نقش دشتی در تاریخ و ادب معاصر ایران
نویسنده:
مهدی ماحوزی
درباره:
علی دشتی
امتیاز دهید
نقد حال و آثار او به ضمیمه خاطراتی از صاحبنظران
از مقدمه:
از همه تعظیم و ستایش تراست
مدحت و تکریم و نیایش تراست
«دشتی در تاریخ و ادب معاصر ایران و نقد حال و آثار او» کتابی است که اینک در پیش روی دارید. از سال ۱۳۵۰ نگارنده طرح چنین کتابی را در ذهن داشت و معتقد بود برای شناخت صاحبان قلم و آنان که در عرصه تاریخ فرهنگ و ادب معاصر از رهگذر نشر روزنامه مجله تالیف و ترجمه نقشی ایفا کرده اند می بایست نقدی صورت گیرد و زوایای گوناگون زندگی و آثار وجودی آنان تحلیل شود.
من خود اعتراف می کنم که دست زدن به چنین کار خطیری چندان آسان نیست. حُبّ و بغض و برداشتهای یکسویه و داوریهای نامتعادل و ناموزون اجازه نداده است تا چهره واقعی اهل قلم و نامبرداران تاریخ، فرهنگ و ادب معاصر و نقشی که در خلال زندگی ایفا کرده اند، به نیکی شناخته آید.
دگرگونیهای سریع تاریخی و تغییرات پی در پی حکومتها و احزاب، فرصت کافی بدست نداده است تا میزان و کیفیت تاثیرپذیری اهل قلم از تحولات سیاسی جهان و بویژه تلقی آنها از دیانت، آزادی و آزادگی و استقلال یا خودباختگی و سلطه پذیری و ستیز با دین، اخلاق، ملت و کشور و اصول آزادگی و مروّت یا چیزی میان این دو خصلت، تبیین و تحلیل شود.
نتیجه این می شود که نویسنده، مورخ، ادیب یا یک شخصیت سیاسی را دربست خائن یا خادم بنامیم و به حقیقت، زشتی را زشتی و زیبائی را زیبائی نشناسیم و اصل شریف «کُلُّ امری بما کَسَبَتْ رهینه» را به فراموشی سپاریم...
بیشتر
از مقدمه:
از همه تعظیم و ستایش تراست
مدحت و تکریم و نیایش تراست
«دشتی در تاریخ و ادب معاصر ایران و نقد حال و آثار او» کتابی است که اینک در پیش روی دارید. از سال ۱۳۵۰ نگارنده طرح چنین کتابی را در ذهن داشت و معتقد بود برای شناخت صاحبان قلم و آنان که در عرصه تاریخ فرهنگ و ادب معاصر از رهگذر نشر روزنامه مجله تالیف و ترجمه نقشی ایفا کرده اند می بایست نقدی صورت گیرد و زوایای گوناگون زندگی و آثار وجودی آنان تحلیل شود.
من خود اعتراف می کنم که دست زدن به چنین کار خطیری چندان آسان نیست. حُبّ و بغض و برداشتهای یکسویه و داوریهای نامتعادل و ناموزون اجازه نداده است تا چهره واقعی اهل قلم و نامبرداران تاریخ، فرهنگ و ادب معاصر و نقشی که در خلال زندگی ایفا کرده اند، به نیکی شناخته آید.
دگرگونیهای سریع تاریخی و تغییرات پی در پی حکومتها و احزاب، فرصت کافی بدست نداده است تا میزان و کیفیت تاثیرپذیری اهل قلم از تحولات سیاسی جهان و بویژه تلقی آنها از دیانت، آزادی و آزادگی و استقلال یا خودباختگی و سلطه پذیری و ستیز با دین، اخلاق، ملت و کشور و اصول آزادگی و مروّت یا چیزی میان این دو خصلت، تبیین و تحلیل شود.
نتیجه این می شود که نویسنده، مورخ، ادیب یا یک شخصیت سیاسی را دربست خائن یا خادم بنامیم و به حقیقت، زشتی را زشتی و زیبائی را زیبائی نشناسیم و اصل شریف «کُلُّ امری بما کَسَبَتْ رهینه» را به فراموشی سپاریم...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نقش دشتی در تاریخ و ادب معاصر ایران