عقلا بر خلاف عقل
نویسنده:
علی دشتی
امتیاز دهید
مجموعه حاضر، در ۲۴۰ صفحه ، مشتمل بر مقالاتی از «علی دشتی» با این عناوین: عقلا برخلاف عقل، غزالی و نصیحه الملوک، آیا نظمی در کار است؟ ، گرایش انسانی در ادب ایران ، قدرت پندار و شهوت و فتوایی عجیب ! (غزالی در خدمت خلیفهی عباسی)
برای نمونه در مقالهی نخست، مخاطبان با معارضهی اهل سنت و جماعت در مقابل علوم اوایل یعنی دانشهای یونانیان و نقش ایرانیان در نشو و نمای فرهنگ بشری، تقویت فلسفه و ایستادگی در برابر زهد خشک و تعبد جاهلانه آشنا میشوند. آنها ضمن آگاهی از محتوای کتاب « احیاالعلوم »، « تهافت الفلاسفه » و « فضایح الباطنیه » تالیف امام محمد غزالی، به گفتهی نویسنده، درمییابند که یک متفکر متحرک دانا و جامع الاطراف، چگونه در برابر تفکر اشعریان و عقاید جبری خلیفگان بغداد غالبا تسلیم میشود و دانش گستردهی خود را در تشخیص صحیح از سقیم به کار نمیاندازد !.
برای نمونه در مقالهی نخست، مخاطبان با معارضهی اهل سنت و جماعت در مقابل علوم اوایل یعنی دانشهای یونانیان و نقش ایرانیان در نشو و نمای فرهنگ بشری، تقویت فلسفه و ایستادگی در برابر زهد خشک و تعبد جاهلانه آشنا میشوند. آنها ضمن آگاهی از محتوای کتاب « احیاالعلوم »، « تهافت الفلاسفه » و « فضایح الباطنیه » تالیف امام محمد غزالی، به گفتهی نویسنده، درمییابند که یک متفکر متحرک دانا و جامع الاطراف، چگونه در برابر تفکر اشعریان و عقاید جبری خلیفگان بغداد غالبا تسلیم میشود و دانش گستردهی خود را در تشخیص صحیح از سقیم به کار نمیاندازد !.
آپلود شده توسط:
simin
1393/02/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عقلا بر خلاف عقل
انتقادهای نویسنده منصفانه، نکته سنج و توام با ادب نقد است.
آدمی که به نیروی ادارک آراسته و از فیض آن بر همه جانداران کره زمین مزیت یافته است خرد را تحقیر کرده و مایه گمراهیش می پندارد.
گروههای مختلف دراین مواجهه،مواضع مختلفی داشته اند:
1- طایفه فقها که به ظاهر شریعت میپردازند و پنج فرقه اصلی را تشکیل میدهند(4 فرقه تسنن و یک فرقه شیعه) که عموما میانه خوبی با عقل ندارند و جز اقلیتی از آنها،سایرین اعتقادی چندانی به عقل در زمینه اجتهاد ندارند و به نقل بسنده میکنند
2- جماعت متکلمین که به مبانی شریعت میپردازند و دو گروه مهم بوده اند:
اشعریان:که اکثریت بوده اند و شاید بهتر است بگوییم موافق ایمانند و مخالف عقل مخصوصا دشمن عقل یونانی.غزالی و فخر رازی از بزرگان آنند
معتزله:که اعتقاد بسیاری به عقل دارند (البته مبادی آنها با عقل فلسفی یونانی تفاوت دارد)اخوان الصفا،زمخشری،ابوحیان توحیدی،ابن ابی الحدید و ...از این گروه اند و متکلمین شیعه نظیر سید مرتضی و شیخ مفید هم نزدیک به آنهایند.میراث آنها تحت عنوان نومعتزلی در جهان معاصر با شخصیتهایی مانند محمد ارغون،نصر حامد ابوزید،محمد الجابری ، دکتر سروش و مجتهد شبستری و...هستند.
3- گروه فلاسفه که به وجود شناسی میپردازندباز چند گروه اند: مشائیان مانند ابن سینا و کندی و فارابی به عقل یونانی اعتقاد بسیار دارند و روش آنها تقریبا عقلی محض است و بیشترین اعتقاد را به عقل دارند. و گروه اشراقیان و صدرائیان که به عقل بعلاوه شهود اعتقاد دارند و به روش عقلی محض اعتقادی ندارند مانند سهروردی و ملاصدرا.
4- گروه عرفا یا جماعت متصوفه که در پی کشف باطن شریعتند:یک سری از آنها دشمن عقل اند مانند عطار نیشابوری و حافظ و.. و اینان اعتقاد به عشق دارند.و گروهی دیگر مانند مولانا برای حصول به حقیقت،عقل را لازم میدانند ولی کافی نمیدانند و اصل را به عشق میدهند.
5- گروهی نیز لادری گرایند و به هیچ یک از گروههای فوق تعلق ندارند و باز اعتقاد چندانی به عقل ندارند مانند خیام و ابوالعلای معری و..
در جهان غرب هم چنین مواجهه هایی با عقل صورت گرفته است که داستان خود را دارد.
من به سهم خودم سپاسگزارم.