شعبان جعفری
نویسنده:
هما سرشار
امتیاز دهید
این کتاب در بخش های مختلفی تهیه شده که به زندگی شعبان جعفری از ابتدای زندگی تا حضور او در کودتای 28 مرداد و زورخانه ای که در پارک شهر فعلی احداث کرد می پردازد. اگر بخواهیم به صورت خلاصه از زندگی او برداشتی داشته باشیم باید گفت جعفری با آن که ورزشکار باستانی کار بوده و علاقه مندی بسیار خودش را به این رشته کتمان نمی کند. ولی انسانی خودفروخته بود که خیانت های زیادی به مردم کرده است.
از پیشگفتار کتاب:
شعبان جعفری را برا ی نخستین بار در ۱۵ جولای ۱۹۸۶ در لُس آنجلس دیدم. هیكلی تنومند، ریشی انبوه و صدایی رسا داشت. هنگام احوالپرسی چشم بر زمین دوخته بود كه نگاه ش با نگا ه من — زن غریبه– برخورد نكند. هم این راه گریزی شد تا نگاهی گله مند به دوستی كه او را همرا ه خود به خانۀ ما آورده بود بیندازم كه: “شعبا ن جعفری اینجا چه می كند؟ ” مثل بسیاران ایرانی دیگر، ندیده و نشناخته از او گریزان بودم و شوقی به نشستن در كنارش احساس نمی كردم. ارتباطها همه در معنی نگاه ها، گردش چشم ها و حرکت ابروها بود و کلامی نبود...
بیشتر
از پیشگفتار کتاب:
شعبان جعفری را برا ی نخستین بار در ۱۵ جولای ۱۹۸۶ در لُس آنجلس دیدم. هیكلی تنومند، ریشی انبوه و صدایی رسا داشت. هنگام احوالپرسی چشم بر زمین دوخته بود كه نگاه ش با نگا ه من — زن غریبه– برخورد نكند. هم این راه گریزی شد تا نگاهی گله مند به دوستی كه او را همرا ه خود به خانۀ ما آورده بود بیندازم كه: “شعبا ن جعفری اینجا چه می كند؟ ” مثل بسیاران ایرانی دیگر، ندیده و نشناخته از او گریزان بودم و شوقی به نشستن در كنارش احساس نمی كردم. ارتباطها همه در معنی نگاه ها، گردش چشم ها و حرکت ابروها بود و کلامی نبود...
آپلود شده توسط:
divooneyeketab
1398/05/20
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شعبان جعفری
این ادبیات جالب نیست جناب که در پاسخ عملکرد ارتش ایران در جنگ جهانی دوم چنین مغلطه کنید
پرسش هایی مطرح شد که اگر تصمیم به پاسخ گویی داشتید بهتر بود ایراد استدلال ها رو بررسی می کردید
کسی هم از استبداد دفاع نکرد این هم مغلطه دیگر شماست
امروز هم مشروطه خواهان خواهان یک رژیم دموکراتیک با یک نخست وزیر منتخب با رای مردم با نماد شاه مشروطه هستند که رژیمی استبدادی نیست چیژی شبیه بریتانیا و ژاپن
جناب جان اسنو
اول تقاصا دارم اگر مقدور است نظرات خود را در قالب یک مجموعه پست کنید پست کردن چندین پست با نظرهای یم خطی جلوه جالبی ندارد. در جنش فرهنگ و هنر روحانیون و چپ ها دروغ پراکنی و اغراق زیاد می کردند مثل دورغ معروف رابطه جنسی دو نفر بین مراسم، چپ ها که خود هیچ اعتقادی نداشتند جامعه مذهبی را به دلایل مذهبی تحریک می کردند در جنش فرهنگ و هنر حین معرفی فرهنگ های مختلف ایران بقیه کشورها بخش های مختلف فرهنگ خویش را معرفی می کردند که جامعه داعشی روحانیت تحمل آن را نداشت
در مورد بحرین هم بارها بحث شده با این وجود کلیپی یک دقیقه ای و کم حجم به شما پیشنهاد می کنم تا بار دیگر به شما گوشزد شود
پیوند کلیپ
آن دوران ایران هم با مصر رابطه داشت هم اسرائیل هم با آمریکا متحد بود هم شوروی
عجیب است عده ای این دیپلماسی هدفمند و فعال را نکوهش می کنند
اینک ایران عملا مستعمره روسیه و چین هست و قرارداد های ننگین زیادی با این دو دیکتاتوری میراث وحشت کمونیزم می بندد ولی عده ای چنین فاجعه ای را نمی بینند. شاید هنوز در آرزوی وحشت کمونیزم هستند برای همین تجدد و رفاه و مدرنیته را تحمل نمی کنند و جمهوری اسلامی را به شاه ترجیح می دهند.
آمریکا ستیزی کور این جماعت توده ای باعث شده که هر جنایتکاری شعار مرگ بر آمریکا دهد عاشقش شود و جنایات و خیانت های آنان را تائید کنند قبلا عرض کردم اگر امروز جمهوری اسلامی صد تن دگراندیش را اعدام کند که برخی از آنان چپ و توده ای و پیرو مکتب لنینیسم باشند این رفقای توده ای در اینترنت صدها فحش نثار سازمان عفوبین الملل می کنند که چرا این اعدام ها را محکوم کرده و با بازماندان ابراز همدردی کرده همین طور که این جماعت توده ای با همدستی با جمهوری اسلامی پیشتر تمام دگراندیشان را در اوایل انقلاب به دست جلاد سپردند و وقتی خود حذف شدند با کشتارهای بزرگ را ندیدند و چیزی از ارادت آنان به جمهوری اسلامی کم نشد
کسی هم رژیم قبل رو بی عیب نمی داند هیچ یک از دوستداران پهلوی منکر استبدادی بودن رژیم مذکور نیست سخن بر سر مقایسه بین دو رژیم بود و اینکه بعد از گذر از جمهوری اسلامی نظامی دموکراتیک و ملی داشته باشیم حالا با نماد شاه مشروطه یا جمهوری
پیش از این نیز آمار های مقایسه ای زیادی در اینترنت موجود است که برتری رژیم قبل (که به ایرادهایش همگی اذهان داریم) نشان می دهد.
ادبیات سخیف شما مثل ادبیات مجریان 20:30 و شبکه خبر به شدت ابلهانه و تهوع آور است . حضور امثال شما در یک سایت فرهنگی که متعلق به اهالی کتاب است ، واقعا حیرت انگیز است . مگر شما کتاب هم می خوانید ؟ منظورم کتابهای نشات گرفته از افکار اندیشمندان و ادیبان و خردمندان است نه کتابهای منبری و روضه خوانی امثال حلیه المتقین و مرصادالعباد و غیره . شخصا بعید می دانم . مگر می شود کسی اهل فرهنگ و ادب باشد و چنین ادبیات سخیفی داشته باشد ؟ شما با نوع ادبیاتی که متعلق به اراذل و اوباش است وارد یک سایت فرهنگی می شوید و مزخرفات شبکه های بی رونق و کساد امثال 20:30 را به نمایش می گذارید . باشد حرفی نیست . به هر حال همینکه اقرار می کنید رضا پهلوی ربع پهلوی می ارزد این حکایت از گرانبها بودن او دارد زیرا همین حالا ربع پهلوی بیش از یک میلیون و پانصد هزار تومان می ارزد . آیا گدایان 40 سال پیش هم که آن زمان در حسرت یک شکم دیزی صناری و جغور بغور آه می کشیدند و امروز با تبهکای هایی که حتی چنگیز خان مغعول هم از آن پرهیز داشت نیاوران نشین شده اند ، به قدر یک شاهی دوران رضا شاهی می ارزند؟
متوسط سالانه قیمت نفت خام اوپک: Link1
میزان تولید نفت آمریکا، عربستان و روسیه در سال 2019: Link2
نمودار میزان تولید نفت ایران از 1950 تا 2015: Link3
متوسط سالانه تولید نفت ایران بر حسب بشکه در روز از 1960 تا 2013: Link4
مجموع درآمد ها نفتی ایران از زبان معاون سابق وزارت نفت: Link5
1. کاهش مقدار صادرات نفت: طبق آمار سازمان اوپک، میزان تولید نفت ایران که در اواسط دهه 1970 به نزدیک 6 میلیون بشکه در روز رسیده بود، بعد از انقلاب، به علت جنگ، تحریم، عدم سرمایه گذاری خارجی کافی و ... هرگز از سطح 4 میلیون بشکه در روز فراتر نرفته. از 1970 تا 78 از کمتر از 4 میلیون بشکه به 5 و نیم الی 6 میلیون رسید. اگر این روند رشد تولید ادامه داشت و با تحریم و جنگ در ج.ا روبه رو نمی شدیم، امروز در کنار کشورهای آمریکا، روسیه و عربستان سعودی، با تولید بیش از 10 میلیون بشکه در روز قرار داشتیم. این فقط یک مورد از زیان هایی است که سیاست خارجی فاجعه بار ج.ا برای ایران به بار آورده.
2. افزایش قیمت نفت: متوسط سالانه بهای نفت اوپک از سال 1970 تا 1978 از 1.21 دلار به 12.79 دلار رسید یعنی 12 دلار افزایش (957 درصد). اما از سال 1978 (1357) تا 2012 بهای نفت از 12.79 دلار به 109.45 دلار رسید یعنی 96 دلار افزایش (755 درصد). پس بعد از انقلاب، هر چند در بازه زمانی گسترده تر، افزایش زیاد در قیمت رخ داده.
3. مجموع درآمد نفتی: کل درآمد نفتی ایران قبل از انقلاب (مجموع قاجار و پهلوی) نزدیک 140 میلیارد دلار و در بازه 1352 تا 1357، 112 میلیارد دلار بوده، اما در دوران ج.ا تا پایان دولت دهم نزدیک 1000 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم. با مراجعه به آمار مشخص میشه میانگین تولید نفت در ایران از سال 1970 تا 78 روزانه نزدیک 5 میلیون بشکه بود. اما بعد از انقلاب از 1979 تا 2013 میانگین تولید نفت در حدود 3 میلیون بشکه در روز باقی مانده. اگر همان میانگین 5 میلیون بشکه در روز حفظ میشد، درآمد ایران بعد از 1979 تا 2013، به جای 1000 میلیارد ج.ا به 1600 میلیارد دلار میرسید یعنی 60 درصد درآمد بیشتر! تازه این با این فرض گفته شده که میانگین همان 5 میلیون بشکه در روز باقی می ماند، در صورتی که اگر حکومت سابق سقوط نمیکرد و ما روابط سازنده با دنیا داشتیم، شاید قادر بودیم مثل عربستان سعودی میانگین تولید بالای 10 میلیون بشکه در روز بدست می آوردیم و این یعنی به جای درآمد 1000 میلیارد دلار، درآمد 3300 میلیارد دلار!! یعنی 220 درصد درآمد بیشتر نسبت آنچه در ج.ا بدست آوردیم. و متعاقبش، داشتن سرانه تولید ناخالص داخلی به مراتب بیشتر از آنچه در ج.ا رخ داد. این ثروت کلان میتوانست خرج ساختن زیر ساخت ها، بهبود رفاه، کمک به ایجاد اشتغال، تجهیز نیروهای مسلح و خیلی موارد دیگر بشه اما به برکت ج.ا، تا سال 2013، 1000 میلیارد درآمد داشتیم که همان هم درست مصرف نشده.
4. این آمار فقط مربوط به نفت است. در صورت به وجود نیامدن سرطان ج.ا و داشتن روابط موثر و قوی خارجی و جذب سرمایه گذاری کلان در حوزه های مختلف مثل صنعت و گردشگری و ... این اختلاف حتی از این هم بزرگ تر چشمگیرتر میشد. همچنین از آمارهای مربوط به نرخ بیکاری میگذرم که خودش بحثی مفصله.
وقتی میگم سیاست خارجی نادرست، ایدئولوژیک و ستیزه جویانه یک کشور رو بدبخت میکنه، منظور این هاست. حالا بفرمایید افتخار کنید که "عزتمندانه"!! جلوی آمریکا و غرب ایستاده اید! و به همین روند ادامه بدهید و مطمئن باشید روزی میرسه که همین عراق و افغانستان هم در همه شاخص ها از ایران جلو خواهند زد (همان طور خیلی کشورهای دیگر منطقه در این 4 دهه جلو زدند). البته در آن روز هم احتمالا حرفی جز "مرگ بر شاه" از زبان جماعت پنجاه و هفتی نخواهیم شنید!
استفاده جنابعالی از عباراتی مثل "فضله الاغ"، "فضله سگ"، "بلعیدن استفراغ" و ... به عنوان ابزار استدلال، آن هم در زیر کتاب شعبان جعفری، نکته ای رو به ذهن متبادر میکنه که حالا زیاد بازش نمیکنم
اما چند تا مطلب:
اول اینکه خیلی محکم ادعا میکنید "طرفدار جمهوری اسلامی" نیستید و اینکه مثل ما از این حکومت "ناراحتید"! اما من ندیدم هیچ انتقادی از ج.ا بکنید؟ سیاست خارجی اش رو که تأیید میکنید، فسادهای رخ داده رو هم نتیجه "فرهنگ سرمایه داری" میدونید، دستاورد های ج.ا هم که درخشان به حساب آوردید و هیچ حرف و نقدی هم به ج.ا بابت رفتارش با مخالفان و منتقدان وارد نکردید. پس میشه بپرسم از چه چیز ج.ا به ادعای خودتان "ناراحت" هستید؟! یا شاید هم "ناراحت" نیستید، بلکه قصد دارید برای ما ژست توخالی بی طرفی بگیرید.
دوم اینکه: آمریکا از 193 کشور عضو سازمان ملل، با 189 کشور روابط دیپلماتیک داره. لابد همه این کشورها در حال غارت شدن هستند و هیچ کدام هم نمی فهمند! و لابد فقط چهار کشور موفق و نمونه ایران، کره شمالی، سوریه و بوتان عاقل بودند که روابطشان با آمریکای جهان خوار رو قطع کردند! بقیه دنیا که با آمریکا رابطه دارند همگی بدبخت و غارت شده اند و فقط آن 4 کشور معظم خودشان رو از غارت شدن نجات داده اند!
اتفاقا مهم ترین دلیل ما برای مخالفت با ج.ا، نداشتن روابط خارجی مناسب با دنیا (از جمله آمریکا) است. هیچ موردی سراغ ندارم که کشوری بدون روابط سازنده خارجی توانسته باشه به توسعه برسه و سطح زندگی و رفاه مردمش رو ارتقا بده. حتی یک مورد هم سراغ ندارم. داشتن روابط خوب با جهان، شرط کافی برای توسعه نیست، اما قطعا شرط لازم است و بدون روابط موثر هرگز توسعه پایدار و واقعی در کار نخواهد بود. آمریکا هم به عنوان بزرگ ترین اقتصاد جهان، یکی از کشورهایی است که اگر دنبال توسعه هستیم، قطعا باید رابطه قوی برقرار کنیم. امروز ج.ا جز یک سری گروه های شبه نظامی، هیچ متحد واقعی در جهان نداره. حتی کشورهایی مثل روسیه و چین هم که در مورادی بنابر اشتراک منافع با ج.ا همکاری میکنند، در موقع ضرورت به سادگی پشت حکومت را خالی کردند (مثل تحریم های هسته ای زمان اوباما یا حملات اسرائیل به نیروهای سپاه در سوریه که با عدم واکنش روس ها مواجه شد). حالا این شعارهای پوسیده "آمریکای جهان خوار" و "غارتگر" و سایر مهملاتی از این دست برای اکثریت نسل ما هیچ جذابیتی نداره و برای ایران هم نون و آب نمیشه.
کشورهای دارای رابطه دیپلماتیک با آمریکا:Link1
کشورهایی که با آمریکا رابطه ندارند: Link2
اوضاع آنقدر فجیع بوده که قابل انکار نیست! وانگهی اشتباهات بزرگتر شاه که وابستگی به آمریکا و بزدلی شاه در مقابل قدرتهای بزرگ را که اعتراف نکرده اند!
اما اینکه گفته اید:
شما هنوز در اثبات تباه تر بودن اوضاع فعلی نسبت به زمان شاه درمانده اید! و به هر دلیلی که متوسل شدید، اتفاقا به دلیلی برعلیه ادعای خودتان تبدیل گشت! همه مواردی را که نقطه قوت حکومت پهلوی ها می دانستید، ثابت شد که نقاط ضعف آن بوده اند! از مواردی که خود معترفید و یا اصلا ذکری از آنها به میان نمی آورید بگذریم!
گستره طیف چپ وسیع است و من نمی دانم کدامشان منظور شماست! بنده هم مدافع چپ ها یا ج.ا. نیستم!
بنده چندبار ذکر کنم که جنبه های منفی ج.ا. یا گروه های چپ دال بر حقانیت پهلوی ها نیست!
به قول معروف اثبات شی نفی ماعدا نمی کند! به عبارتی منفی بودن ج.ا. دال بر عدم منفی بودن شاه نیست!
این یک اصل ابتدائی منطق است.
بنده در پست های اول هم نوشتم که این استدلال سلطنت طلبان مانند آن است که (با عرض معذرت) به کسی بگوییم فضله الاغ نخور و او بگوید از فضله سگ که بهتر است!(در مثل مناقشه نیست)
سلطنت طلبان باید به جای نفی ج.ا. یا چپ ها و ... خودشان را اثبات کنند! و یا اشتباهاتشان را بپذیرند.
تحریف تاریخ، از طریق موجه نشان دادن حکومت پهلوی، خطرناک است؛ اینکه بزدلی و وادادگی و وابستگی شاه به آمریکا یا هر قدرت دیگری را نادیده بگیریم یا کوچک بشمریم، خطر این را دارد که دوباره اسیر یک حکومت وابسته دیگری شویم!
حکومت شاه حافظ منافع سیاسی امنیتی و استراتژیک آمریکا در منطقه بود، عمده درامدهایش به جیب آمریکاییها سرازیر می شد، آمریکاییها در امور داخلی ما دخالت بیجا می کردند، دولت ملی ما را سرنگون کردند، کاپیتولاسیون را هم بر ما تحمیل کردند!
خفت و حقارتی از این بیشتر امکان داشت؟!!!
شما که ظاهرا خیلی مدافع منافع ملی هستید! هیچکدام از این خفت ها به هیچ جایتان برنمی خورد؟!!! امیدوارم که دوباره نگویید که ج.ا. در موارد فوق بدتر است! که نیست، ولی اگر هم باشد دال بر این نیست که شاه خوب بود!!!
به عبارتی اگر آمار ذکرشده شما را صحیح بدانیم، رشد 600 درصدی به معنای آن است که اگر تولید ناخالص داخلی X بوده است و به میزان 600 درصد رشد داشته یعنی 6X رشد داشته است؛ و رشد 200 درصدی بعد از انقلاب یعنی آن 6x به اندازه 200 درصد رشد داشته یعنی 6X*2 که میشود 12X یعنی 1200 درصد X رشد داشته است!
این یعنی اینکه مقدار این 200 درصد از مقدار آن 600 درصد بیشتر بوده است! (در واقع مقدار این 200 درصد میشود دوبرابر مقدار آن 600 درصد!)
این در حالیست که نرخ افزایش قیمت نفت در طول آن 10 سال، خیلی بیش از این 35 سال بوده است و ضمنا در برخی سالها (دهه شصت و هفتاد) قیمت نفت کاهش هم داشته است!
در آن ده سال قیمت نفت بسیار بیش از 600 درصد رشد داشته است. تنها در سال 52 قیمت نفت چهاربرابر شد! و اقتصاد ایران هم که متکی به نفت بوده است باید بیش از این رشد می داشت!
دوم اینکه قطعا میزان 600 درصد زمان شاه از 200 درصد جمهوری اسلامی بیشتر نبوده است! چونکه آن موقع مقدار پایه اش کمتر بوده است و لذا 600 درصدش هم کمتر می شده است!
اما نکته دیگر اینکه رشد تولید ناخالص ملی که همه آن منجر به زندگی بهتر برای مردم نشود چه فایده ای برای مردم ایران دارد؟ درآمدی بیشتر که قسمت عمده آن به عناوین مختلفی به جیب کشورهایی مثل آمریکا برود، چه فایده ای دارد؟
تا اینجا همه بحث روی نقاط (مثلا) مثبت شاه بود! راجع به کاپیتولاسیون صحبتی نشد! راجع به رشد علمی بیش از هزار درصدی پس از انقلاب صحبتی نشد! راجع به رشد بهداشت و سلامت مردم صحبتی نشد، راجع به رشد میزان سواد، رشد امکانات آموزشی، رشد تعداد دانشگاه ها و مدارس و رشد پروژه های عمرانی به ویژه راه های روستایی، دسترسی به آب آشامیدنی سالم و برق و گاز و .... صحبتی نشد!
همه رشد بیشتر موارد فوق (نسبت به زمان شاه) با وجود اختلاس های میلیاردی امثال زنجانی و خاوری و .... رخ داده است! حالا شما یک چرتکه بردار و حساب کن و ببین در زمان شاه با پول ملت چه می شده که با آن جمعیت کمتر باز هم رشد کمتر داشته ایم!!!
ضمنا باز هم تاکید می کنم که منظور بنده دفاع از جمهوری اسلامی نیست! عملکرد جمهوری اسلامی امروز برای همه از جمله نسل جوان قابل مشاهده است! اما عده ای از قدما در یک فضای نوستالژیک به یاد جوانی هایشان می افتند و برای نسل جوان خالی هایی می بندند که زمان شاه فلان بود و بهمان بود!
اینها را نوشتم که نسل جوان در مقابل تعاریف اغراق آمیز برخی از کهنسالان به اشتباه نیفتند! و نتیجتا دوباره در دام حکومتی وابسته مانند شاه کودن نیفتند!
آمریکا هیچگاه دوست ایران نبوده و نخواهد بود! نه الان و نه زمان شاه! آن زمان کشور ما را غارت می کرد و ظاهرا دوست ما بود! همان بهتر که دوست نباشد و غارت هم نکند!
شما ایرانی هستید؛ غیرت و همیت داشته باشید! مگر آمریکا چه دارد (به جز تبلیغات و پروپاگاندا) که شما حسرت یک حکومت وابسته به آمریکا را می خورید!
از جمهوری اسلامی ناراحتید؟ در این مورد، بنده هم با شما همفکر و هم عقیده ام! جرات داشته باشید آن را (اگر اصلاح شدنی نیست) براندازید و به جای آن یک حکومت مستقل و شایسته خود را بنا کنید نه آنکه حسرت یک حکومت عقب مانده ای مانند شاه کودن را بخورید!
بازگشت به یک حکومت وابسته و عقب مانده ای مانند پهلوی ها عین واپسگرایی و ارتجاع است!
هیچ آدم عاقلی استفراغ خود را دوباره نمی بلعد!
حکومت پهلوی استفراغ ملت ایران بود!
اولا که بنده مدافع جمهوری اسلامی نیستم! بهتر است که قبل از نوشتن پستهای قبلی بنده را می خواندید! بنده فقط در پاسخ آنها که نه سنشان ایجاب می کند که در باره شاه و پهلوی ها اظهار نظر کنند و نه اطلاعاتشان از آن دوره کافی است و با وجود آن از شاه طرفداری می کنند و چندین نویسنده و صاحبنظر را در یک پاراگراف با صفاتی مانند عقده ای و تروریست و تئوری مسخره و اجامره و اوباش و ... تخطئه نمودند، خواستم این نکات را یادآور شوم!
دوما اینکه علاوه بر ضریب HDI ، رتبه کشور را هم نوشتم که بعد از انقلاب از رتبه 88 به رتبه 60 رسیده ایم! یعنی از متوسط کشورهای دنیا خیلی بهتر بوده ایم! (معنای رتبه را که می دانید! رتبه بدون مقایسه معنا دارد؟!) ضمنا طبیعیست که با این همه خصومت های آمریکا و ... نتوانیم مانند کره جنوبی رشد داشته باشیم اما از متوسط کشورهای دنیا خیلی بهتر بوده ایم که از 88 به 60 رسیده ایم!
اما اینکه گفته اید:
باید عرض کنم که وقتی یک سری منافع آمریکا در این کشور قطع شود، طبیعیست که آنها ساکت ننشینند! بله، جنگ نشانه خرد نیست اما وقتی به کسی باج داده ایم و او را بد عادت کرده ایم، اگر کسی بیاید باج دهی را متوقف کند و باعث جنگ شود، او مقصر نیست! بلکه مقصر اولیه کسی است که آمریکا را به باج گیری عادت داده بود! یعنی از این بابت هم باز مقصر اصلی همان شاه کودن است!
اما در باره آن قسمتی که در باره بازار آزاد و .... نوشته اید، بنده فایده ای نمی بینم که بحث کنم؛ چرا که بحث بسیار گسترده است و در این مقال نمی گنجد و به نظر می رسد که ذهن جنابعالی هم در فضای سیاسیِ غالبِ انتهای قرن بیستم فریز شده است!
اما دوباره تاکید می کنم من مدافع جمهوری اسلامی نیستم! نقاط ضعف جمهوری اسلامی را که کم هم نیستند، قبول دارم. اما معتقدم شاه و پدرش به مراتب از جمهوری اسلامی بدتر بودند!