - 1331 هـ.خ)
سیاستمدار، دیپلمات، پزشک، ادیب و نویسنده
مشخصات:
نام واقعی:
قاسم غنی
تاریخ تولد:
1272/01/01 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1331/01/09 خورشیدی (59 سالگی)
محل تولد:
سبزوار
جنسیت:
مرد
ژانر:
زندگینامه
او به سبب همکاری با محمد قزوینی در تصحیح دیوان حافظ شهرت دارد که یکی از معتبرترین تصحیحهای این دیوان بهشمار میرود. قاسم غنی نویسندهای پرکار بود و طی سالهایی که خارج از ایران سکونت داشت، با چندین نفر از چهرههای برجسته زمانه خود نامهنگاری میکرد. خاطرات روزانه، یادداشتها و نامههای او در دوازده جلد و تحت نظارت پسر او، سیروس غنی، در کتابی به نام «یادداشتهای دکتر قاسم غنی» حمعآوری شده و طی سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴ میلادی در لندن به چاپ رسیده است.
او در خانوادهای نسبتا مرفه به دنیا آمد. برخی از اقوام مادری او از اعضای برجسته مذهب بهائیت بودند. تحصیلات ابتدایی خود را در مکتبخانههای سنتی گذراند و حدود سال ۱۹۰۸ او را به تهران فرستادند تا تحصیلاتش را ادامه بدهد. او وارد مدرسه «تربیت» شد که مدرسهای بهائی بود و برنامه آموزشی مدرن داشت. سپس وارد دارالفنون شد و دو سال در آنجا درس خواند. غنی در سال ۱۹۱۳ برای ادامه تحصیل عازم بیروت شد. ابتدا دوره مقدماتی پزشکی را در مدرسهای فرانسوی که توسط یسوعیان اداره میشد گذراند و پس از تعطیلی موسسات آموزشی فرانسهزبان در لبنان در زمان جنگ جهانی اول، انگلیسی آموخت و در سال ۱۹۱۵ وارد دانشگاه آمریکایی بیروت در رشته پزشکی شد و در سال ۱۹۱۹ مدرک پزشکی خود را گرفت. پس از فارغالتحصیلی به زادگاه خود برگشت و مشغول حرفه پزشکی شد. او در این شهر بیمارستانی تاسیس کرد و اغلب وقت خود را صرف خدمت به مردم مینمود.
غنی در سال ۱۹۲۳ عازم پاریس شد و دو سال دوره آموزشی تخصصی پزشکی داخلی را گذراند و پس از آن دوباره به سبزوار برگشت و مشغول طبابت شد. در ۱۹۲۶ مجددا به پاریس رفت تا دوره دوساله دیگری را بگذراند. آنجا با محمد قزوینی آشنا شد و دوستی نزدیکی میان این دو شکل گرفت. غنی در ۱۹۲۸ به ایران برگشت و طبابت را ابتدا در سبزوار و سپس در مشهد و تهران ادامه داد.
در این مقطع، غنی بیش از پیش به ادبیات علاقه و توجه داشت و با چهرههای برجستهای همچون علینقی وزیری و کمالالملک دوستی و نامهنگاری میکرد. او با برخی از چهرههای ممتاز ادبی نیز همکاری داشت از جمله با علیاکبر فیاض در نخستین تصحیح تاریخ بیهقی (۱۳۲۴)، با محمدعلی فروغی در تصحیح رباعیات خیام (۱۳۱۹) و با عباس اقبال آشتیانی در انتشار مجله ادبی یادگار. مهمترین کار ادبی قاسم غنی، حمایت او از محمد قزوینی در جمعآوری، مقابله و تطبیق نسخههای مختلف اشعار حافظ و انتشار دیوان حافظ در سال ۱۹۴۱ بود. این اثر تاکنون بارها و بارها تجدیدچاپ شده و از سوی بسیاری از اندیشمندان، اقدامی بزرگ و مهم در تاریخ تصحیح متون کلاسیک فارسی محسوب میشود.
طی این سالها، غنی در دانشکده پزشکی تهران نیز تدریس میکرد و اخلاق پزشکی درس میداد. پس از آن نیز مدتی در دانشکده معقول و منقول تدریس داشت. درسگفتارهای او درباره روانشناسی در این دو دانشکده بعدها در قالب کتابی به نام «معرفتالنفس» منتشر شد.
غنی در دهه ۱۹۳۰ میلادی وارد عرصه سیاست شد. او از سال ۱۳۱۴ شمسی، به مدت هفت سال نماینده شهر مشهد در مجلس شورای ملی (دوره دهم) بود. در سال ۱۳۱۷ برای آمادهکردن ترتیبات ازدواج شاهزاده فوزیه و محمدرضا پهلوی (ولیعهد وقت) به مصر رفت و سال بعد نیز در مراسم عروسی سلطنتی این دو حاضر شد. تسلط غنی به زبان عربی و دوستی او با محمود جم، نخستوزیر وقت ایران، نقش مهمی در این موضوع داشت.
غنی در سال ۱۳۲۰ حدود دو ماه وزیر بهداری کشور بود. در ۱۳۲۳ به عنوان وزیر فرهنگ منصوب شد اما کمتر از یک ماه بعد از این سمت استعفا داد. غنی در سال ۱۳۲۴ (آوریل ۱۹۴۵) به عنوان یکی از اعضای هیئت نمایندگی ایران در کنفرانس سانفرانسیسکو شرکت کرد و منشور ملل متحد در این کنفرانس تهیه شد. او در سال ۱۳۲۶ سفیر ایران در مصر شد و دستور کار ویژه او برقراری سازش در ازدواج ناموفق محمدرضا پهلوی و فوزیه بود. پس از شکست تلاشها، به غنی دستور دادند که ترتیبات طلاق این دو را فراهم کند. او همچنین در انتقال پیکر رضاشاه از مصر به ایران نقش داشت.
در سال ۱۳۲۸ از او دعوت شد به عنوان عضوی از هیئت همراه محمدرضاشاه پهلوی به نیویورک سفر کند. غنی از مدتها قبل مشتاق بود به عنوان سفیر ایران در آمریکا منصوب شود و این دعوت امید او را تقویت کرد اما ماهها انتظار او به نتیجه نرسید. غنی که از این موضوع رنجیده بود از سفارت ترکیه استعفا داد و به ایالات متحده نقل مکان کرد. تحلیل خود او از این موضوع، نشاندهنده احساسات منفی او نسبت به انگلیس و گرایش او به آمریکاست. به گفته او، سیاست انگلیس این بود که اجازه ندهد ایالات متحده در ایران نفوذ و اثرگذاری پیدا کند و به همین دلیل در انتصاب سفرا دخالت میکرد و «مزدوران» انگلیس که غنی اغلب آنها را دشمن سیاسی خود میدید، یکی از عوامل وضعیت نامساعد کشور بودند. غنی محمد مصدق را در جهت ملیکردن صنعت نفت و کوتاهکردن دست انگلیسیها از ایران تایید میکرد. در برخورد مصدق با دربار هم، پشتیبان مصدق و ملّیون بود.
غنی سالهای آخر عمر خود را به سفر، خواندن و نوشتن و دست و پنجه نرم کردن با بیماریهای مختلف گذراند. او در سان فرانسیسکو درگذشت و در قبرستان وودلان مموریال پارک به خاک سپرده شد.
بیشتر
آخرین دیدگاهها
سالهاست که مشترک کتابناک هستم وواقعا لذت می برم ازگردش درمیان کتابخانه شما وبهره بردن ازکتابهائی که دوست دارم دست مهربان همگی همکاران شمارامی بوسم کتابهای دکترقاسم غنی واقعا جالبه .شادباشید وایامتان بکام.