رسته‌ها
کوروش دروغین و جنایتکار
امتیاز دهید
5 / 1.8
با 83 رای
نویسنده:
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
5 / 1.8
با 83 رای
۲۰ مهر ۱۳۵۰ آغاز دور تازه‌ای از حکومت پهلوی دوم بود. روزی که محمدرضا پهلوی با قرائت خطابه‌ای در برابر مقبره کوروش هخامنشی در پاسارگاد، آغاز جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را اعلام کرد. این نمایش بزرگ که ظاهراً به بهانه بزرگداشت ۲۵ قرن حکومت پادشاهی در ایران آغاز شده بود در عمل به تصویری از کیش شخصیت آخرین شاه ایران تبدیل شد و در شرایطی که متجاوز از نیمی از جمعیت ایران آن روزگار در روستا‌ها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت زندگی می‌کردند، شاه برای این مراسم بیش از سیصد میلیون دلار هزینه کرد تا چهره‌ای دیگر از حکومت خود به نمایش بگذارد. حکومتی در ادامه حکومت کوروش که به درست یا غلط نمادی از «تمدن بزرگ ایران» بود.
این حرکت شاه واکنش‌هایی در پی آورد. واکنش‌هایی از سوی مخالفان وی در پایگاه مذهب، که گویی سخن شاه را باور کرده بودند که او تجسم عینی کوروش آرمیده در خاک است. وقتی محمدرضا پهلوی می‌گفت: «کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم» شاید تصوری نداشت از اینکه بیداری او خواب کوروش را آشفته خواهد کرد که مخالفان شاه او را بدل از کوروش دیدند و پس هر آنچه فریاد از اعمال او داشتند بر سر کوروش کشیدند. درست در همین مقطع بود که رساله «کوروش دروغین و جنایتکار» به قلم شیخ صادق خلخالی نوشته شد. این رساله که نمونه‌ای از موضع‌گیری مخالفان مذهبی شاه در مقابل همسان‌سازی وی با پادشاه هخامنشی بود، کوروش را "سفاک و خونریز" دانسته و او را به انحراف اخلاقی متهم می‌کرد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
62
آپلود شده توسط:
محمدپپ
محمدپپ
1398/04/19

کتاب‌های مرتبط

ری، شهری به قدمت تاریخ
ری، شهری به قدمت تاریخ
4 امتیاز
از 4 رای
تاریخ ایران باستان - جلد 2
تاریخ ایران باستان - جلد 2
4.8 امتیاز
از 127 رای
ایران از آغاز تا اسلام
ایران از آغاز تا اسلام
4.6 امتیاز
از 315 رای
میراث ایران
میراث ایران
4.6 امتیاز
از 64 رای
جشن های آریایی
جشن های آریایی
4 امتیاز
از 10 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کوروش دروغین و جنایتکار

تعداد دیدگاه‌ها:
133
در یک کلام : آیا تمام اینها نشان نمی دهد که : بله ، شخصیتی به نام کوروش وجود داشته ولی طی سالهای اخیر در رابطه با او غلو و افراط و بزرگنمایی شده است ؟ صرفا به خاطر ایجاد تفرقه و اختلاف میان اقوام ایرانی و دشمنی با عربستان و تضمین فروش اسلحه به عربستان و سایر کشورهای عربی حتی اگر فردا روزی ، یک حکومت ملی ( افراطی ) در ایران سوار کار شد ؟ ؟ ؟
به نظر من ، کوروش نیز پادشاهی بوده مانند سایر شاهان که بنا به شرایطی ، در مقطعی از زمان روی کار آمده و موفق به فتوحات زیادی شده و صد البته ، سیاست و نبوغ او نیز در این زمینه بی تاثیر نبوده است . تاریخ ،تکرار می شود و اتفاقا در خصوص خلیفه دوم مسلمین نیز همین موارد صادق است او نیز توانست در مقطع خاصی که ایران و روم ضعیف شده بودند در آن واحد ، سه امپراطوری ایران و روم و مصر را به زانو در آورد . آیا این ، نشانه عظمت بیش از حد خلیفه دوم بوده ؟ بله او سیاستمدار و باهوش بوده ولی هزاران عامل پیدا و پنهان دیگر و حتی عنصر شانس در این زمینه بی تاثیر نبوده است . ( مسلمین مانند شما افسانه های زیادی در رابطه با عدل و انصاف او ارائه می دهند که اتفاقا از اسناد و مدارک کوروش پرستان معتبرتر هم هست ! ! ! )
در رابطه با هیتلر نیز همین موضوع صادق است ( جالب است که در خصوص اشخاص کاریزماتیک که فتوحات زیادی داشته اند تمامی این موارد مشابه است )
او نیز به سرعت و با کمی شانس و اراده آهنین سربازان و ژنرال های خود توانست طی مدتی کوتاه تمام اروپا را ببلعد ! ! !
در نهایت ، جنگ و کشت و کشتار و تجاوز به سایر ملل و کشتن سربازان خود و سربازان دیگر ، و یتیم کردن بچه های بدبخت و بیوه شدن زنان و آتش زدن شهرها . . . . به نام فتوحات ، برای من ، پشیزی ارزش ندارد حتی اگر به نام زیبای آزادی و عدالت صورت بگیرد ( شعاری که آمریکا نیز برای حمله به کشورها هنوز از آن استفاده می کند ! ) و به قول شما تمام اینها خزعبلات است و اندیشه من دور است از هر گونه خزعبلاتی . . . خواه توسط اعراب صورت گرفته باشد خواه به دست چنگیز یا هیتلر و یا کوروش و داریوش . . . . .
خدا شاهد است من نه با کوروش مشکل دارم و نه با طرفداران او . . . ولی متاسفانه سئوالات من به دقت خوانده نمی شود و به همین دلیل ،
وقتی سئوال ، اشتباه فهمیده شود پاسخ نیز اشتباهی داده می شود ! ! ! ! من وجود یا عدم وجود شخصی به نام کوروش را زیر سئوال نبردم . . .
شما را به هر کسی قبول دارید و می پرستید قسم می دهم ، سئوال من را به دقت بخوانید . . . اصلا جور دیگر سئوال را مطرح می کنم :
( و بر خلاف میلم ، با طول و تفصیل بیشتر تا جای شک و شبهه باقی نماند )
2500 سال پیش ، پادشاهی در ایران بوده که شما عقیده دارید تاریخ و هویت ما از ریشه و اساس ، مدیون اوست . فتوحات بیشماری کرده
و دو تمدن لیدی و بابل را از صحنه روزگار محو کرده است . عادل بوده و به تمامی ادیان ، احترام می گذاشته و سرمنشاء اعلامیه
حقوق بشر بوده و هزاران امتیاز و صفت خوب و مثبت دیگر داشته است . ولی من از خودم سئوال می کنم که :
چرا طی این 2500 سال به بعد ( مانند شیعیان که همه بر روی خود یا نام علی دارند یا نام حسین )
تمام ایرانی ها بر روی خود نام کوروش یا سیروس نگذاشته اند ؟ چرا در فرهگ عامه اینهمه قوم و قبیله در ایران ، مانند اشعار عامیانه و فولکلور ،
ترانه ای از این بزرگمرد ( با اینهمه امتیازات بی شمار ) نیست ؟ چرا حتی افسانه ای عامیانه در میان اینهمه ملل مغلوب یا غیرمغلوب
که زیر پرچم عدل او بوده اند به یادگار نمانده ( چیزی شبیه همان ماجرای آزاد سازی یهودیان که در متون مقدس و تورات در خصوص کوروش آمده )
چرا حتی یک ضرب المثل مثبت در این زمینه نیست ( مانند مثلی که به عدل انوشیروان نسبت می دهند ) چرا طی این 2500 سال ،
آرامگاه او کعبه آمال هواداران او نبوده ( و به اشتباه به نام قبر مادر سلیمان معروف بوده ! ) آیا در این 2500 سال ، وهابی ها در ایران حاکم
بوده و مردم را از زیارت قبر او منع می کرده اند ؟ ! ! ! و چرا دقیقا همزمان با تشکیل دولت اسرائیل ، ما ناگهان به تمام این کشفیات بزرگ نائل می شویم ؟ !
به هر حال ، من هر اندازه هم به تاریخ و هویت ایران علاقه مند باشم این موضوع را توهین به شعور و خرد خودم می دانم که تحت تبلیغات و پروپاگاندای دیگران و عده ای آدم فحاش و بی تربیت ، به موضوعی معتقد و حتی مشتاق و عاشق شوم ؟ ؟ ؟
اما آنقدر آزاد اندیش هستم که اگر کسی ، دلیل و سند و مدرک معتبر تاریخی ارائه داد قبول کنم . تازه در آن صورت ، فقط قبول می کنم ، ولی قدیس ساز و بت پرست و خود برتر بین نمی شوم . . . و در نهایت ، شعار من ، همان شعار سقراط است :
من اهل یونان یا آتن نیستم ، من شهروند جهانم .
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی . . . .
درود بر شما
یکی از منابع معتبر و مهم در زمینه استانش(اثبات) کوروش،همان استوانه اوست که در بابل یافت شده و شما هم نمیتوانید بگید که این استوانی هم ساختگیست چون پس از آزمایش استوانه،قدمت آن 2500 سال شمرده شد.
در باره این که چرا منبع تاریخی از کوروش نیست باید بگم که مهم ترین فرنود(دلیل) آن به آتش کشیدن پارسه گرد(تخت جمشید) به دست اسکندر گجستک(ملعون) است که در آنجا کتاب های زیادی نابود شده اند مانند نابود شدن کتاب اوستا که سپس در دوره های گوناگون تا دوره ساسانی جمن آوری شد.(نخست 21 فرگرد(فصل) بود که اکنون 5 فرگرد آن موجود است). و پس از این هم کتاب سوزی های عرب های مسلمان و مغولان. و پس از آن هم فرارسانی(تبلیغ) های آخوند های اسلام در ایران از آن زمان تا اکنون برای واداری ایرانیان برای فراموش کردن تاریخشان. در دویست سالی که عرب ها در ایران بودند کلی جنایت کردند و جنایت های انها دربرگیرنده اند از: بایسته(مجبور) کردن ایرانیان برای سخن گفتن به زبان عربی،کشتار زرتشتیان تنها بخاطر اینکه زرتشتی بودند و باید به اسلام روی میاوردند تا زنده بمانند که خیلی از انها به هند کوچ کردند که امروزه بیشترین جمعیت زرتشتیان در هند است،که پس از آن یعقوب لیث صفازی که یک ایرانی بود سرزمین های ایران را پس گرفت و حکومت صفاریان را بنا نهاد و زمینه را برای نجات زبان پارسی و بوجود آمدن چامه سرایانی چون پردیسی توسی(که دیسه عربی آن فردوسی میباشد)بنا نهاد. اگر دیواره های ستون تخت جمشید را دیده باشید متن هایی به زبان میخی نوشته شده اند که وجود کوروش را استانش(اثبات)میکند.و در پایان باید بگم که آن هایی که میگویند چرا یک منبع داخلی درباره کوروش نیست اگر بپنداریم و فرض کنیم که کوروش وجود نداشته باشد و کتاب سوزی هم نشده باشد،درباره تمام شاهان هخامنشی و مادی تنها خارج از کشور سند وجود دارد.پس آیا باید بگوییم که داریوش و خشایارشا و روی هم رفته هخامنشیان وجود ندارند؟ اگر کتیبه هایی که در بابل یافت شده و خود مردم بابل آنها را نوشته اند را بخوانید خواهید فهمید که مردم بابل ام کوروش را در آن کتیبه ها استانش کرده اند. عرب آخه چه تاریخی دارد خود نام عرب را نیز ایرانیان به آن ها داده اند (اَ = نه ، بی ، بدون) (رب= پروردگار) معنی کلی= بی خدا.) که به عرب های دوره پیش از اسلام که بت میپرستیدند و همواره به کاروان های ایرانیان میتازیدند میگفتند و همچنین با نام ((تازی)) هم شناخته میشدند.شما آقای گرامی با این سخنانتان هرودوت،گزنفون،کتزیاس و سایر تاریخ دانان معتبر را رد کرده اید اگر هرودوت دروغ باشد پس کل تاریخ یونان هم دروغ است.از شما و همانند های شما خواهشمندم که پیش از سخن گفتن اندکی پژوهش کنید(خودتان پژوهش کنید و سند ها و منابع را با در نگر داشتن نویسنده آن برسی کنید).
آقا سیاوش از شما بعید بود به این خزعبلات روی بیارید
ـاولا شاعر وظیفه اش رساندن تاریخ نیست، آیا شما در اشعار عراقی های قدیم نام شاهان بابل و تمدن سومر را میبینید؟ دوما اینکه نام کوروش هست. در کتاب طبری و بیرونی نام کوروش آمده ولی نامش را درمیان کیانیان نیافتند. طبری بنابراین گفت که کوروش سردار دلیری بود ولی بیرونی با هوشیاری گفت کوروش همان کیخسرو است و کیانیان هخامنشیان هستند. خیلی ها دلیل جایگزینی کیانیان با هخامنشیان را به ساسانیان نسبت میدهند زیرا افراد مذهبی بودند و خواستار جایگزینی تاریخ مذهبی با واقعیت را داشتند که البته ثابت نشده است. حتی برخی افسانه اسکندر شاهنامه را تلفیق کوروش با اسکندر میدانند و تاحدی بسیار به هم شبیهند. مخصوصا سدساختن و احداث شهری در ماورإ النهر. بنظرمن مقدونیان اینکار هارا کردند تا اسکندر در دادگری رقیب نداشته باشد و سعی در محو خاطراتش از ذهن مردم داشتند. قضیه کتابسوزی هانیز بی تقصیر نبود و بدلیل کتابسوزی در زمان هخامنشی و ساسانی و اشکانی نام آنها مخو شده است و نام آنها به اسطوره تغییر کرد. اشکانیان را من مهم میدانم زیرا آنها ازخراسان آمدند و کیانیان پایتختشان در بلخ بود و اساطیر آنجا را میشناختند و بدلیل شنیدن قصه ها درباره کورش و جوانمردی هایش آنرا همان کیخسرو یافتند و درکتابخانه ها اینگونه نوشته شد.
اما پاسخ هایتان
1 اگه شما قضیه فراموشی کوروش را این میدانید باید بگویم که به احتمال خیلی ضعیف هست. چنانکه ساسانیان با اشکانیان اینکارو کردند و مدت شاهنشاهیشان را از 500 سال به 200 سال آنهم به نام دوران ملوک الطوایف تغییر دادند و اگر دیدن باشید اشکانیان نیمه پارتی نیمه سکایی بودند و سکاها اقوام وحشی بودند که هخامنشیان مدام در حال نبرد با آنها بودند و سکاها از آنها متنفر بودند و ممکن است این تنفر منتقل شده باشد. اما سکاها همان تورانیان هستند که درزمان اشکانیان قصه شان بود و اشکانیان نیز خدرا به نسل اردشیر دوم هخامنشی میرساندند و این معنی تنفر نیست.
2 این دلیل بسیار ضعیفی است. چرا خلفای عباسی و دیگرحکومت ها نتوانستند یاد انوشیروان را از بین ببرند؟ چرا بجای دشمنی با او از او الگو برداری میکردند؟ بنابراین کینه شاهان در تاریخ ایران برای محو تاریخ سابقه نداشته.
درباره نام کوروش. شاپور شهبازی معتقد است که بنابر نوشته های یونانی که نام کوروش از رودخانه گرفته شده است آن رود کر باشد که در محدوده قلمرو ماد بود و اگر کوروش نامش بیشتر رواج داشت در زبان دری به کر تغییر میافت و این بنظرمیاید که اژی دهاک برای کوروش انتخاب کرده که قضیه خواب و سرپرستی توسط چوپان را انکار میکند.. پلوتارک میگوید نام کوروش از خورشید گرفته شده که تاحدی سازگار دارند. خورش و کورش مخصوصا که در زبان مادی (زبانی که اشتباها پارسی باستان مینماند درحالی که پارسیان ایلامی تکلم میکردند) خ و حالت های بربری زیاد بود.
به قول دوستان قدیس ساز :D به جای آسمان ریسمان کردن ، خوب است به اصل قصه بپردازیم :D من سئوالی دارم ( البته از طیف باشعور طرفدار کوروش و نه از هوچی های هتاک و بی ادب و دیکتاتور ) و فقط خواهش دارم به جای توهین ، پاسخ منطقی بدهند ! و آسمان ریسمان هم نکنند و ماست مالی هم نکنند ! ! !
بنا به ادعای شما ، کوروش ، پایه گذار ایران و بزرگترین و بهترین و شجاع ترین و فاتح ترین و خوب ترین پادشاهان تاریخ ایران بوده است . سئوال من اینجاست :
چرا طی 2500 سال گذشته ( در فرهنگ شفاهی یا کتبی مردم ایران ) سخنی از دلاوریها ، آزادی یهودیان و احترام به سایر ادیان و سایر خوبی های کوروش ( یا همان ییم خشئت که نام اصلی کوروش بوده یا سیروس یا کیخسرو یا هر اسم دیگری که داشته است ) وجود ندارد ؟ ! ! ! چرا به صراحت نام او و ماجرای خوبی های او و حقوق بشر او و احترام به سایر ادیان او ، در هیچیک از کتابهای شاهنامه و مولوی و . . . نیست ؟ ( منظورم نام کوروش است و نه سیروس(!) یا کیخسرو که بیشتر برای ماست مالی کردن ماجرا بیان شده است و ما باید صرفا او را از روی منابع متون مقدس یهودیان و یا گزنفون و . . . بشناسیم و نه از روی منابع داخلی ؟ ؟ ؟
پاسخ از دو حالت خارج نیست :
1- یا مردم اقوام و فرهنگ های مختلف در ایران ( در زمان مرگ کوروش ) خاطره خوشی از او و سپاهیان او نداشته اند و به دید یک جلاد خونریز که مانند هیتلر ، جوانان آنها را در جنگ های بی سر و ته و بی فایده ، به کشتن داده ، نگاه می کرده اند .
2- یا پادشاهان و افراد متنفذ بعدی ، از شدت حسادت به کوروش و اینکه نمی توانسته اند مانند او ، خوب و عادل و دادگستر و کشور گشا باشند ، سعی در محو نام او داشته اند . . . .
بی شک ، یکی از دو فرضیه بالا صادق است که برای اثبات آن : نه با توهین و نه با ماست مالی کردن و سیروس و کیخسرو کردن کوروش ! ! ! ! و نه با حدس و گمان و قوه تخیل ، بلکه صرفا با استناد به منابع معتبر تاریخی ، می توان به پاسخ صحیح رسید . . . .
از بی خردی و مستیت می ترسم
از سنگدلی و پستیت می ترسم
از کوروش مرده ، کس ندارد باکی
ای برده ، ز بت پرستیت می ترسم
ضمنا به قول خودت اگر نظرات قبلی را خوب می خواندی ، می فهمیدی که شروع کننده توهین ( با گفتن کلمه نسناس ) دوستان کوروش پرست خود شما بودند و نه من . . . . :D شروع کننده گنده لات بازی و انتظار اینکه دیگران خفه شوند و پاسخ ما را ندهند ! ! ! :!:!:!:!:!
بحث را هم خود شما و دوستان شما ( چون جواب منطقی نداشتند ) اول به توهین کشیده و بعد به این طرف و آن طرف و آسمان و ریسمان کشاندند ! ! !
راستی چرا دوباره همان روش کثیف قبلی را ( که خصوصیت تمام نظام های دیکتاتوری است ) ادامه دادی و مانند دوست قبلی به جای نقد سخن من به نقد و تخطئه خود من پرداختی ؟ ! ! ! ! :stupid:
اصلا به فرض که من شمر ابن ذالجوشنم و بدترین و بی ادب ترین آدم روی کره زمینم :)). :)):))کوروش پرستان اگر ذره ای شرف و انصاف دارند از حالا به بعد به جای توهین و نقد خود من بیایند و فقط پاسخ سئوالات را بدهند ولی خوب چه می شود کرد توهین کردن و سرک کشیدن در پروفایل شخصی دیگران خیلی آسان تر از پاسخ دادن است . . . . . (?)
من جواب هم قبلش دادم و نقد کردم.، این جواب به روی جواب بود (لطفا اول خوب بخوانید.) و خودشان باز گذاشتند نه من دزدکی رفته باشم تفتیش عقاید بدانید یعنی چه همچون نظرات پیش هر چه را شنیده اید قاطی نکنید و ربط و بی ربط و سره و ناسره را به هم بیامیزید و یک خط - یک خط کنید تا بخش دیدگاه خود را پر کنید :D حال می پردازیم به آشفتگی های ذهن شما (این ها را که دیگر ملاء عام است): بحث شما از کشتن یزدگرد بدست مغ ها شروع شد و بعدش بعدش کی نسناس تره و بعدش به سازمان سیا و نیچه و استالین رسید و بعدش به کارخانه اسلحه سازی آمریکا و عربستان و سپس به فروشگاه های افق کوروش و دکتر مصدق و خاطره گفتن از خیابان فروغی و خداناباوری و احترام به عقاید و حافظ و گوته و نیچه رسید بعد از آن هم خدا به دادمان برسد :-) ماشالا روزنامه ای هستید. البته از کسی منطق و ادبیاتش پاسخ گنده تر از تو را در تمام کتایهای کوروش پرستان دادم معلوم که چقدر بی فرهنگ و بی ادب می باشد و دنبال بحث علمی نیست و پی گنده لات بازی درآوردنه 8-) و بیشتر از این باهاش حرف زدن راه به جایی نمی بره خصوصا دوباره گر گرفته و می خواهد سبک نر کند خودشان را. مغول و اسکند و جانشینانش هما بلا را سر ما آوردند که عرب های آن زمان به سرما آوردند ولی از مغول و یونانی ها و ساکنان مقدونیه شمالی بدم نمیاد همانطور که از عرب ها بدم نمیاد خصوصا تو ایران هم بخشی از هم میهنان ما عرب هستند و خیلی وقته که جای گیرند و شما بی هویت ها هرکسی را که بخواهد فرهنگی جدا از شما (البته اکر داشته باشید ;-)) داشته باشد ناسزا می گویید. به هر حال خود دانید و اما در پایان:
"اسلام را نگاه کنید، در همان بیست سال اول به اندازه ای چهره های درخشان طلوع می کند که در هزار سال ایران باستانی هرچه می گردی یکیش را نمی یابی!"
.
.
.
.
دکتر شریعتی در حال بیگانه پرستی کردن :))
بله . . . بدون شک اکثریت نیستند ولی اکثریت باید به آن درجه از فهم و شعور سیاسی و فرهنگی و رشد انسانی و معنوی برسند که فردای هر انقلاب
سکوت نکنند و به اقلیت تندرو ، اجازه ستم و ظلم به هیچکس حتی حکومتیان دیروز را هم ندهند . . . .
و حتی از این بالاتر : به اقلیت تندرو اجازه تصاحب مصادر قدرت را ندهند . . .
راز موفقیت فردای ایران ، دقیقا و دقیقا در همین نکته و در همین عدم سکوتها و عدم بی تفاوتی ها نهفته است . . . . .
همه ما در اینترنت گروه های تندرو مذهبی یا پان ترکیسم یا پان فارسیسم و یا پان کردیسم و پان عربیسم دیده ایم
بخشی از این گروه ها به دلیل شرایط موجود و بخشی به دلیل دخالت ها و توطئه های کشورهای بیگانه وجود دارد
اینها نباید باعث شود از هدف خود برای آزادی ایران دست بکشیم و بنظر نمی رسد این اشخاص اکثریت جامعه ایران باشند
قابل توجه کاربر گرامی ctr2006 دوست گرامی به یاد داری که به شما می گفتم تشابهات زیادی بین مذهبیون با نژادپرستهای ملی گرا هست ولی شما قبول نداشتید ؟
در همین بحث ها چند نمونه آن آشکار شد . مانند روش این کاربر گرامی که دقیقا مانند فاشیستها و نظام های خودکامه و سرویس های امنیتی می آید و به
جای نقد سخن و گفتار به تخطئه فرد می پردازد که تو چرا فلان عقیده را داری ؟ و چرا فلان کتابها در لیست کتابهای مورد علاقه توست ؟ ؟ ؟
و چون کتاب قطب را دوست داشته ای پس حتما بیگانه پرست هستی ( در صورتیکه شریعتی نیز سید قطب را دوست داشته و گوته و نیچه نیز حافظ را دوست
داشته اند حتما از منظر نازی ها و فاشیست های آلمانی ، گوته و نیچه ، بیگانه پرست هستند:D )
از دیگر تشابهات این دو صنف ( که در ظاهر دشمن ولی در باطن با یک سری خصوصیات مشابه مانند هم هستند ) دخالت در زندگی شخصی افراد دیگر است .
آقای Khwanirath به راحتی می توانست ( مثل jeremiah ) ورود غیر دوستان خودش را به پروفایل شخصی خودش ممنوع کند ولی از شدت آزاد منشی ،
چنین کاری را نکرده است آنگاه این کمال بی شرمی و بی ادبی و وقاحت است که کسی بخواهد از این کار سوء استفاده کند
( تفتیش عقاید از دیگر تشابهات آدم ها و نظام های خودکامه است )
در صورتیکه به جای تمام این کثافت کاری ها ، خیلی راحت می توانید بیایید و سخن طرف مقابل را نقد کنید ولی وقتی کم می آورید مجبورید دست به
رفتارهای غیر انسانی و فاشیستی بزنید . و اتفاقا تمام بحث من و ترس من نیز از همین طرفداران بت پرست لجوج کوروش است که اگر سوار خر قدرت شوند
همین سیستم استبدادی و همین روشی های بی شرمانه و عصر حجری را در کل کشور اجرا خواهند کرد . . . .
ضمنا خیلی جالب است که خانم jeremiah ورود در پروفایل خودشان را برای همه مسدود کرده اند ( البته به قول خودشان اگر نروند و حالا بازش کنند ! ! ! :-(:)):((
از دیگر تشابهات نظام ها دیکتاتوری و آدم های فاشیست نیز همین است که خودشان ، حق ورود به همه جا و زندگی شخصی همه را دارند ولی هیچکس حق ورود به حوزه مسائل شخصی آنها را ندارد (!). . . . . کاربر محترم ، شک نکنید که شما :
به القوه یک رهبر ایدئولوژیک خطرناک هستید. باید از ایشان ترسید که قدرت دستش نیفتد. از آن نترس که های و هوی دارد از آن بترس که سر به توی دارد.

دوستان محترم : دشمن واقعی ایران ، افکار نژادپرستانه ایست که در حال رشد است و باید دیگران را در این زمینه روشن کرد تا از این قوم برحذر باشند . می دانید چرا می گویم دشمن واقعی ؟ :
این حضرات در همه جا چه در ماهواره و چه سایتها و گروههای تلگرامی و . . . به اعراب و ترکها و سنی ها و کل مسلمانهای جهان ! ! ! ! توهین می کنند و دشمن درجه یک آنها هستند . چرا ؟ ؟ چون اجداد آنها 1400 سال قبل به ایران حمله کرده اند ! ! ! ! ! ! خوب ، آیا این کینه توزی ، باعث تجزیه و نابودی ایران نمی شود ؟ ؟ ! ! !
2
آقایی گفت کسی می تواند هم ایرانی باشد و هم مسلمان و بنده قبول کردم زیرا دین رسمی ما چند سده است که تشیع شاخه عثنی و عشری هست و در برابر اسلامی که تا "چچن" هم رفته است درصد خیلی کمی را تشکیل می دهد و اعراب شیعه کمتر هستند. خصوصا که شاخه های دیگر مثل "زیدیه" در آنان کم نیست و قطب تشیع ما هستیم همچون عربستان که قطب تسنن هست. شیعه برای ما هویتی فرهنگی جدا از هویت فرهنگی عربستان درست کرده است و کلا روی هم رفته عربستانی ها اصلا ما را مسلمان نمی دانند و همچون مسیح که یهودی بود و مورد نفرت یهودیان بود و کشتنش، امامان ما همچنین منفور عربستانی ها هستند (اگر هم در آن زمان همه شان نبودند الان به احتمال زیاد با شیعه گرایی های ما شده اند که رقیبشان در منطقه هستیم) همچنین حضرت علی تنها نام راشد دارد وگرنه ببینید سنی ها چه می گویند درباره اش. پس اگر آن آقا می گفت هر کسی می تواند هم سنی باشد و هم ایرانی بنده روی قلب نمی زدم. ایشان حتی از خلخالی که شما می گویید بدتر است آرزو دارد هویت ما را از بین ببرد خصوصا که در زیر کتاب چگوارا دیده شد لیبرالیسم و مردم سالاری را هم قبول ندارد. این نرم خویی و لفظ قلم حرف زدن هایشان گولتان نزند، ایشان به القوه یک رهبر ایدئولوژیک خطرناک هستند. باید از ایشان ترسید که قدرت دستش نیفتد. از آن نترس که های و هوی دارد از آن بترس که سر به توی دارد. نه چند نفر که تنها کوروش رو دوست دارن؛ شاید وقتی روزی دوباره اعتماد به نفس شان را بدست آوردند دیگر اینجوری نکنند، آتش عوام زود روشن می شود و زود هم خاموش می شود. کم مسلمانانی هم نیستند که کوروش را دوست دارند و آن را ذوالقرنین می دانند. از مشکلات ذهن دیکتاتورها این است که تفاوت ها را به رسمیت نمی شناسند و از نظر ایشان هفتاد و دو ملت ره افسانه زدند و درست آن یک امت می باشد یا به عبارتی یک ملت. ایشان یک پان اسلامیسم و اسلام گرا که چه عرض کنم یک دین ابراهیمی گرا و پان آبراهامیک رلیژیونیسم هستند! بترسید ازش و امثالشان را خوب بشناسید: دشمن ایران و ایرانی
کوروش دروغین و جنایتکار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک