هاشم رضی
(1313 - 1400 هـ.خ)
ایرانشناس، نویسنده و مترجم
مشخصات:
نام واقعی:
هاشم رضی
تاریخ تولد:
1313/04/26 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1400/11/18 خورشیدی (87 سالگی)
محل تولد:
تهران
جنسیت:
مرد
ژانر:
تاریخ زردشتیان
زندگینامه
هاشم رضی بیش از ۲۰ کتاب تالیفی دارد. هاشم رضی از پژوهشگران در حیطهٔ تاریخ زردشتیان است و کتابها و تحقیقات بسیاری در این زمینه دارد.
..آثار :
حکمت خسروانی ،
آیین مهر (۲ جلد) ،
دانشنامه ایران باستان ۱۳۸۰ ،
تاریخ ادیان (۲۵ جلد). هاشم رضی. تهران. ۱۳۴۳ خورشیدی (تاکنون هفت جلد آن را منتشر کردهاست.) ،
ادیان بزرگ جهان. هاشم رضی. فروهر. ۱۳۶۰ ،
وندیداد (ترجمه، شرح، واژه نامه در ۲ جلد) ،
وندیداد (ترجمه، شرح، واژه نامه در ۴ جلد) ،
گنجینه اوستا: گاثاها، یسنا، یشتها، ویسپرد و خرده اوستا ،
تاریخ مطالعات دینهای ایرانی ،
مدعیات نبوت و مهدویت ،
خودآموز خط و زبان اوستایی ،
دستور زبان اوستایی ،
فارسی باستان ،
پیدایش روانکاوی (ترجمه - فروید) ،
آینده یک پندار (ترجمه - فروید) ،
اصول روانکاوی (ترجمه - فروید) ،
حکمت خسروانی: سیر تطبیقی فلسفه و حکمت و عرفان در ایران باستان از زرتشت تا سهروردی و استمرار آن ،
آیین مغان: آموزهها و مراسم و باورهای بنیادی، پژوهشی درباره دینهای ایران باستان (۱۳۸۲، نشر سخن) ،
دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت (۱۳۸۲، نشر سخن) ،
جشنهای آب: نوروز، سوابق تاریخی تا امروز، جشن تیرگان و آب پاشان، آبریزگان همراه با گزارشهایی درباره آداب و رسوم ملی و دینی زرتشتیان ،
زرتشت پیامبر ایران باستان ،
بیشتر
آخرین دیدگاهها
هاشم رضی (۲۶ تیر ۱۳۱۳ – ۱۸ بهمن ۱۴۰۰) ایرانشناس، پژوهشگر، نویسنده و مترجم ایرانی بود. او بیش از ۲۰ کتاب تألیفی در مورد ایرانشناسی، آیین زرتشت، ادیان جهان و روانشناسی دارد.
هاشم رضی
هاشم رضیزاده ۲۶ تیر ۱۳۱۳ خورشیدی در تهران بود. دوران تحصیل را در تهران گذراند. به سفارش محمدتقی مصطفوی به پدربزرگش، زبان فرانسه را آموخت. سپس به آموختن زبان انگلیسی و زبان آلمانی پرداخت. به کتابهای باستانشناسی و دین زرتشت و نیچه علاقهمند بود. ازسوی مدیر کتابفروشی طهوری با محمد مکری آشنا شد و از کتابخانه ارزشمند او بهره برد.
از کتابهایی که در آغاز نوشت، «پنج آیین بزرگ جهان» بود. سپس «وندیداد» را از روی متن اصلی ترجمه کرد و برای آشنایی با واژههای اوستایی و سانسکریت، نزد جلالی نائینی به آموختن زبانهای باستانی پرداخت.
با تنی چند از ایرانشناسان زمان خود رفتوآمد داشت، ازجمله محمدجواد مشکور و رحیم عفیفی و ماهیار نوابی. به توصیه مهرداد بهار کتاب «آیین پررمزوراز میترایی» اثر فرانتس کومن را ترجمه کرد که در دو جلد از سوی انتشارات بهجت منتشر شده است.
«حکمت خسروانی»، «اوستا»، «آیین مهر»، «وندیداد»، «گاهشماری جشنهای ایران باستان»، «آیین زروانی»، «دین و فرهنگ ایرانی در عهد اوستایی»، «ازدواج مقدس»، «تاریخ زرتشتیان»، «جشنهای آب»، «جشنهای آتش»، «جشنهای گاهنبار»، «آیین پر رمز و راز میترایی»، «معاد و آخرتشناسی در ایران باستان»، «زرتشت پیامبر ایران باستان»، «تاریخ مطالعات دینهای ایرانی» و «آموزش خط میخی» از آثار بهجامانده از او هستند.
آثار
حکمت خسروانی
آیین مهر (۲ جلد)
دانشنامه ایران باستان ۱۳۸۰
تاریخ ادیان (۲۵ جلد). هاشم رضی. تهران. ۱۳۴۳ خورشیدی (تاکنون شش جلد آن را منتشر کردهاست)
ادیان بزرگ جهان. هاشم رضی. فروهر. ۱۳۶۰
وندیداد (ترجمه، شرح، واژهنامه در ۲ جلد)
وندیداد (ترجمه، شرح، واژهنامه در ۴ جلد)
گنجینه اوستا: گاثاها، یسنا، یشتها، ویسپرد و خرده اوستا
تاریخ مطالعات دینهای ایرانی
مدعیات نبوت و مهدویت
خودآموز خط و زبان اوستایی
دستور زبان اوستایی
فارسی باستان
پیدایش روانکاوی (ترجمه - فروید)
آینده یک پندار (ترجمه - فروید)
اصول روانکاوی (ترجمه - فروید)
حکمت خسروانی: سیر تطبیقی فلسفه و حکمت و عرفان در ایران باستان از زرتشت تا سهروردی و استمرار آن
آیین مغان: آموزهها و مراسم و باورهای بنیادی، پژوهشی دربارهٔ دینهای ایران باستان (۱۳۸۲، نشر سخن)
دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت (۱۳۸۲، نشر سخن)
جشنهای آب: نوروز، سوابق تاریخی تا امروز، جشن تیرگان و آب پاشان، آبریزگان همراه با گزارشهایی دربارهٔ آداب و رسوم ملی و دینی زرتشتیان
زرتشت پیامبر ایران باستان
زندگینامه خلاصه "آشو زرتشت"
*در مورد تاریخ تولد زرتشت اختلاف نظر های زیادی وجود دارد. عده ای زمان تولد وی را به ۶۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نسبت داده اند و عده ای به ۶۶۰ سال و عده ای نیز به ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نسبت داده اند. در مورد مکان تولد وی هم اختلاف هایی وجود دارد و عده ای مکان تولد وی را به ماد (آذربایجان کنونی) و عده ای نیز به باختر بلخ و خراسان کنونی نسبت داده اند، عده ای دیگر نیز دیگر با قراین و دلایل موجه، تولد او را ۱۷۸۶ قبل از میلاد دانسته اند. او قبل از بعثت موسی، تبلیغ دین خود می کرده است.(1)
*"اودوکسوس کنیدوسی" که هم زمان با افلاطون بودهاست، زمان ظهور زرتشت را ۶۰۰۰ سال قبل از افلاطون میداند.(2)، اما به نظر می رسد که زرتشت در ۶۶۰ قبل از میلاد در ناحیه آذربایجان کنونی متولد شد و در شرق ایران کار دعوت خود را آغاز کرد. (3)
*زرتشت یک کشاورز زاده بود و مادر زرتشت "دوغدو" دختر فری هیم رَوا و پدر وی پوروش اسپ نام داشتند.(4).
*از ۱۵ سالگی تا ۱۷ سالگی به نزد خردمند و پارسای بزرگ زمان خود بنام "برزین" به فرا گرفتن اصول دینی، علوم کشاورزی و طبابت پرداخت و سپس کمربند معروف زرتشتیان بنام "کشتی" را از وی دریافت کرد. دیری نگذشت که به مهربانی و خوی نیک شهرت یافت. دیری نگذشت که تورانیان به ایران تاختند و زرتشت جوان برای دفاع از سرزمینش جنگ افزار به دست گرفت و با دشمن به پیکار پرداخت اما بعد از اندکی که صحنه های کشتار مردان و جان ستاندن انسان ها را از یکدیگر دید، دلش از این اعمال به درد آمد و از صف جنگاوران خارج شد و به مداوای زخمیان و خستگان پرداخت. بعد از جنگ نیز در میان بلا زدگان بی خانمانان می گشت و زخم های درون و برونشان را مرهم می نهاد.(5)
*در هنگام بروز قحطی نیز به سالخوردگان بسیار کمک نمود، او هرگز نمی توانست نسبت به آلام مردم بی تفاوت باشد. او همیشه می اندیشید که چگونه باید راستی، بر پلیدی و زشتی پیروز شود.
*سپس او به میان قبیله خود بازگشت و زیبا رویی را به همسری برگزید. آمال و آرزوهایی بسیار فراتر از کمک به زخمی ها و بلازدگان در ذهن وی نقش بسته بود.
*جان لاک در کتاب تاریخ جامع ادیان می نویسد: که او همسر و خانواده خود را رها کرد و در اطراف جهان به گردش پرداخت و با هرکس سخن گفت شاید که نور اشراق دل او را منور سازد، اما به نظر می رسد روایت درست تر این است که زرتشت به همسرش گفت: بر آنم که گوشه ای برگزینم و به تفکر بپردازم. مدت زمانی را در باره زشتی و نیکی اندیشه کنم تا چشمه شور بختی انسان ها را بیابم و آن را بخشکانم و مردمانم را به سعادت رهنمون کنم اما همسرش به وی گفت از این اندیشه دست بردار و به کار و زندگی بپرداز اما نیرویی او را به شور تفکر اندیشه اصلاح امور بر می انگیخت. خانه زندگی اش را رها کرد و به دامان کوه رفت و در آنجا ده سال (تا سی سالگی) به تفکر و اندیشه پرداخت و غذای اندکی خورد.(6)
*او می اندیشید که از نیکی نیکی پدید می آید و از پلیدی، پلیدی. زرتشت اندیشید که بر جهان دو نیرو حکم فرمایی می کند نیروی خیر مثبت و نیروی شر منفی، چون زرتشت به سی سالگی رسید مکاشفاتی به وی دست داد و در نزدیکی رود دیتیا در نزدیکی وطن خود شبحی بلند قامت بر وی ظاهر شد و با وی به گفت و شنود پرداخت و از او خواست که جامعه عاریتی از خود دور سازد، پس اهورا مزدا به او تعلیم داد و او را به پیامبری برگزید و امر فرمود که حقایق و تعالیم آیین بهی (زرتشت) را بر جهانیان بیاموزد. از آن پس هشت سال بر وی بگذشت و وی در این هشت سال با ۶ فرشته مقرب به گفت و شنود پرداخت(7)
*بعد از این مکاشفه بیدرنگ تعلیم اخلاق را آغاز کرد. در ابتدا کسی به او گوش نکرد و آزار بسیار دید و چند بار نومید گشت. در آن هنگام پرستش خدایان بسیار قربانی کردن و باده گساری در میان ایرانیان رواج داشت. در ابتدا فقط چند تن از اعضای خانواده اش به دین او در آمدند. چندین بار روان پلید انگره مینیو وی را وسوسه کرد که از پرستش اهورا مزدا دست بردارد ولی وی در عقیده خود استوار بود. پس از سال ها دعوت نخستین کسی که به دین وی در آمد عموزاده اش میدینیمائونها بود.
*بعد از مدتی زرتشت و پیروانش بخاطر اذیت و آزار های دشمنانش (موبدان و فرمانروایان و کدخدایان(8) مجبور به مهاجرت به یکی از بلاد شرقی ایران شد. در مسیر وقتی هوا طوفانی بود از صاحب یک مزرعه پناه خواست اما او از امان دادن به وی امتناع ورزید. او بعد از اندکی به قلمرو ویشتاسب رسید و به دربار ویشتاسب (ویشاسپا – گشتاسب) راه یافت. او دوسال کوشید تا پادشاه را به دین خود در بیاورد. پادشاه نیز مردی پاکدل و نیکو منش بود ولی در قلمرو وی سحر و گناهان بسیار رواج داشت. در مناظره ای که پادشاه بین کاهنان و زرتشت صورت می دهد زرتشت پیروز میشود.
*در این زمان بود که زرتشت دو سال به زندان افکنده شد که دو روایت در این مورد وجود دارد. گروهی با عقاید شیطانی بنام کارپان ها برعلیه زرتشت بر خواستند و شاه را مجبور کردند که زرتشت را به زندان بیفکند(9) و روایت دوم که معتبر تر است این است که کاهنان که نتوانسته بودند بر زرتشت پیروز شوند و از نفوظ وی در پیشگاه پادشاه حسد می بردند، روزی که زرتشت در نزد پادشاه بود یکی از کاهنان در محل اقامت زرتشت ابزار جادوگری و جمجمه و مو و ناخن انسان می افکند و به نزد پادشاه می رود و از وی بدگویی می کند و می گوید او با جادوگری توانسته نظر پادشاه را نسبت به خود جلب کند. در ابتدا پادشاه به وی روی خوشی نشان نمی دهد ولی با اسرار وی دستور کاوش خانه زرتشت را می دهد و وی به زندان می افتد.(10)
*بعد از دوسال معجزه ای رخ می دهد و زرتشت اسب سیاه ویشتاسب را که به مرضی مهلک مبتلا بود مداوا می کند و با همایت های همسر شاه زرتشت از زندان بیرون می آید و پادشاه و درباریان به دین وی می گروند و به تبع آن سراسر مردم سرزمین نیز زرتشتی می شوند و دو تن از نجیب زادگان بنام "فراشائوشترا" و "جامناسپا" نیز با زرتشت پیوند خانوادگی بر قرار می کند. اولی دختر خود را به زرتشت می دهد و دومی دختر زرتشت از همسر اولش بنام "پروسیتا" را به همسری برمی گزیند و ویشتاسب و فرزندش اسفندیار از حامیان سر سخت وی شدند. عده ای معتقد هستند که ویشتاسب پدر داریوش هخامنشی پادشاه ایران بوده است که اگر ثابت شود زرتشت در بین سالهای ۵۰۰ – ۶۰۰ قبل از میلاد می زیسته این احتمال نیز بسیار قوت می گیرد.
*در بیست سال باقی مانده از عمر زرتشت به نشر دین می پردازد و به جنگ با تورانیان که به ایران حجوم آورده اند می پردازد. به دلاوری شهره می گردد. در دومین حمله "آرجاسپ" پادشاه توران به بلخ صدمه و خسارت فراوان زد. در این هنگام گشتاسب در پایتخت نبود و زرتشت در آتشکده انوش آذر برای پیروزی ایرانیان دعا می نمود که یکی از تورانیان بنام توربرادروش(11) از پشت به وی حمله کرد و پیامبر را کشت و به طومار زندگی هفتاد و هفت ساله مردی که سراسر زندگی خود را صرف گسترش خدا پرستی و نیکی در جهان کرده بود پایان داد.
*اما به راستی نتوانست به اندیشه های زرتشت پایانی بدهد. در اندک مدتی اندیشه های زرتشت سراسر ایران را فرا گرفت و ایرانیان تا سال ها قبل از حمله اعراب به دین زرتشت بودند و بخاطر تعلیمات زرتشت ایرانیان جزو اولین ملل یکتاپرست بر روی زمین بودند. او اندیشه های خود را بر مبنای "گفتار نیک" ، "پندار نیک" و "کردار نیک: بنیان نهاد و شعار جهانی وی نیز این بود که "راه در جهان یکی است آن هم راه راستی". امروزه بیشتر تعالیم زرتشت جهانی شده و امروزه بیشتر ایرانیان با هر دین و عقیده ای مسلمان و زرتشتی حتی بی خدا به این انسان بزرگ و اندیشه های وی ارج می نهد. در سراسر دنیا نیز زرتشت مورد توجه بسیاری از بزرگان اندیشه قرار گرفته است تا جایی که "نیچه" بزرگ فیلسوف آلمانی کتابی را هرچند بی ربط به زرتشت را نگاشت که در آن زرتشت قهرمان اصلی کتاب نیچه بود. حتی بخاطر تشابهات های بسیار بین تعالیم زرتشت و مسیحیان و یهودیان عده ای بنمایه این ادیان مخصوصا مسیحیت و یهودیت را در اندیشه های زرتشت می دانند. در آن دوران نیز اندیشه های زرتشت تا یونان رسید و بر یونانیان نیز تاثیرات بسیاری گذاشت. حتی عده ای نیز او را اولین و کهن ترین فیلسوف جهان می دانند.(12)
* منابع و توضیحات:
1. خورشیدیان. ص ۱۷.
2. راهنمای دین زرتشتی، ص ۳
3. زرتشت پیامبر ایران باستان هشم رضی
4. پیامبر از یاد رفته (ضمیمه کتاب خراسان بزرگ مهد آیین زردشت، ص ۱۳۱)۳۸۴- یسنای ۹ بند ۱۳۳۸۴
5. تاریخ جامع ادیان جان لاک
6. زرتشت پیامبر ایران باستان هشم رضی
7 و 9. تاریخ جامع ادیان جان لاک صفحات ۴۵۴ به بعد.
8. زرتشت و آموزه های او
10. زرتشت و آموزه های او صفحه ۳۲ و ۳۳
11. زرتشت پیامبر ایران باستان
12. عده ای تالس را نخستین فیلسوف زمین می دانستند اما تحقیقات زبان شناسی اخیر اثبات کرد که گاتاها ۱۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می زیسته در نتیجه قبل از عصر تالس بوده و می توان از وی بعنوان نخستین فیلسوف نامبرد.