علی دشتی
(1276 - 1360 هـ.خ)
نویسنده، پژوهشگر، سیاستمدار
مشخصات:
نام واقعی:
علی دشتی
تاریخ تولد:
1276/01/11 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1360/10/26 خورشیدی (84 سالگی)
محل تولد:
کربلا، عراق
جنسیت:
مرد
ژانر:
زندگینامه
علی دشتی طی هفت دهه در جریانات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران نقش داشت و گاهی از بازیگران اصلی عرصه سیاست بود. در تحکیم اقتدار حکومت دو پادشاه سلسله پهلوی، رضاشاه و محمدرضاشاه، فعال بود اما در اوج اقتدار آنان، شاید به دلیل خلق و خوی تندش، مورد بیمهری قرار گرفت و تقریباً در انزوا بود. او هر چند تحصیلات خود را از مدارس مذهبی و در حوزههای علمیه آغاز کرد اما بعدها تندترین انتقادها را به روحانیت و مبانی دین اسلام داشت و کتابهایی را مانند ۲۳ سال در نقد تاریخ صدر اسلام، البته بدون ذکر نام خود، منتشر کرد. جاذبه آزادی بعد از عزل محمدعلیشاه و اوایل سلطنت احمد شاه، او را در سال ۱۲۹۸ به ایران کشاند. او در سن بیست و چهار سالگی در کوران جنگ جهانی اول همراه پدر و برادرانش، عراق را به مقصد ایران ترک گفت و برخلاف تربیت مذهبی و توقعات خانوادگی، در فضای پرآشوب آن روزگار به دنیای سیاست و مطبوعات وارد شد. فعالیت روزنامهنگاری را در شهر شیراز و در روزنامه فارس آغاز کرد. در سال ۱۳۰۴ روزنامه خلیج فارس را منتشر نمود، ولی اندکی بعد مقالهای از او منتشر شد که، به نوشته رکنزاده آدمیت عامه نپسندیدند، هیاهوئی راه انداختند و ارادهٔ قتلش را کردند. ناچار در منزل عبدالحسین میرزا فرمانفرما که والی فارس بود پناهنده شد و فرمانفرما او را پنهانی به اصفهان فرستاد. اقامت دشتی در اصفهان هم مانند شیراز کوتاه بود و بعد از پنج ماه به تهران آمد. دشتی در مقام ناشر هفته نامه «ستاره ایران» در تهران مشغول به کار گشت. در همین زمان بود که او به عنوان یکی از منتقدین قرارداد ۱۹۱۹ میلادی، نخستین امکان را برای فعالیت در زمینه سیاست بدست آورد. او که در پی انتقادهای خویش در زمینه قرارداد ۱۹۱۹ برای نخستین بار با اقامت در زندان آشنا شده بود، سه بار دیگر محکوم به حبس شد و سرانجام به عراق تبعید گردید. دوره دوم اقامت او در زندان در پی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ بود او بسان بسیاری از فعالان سیاسی دیگر در آن دوره بازداشت شد و تا پایان دولت نود روزه ضیاءالدین طباطبایی در زندان ماند. دشتی در ۱۱ اسفند ۱۳۰۰ روزنامه «شفق سرخ» را منتشر کرد. او هدف خود را «تولید انقلاب افکار و تهییج روح و بیداری جامعه» اعلام کرد. در این دوره هواداری دشتی از رضاخان بارزتر شد و این نشریه از پیشاهنگان معرفی جمهوری آتاتورکی ترکیه به ایرانیان بود. در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی علی دشتی با حمایتهای رضاخان به عنوان نماینده مردم ساوه انتخاب شد اما اعتبارنامه او با مخالفت سید حسن مدرس و جمع دیگری از فراکسیون اقلیت مجلس، مخالفان رضاخان و جمهوری و حتی عدهای از طرفداران رضاخان که متحدان او بودند روبرو شد و مورد تایید قرار نگرفت. نقطه آغاز پیشرفت علی دشتی در زمینه سیاست با استقرار نظام رضاشاهی شکل گرفت و در سال ۱۳۰۶ به نمایندگی مردم بوشهر به مجلس شورای ملی دوره ششم راه یافت و در دورههای هفتم و هشتم نماینده ساوه بود و در دوره نهم دوباره به عوان نماینده بوشهر در مجلس حضور داشت. درخلال این سالها اعتقادات مذهبی علی دشتی کمرنگتر شد و لباس روحانیت را به کناری نهاد و از شغل حرفهای روزنامه نگاری هم برای همیشه کنارهگیری کرد. در سالهایی که محمد رضا پهلوی تازه به حکومت رسیده بود دشتی در سال ۱۳۲۲ به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس چهاردهم راه یافت. در ۲۰ بهمن ۱۳۲۸ اولین مجلس سنای ایران تشکیل شد. دشتی در سال ۱۳۳۲ وارد مجلس سنا شد و این سمت را تا پایان حکومت پهلوی به مدت ۲۶ سال برعهده داشت. در آذرماه ۱۳۲۷ او به عنوان سفیر ایران وارد قاهره شد و تا اسفند ۱۳۲۹ در مصر ماند. همچنین او در ۱۲ آبان ۱۳۴۱ به عنوان سفیر به بیروت اعزام شد. از سال ۱۳۴۴ به بعد دشتی بهانتقاداتی از دولت عباس هویدا نیز پرداخت اما پس از مدتی از ورود به مباحث سیاسی بهکلی کناره گرفت و حتی با اوجگیری جنبش عمومی منجر به انقلاب سال ۱۳۵۷ نیز سکوت اختیار کرد و تنها به مسائل ادبی پرداخت. سه سال پایانی زندگی دشتی همراه با برخوردهای مختلف حاکمان جدید با او بود. وی پس از انقلاب ۱۳۵۷ دو بار به مدت کوتاه دستگیر شد. بار اول کمتر از یک ماه از ۱۹ فروردین تا ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ بود که به ادعای خودش با صادق خلخالی مجادلاتی هم داشته ولی با نظر مساعد آیتالله خمینی آزاد شدهاست. و بار دوم در حدود آذر ماه ۱۳۶۰ که به اتهام نوشتن کتاب ۲۳ سال دستگیر اما به دلیل کهولت سن و شکستگی پا آزاد شد و چند روز بعد در ۲۶ دی ۱۳۶۰ در سن ۸۷ سالگی در بیمارستان جم در تهران درگذشت و در امامزاده عبدالله شهرری به خاک سپرده شد.
بیشتر
آخرین دیدگاهها
در ریاکاری دستی بلند داشتند یک جایی این قدر از سردار سپه تمجید میکند و در مجلس گفته بود جیبهای ایشان را بگردید که جواهرات سلطنتی را خارج نکرده باشند. در قبل از انقلاب درباره عظمت پهلوی کتاب نوشت و بعد از انقلاب درباره علل سقوط پهلوی. از بین کتابهای علی دشتی ۲۳ سال را توصیه میکنم بخوانید . نقدهایی که به این کتاب شده است را هم باید خواند.