پیرمرد و دریا
نویسنده:
ارنست همینگوی
مترجم:
کیومرث پارسای
امتیاز دهید
ترجمه دیگر
✔️ کتاب پیرمرد و دریا، مهمترین اثر ارنست همینگوی، داستان زندگی و تلاشهای سانتیاگو است. سانتیاگو، ماهیگیر پیر کوبایی است. او در طول ۸۴ روز گذشته، نتوانسته است حتی یک ماهی صید کند. اما یک روز در دل دریا و برای به دام انداختن یک نیزهماهی بزرگ، وارد جنگی بزرگ میشود. مبارزهای که مانند مبارزهی مرگ و زندگی است.
همینگوی با نوشتن رمان پیرمرد و دریا، به درجهی تازهای از آگاهی رسیده است. او پیش از این و در آثار دیگرش از زخم خوردن و ضعف و آسیبپذیری آدمهای سرسخت سخن میگفت اما اکنون از سرسختی یک پیرمرد ضعیف سخن میگوید.
گزیده ای از کتاب:
او پیرمردی بود که تنها با قایقی در گلفاستریم ماهی میگرفت و هشتاد و چهار روز میگذشت که هیچ ماهیای نگرفته بود. در چهل روز اول پسرکی همراهش بود. اما پس از چهل روز ماهی نگرفتن، پدر و مادر پسرک گفته بودند که پیرمرد سالائو یعنی بدبیارترین آدم روی زمین است و پسرک به دستور آنها به سراغ قایقی دیگر رفته بود و همان هفته اول سه ماهی خوب گرفته بود. پسرک از دیدن پیرمرد که هر روز با قایقی خالی برمیگشت، غمگین میشد و همیشه میرفت تا در بردن گلولههای طناب یا چنگک، و قلاب و بادبان که دور دکل پیچیده بود، کمکش کند. بادبان با گونی آرد وصله شده بود و آنطور که بسته بود، به پرچم شکستی ابدی میمانست.
پیرمرد لاغر و نحیف بود و پشت گردنش چروکهای عمیق داشت. بر گونههایش لکههای قهوهای سرطان خوشخیم پوست بود که از تابش آفتاب بر دریای حاره عارض میشود. لکهها از دو گونهاش به پایین راه گرفته بودند، و بر دستانش داغ زخمهایی عمیق بود که از کشیدنِ طنابِ ماهیهای سنگین بهوجود آمده بود. اما زخمها همه کهنه بودند. به کهنگی شیارهای برهوت بیماهی.
بیشتر
✔️ کتاب پیرمرد و دریا، مهمترین اثر ارنست همینگوی، داستان زندگی و تلاشهای سانتیاگو است. سانتیاگو، ماهیگیر پیر کوبایی است. او در طول ۸۴ روز گذشته، نتوانسته است حتی یک ماهی صید کند. اما یک روز در دل دریا و برای به دام انداختن یک نیزهماهی بزرگ، وارد جنگی بزرگ میشود. مبارزهای که مانند مبارزهی مرگ و زندگی است.
همینگوی با نوشتن رمان پیرمرد و دریا، به درجهی تازهای از آگاهی رسیده است. او پیش از این و در آثار دیگرش از زخم خوردن و ضعف و آسیبپذیری آدمهای سرسخت سخن میگفت اما اکنون از سرسختی یک پیرمرد ضعیف سخن میگوید.
گزیده ای از کتاب:
او پیرمردی بود که تنها با قایقی در گلفاستریم ماهی میگرفت و هشتاد و چهار روز میگذشت که هیچ ماهیای نگرفته بود. در چهل روز اول پسرکی همراهش بود. اما پس از چهل روز ماهی نگرفتن، پدر و مادر پسرک گفته بودند که پیرمرد سالائو یعنی بدبیارترین آدم روی زمین است و پسرک به دستور آنها به سراغ قایقی دیگر رفته بود و همان هفته اول سه ماهی خوب گرفته بود. پسرک از دیدن پیرمرد که هر روز با قایقی خالی برمیگشت، غمگین میشد و همیشه میرفت تا در بردن گلولههای طناب یا چنگک، و قلاب و بادبان که دور دکل پیچیده بود، کمکش کند. بادبان با گونی آرد وصله شده بود و آنطور که بسته بود، به پرچم شکستی ابدی میمانست.
پیرمرد لاغر و نحیف بود و پشت گردنش چروکهای عمیق داشت. بر گونههایش لکههای قهوهای سرطان خوشخیم پوست بود که از تابش آفتاب بر دریای حاره عارض میشود. لکهها از دو گونهاش به پایین راه گرفته بودند، و بر دستانش داغ زخمهایی عمیق بود که از کشیدنِ طنابِ ماهیهای سنگین بهوجود آمده بود. اما زخمها همه کهنه بودند. به کهنگی شیارهای برهوت بیماهی.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پیرمرد و دریا
اما چرا خودش تو سن 60 سالگی خودکشی میکنه پس!!!!!!
ب نظرم باید انتخاب کرد ...
+
لینکِ دانلودِ انیمیشنِ کوتاهِ «پیرمرد و دریا» به کارگردانیِ "الکساندر پتروف"، برنده ی جایزه ی اسکارِ سالِ 2000 در رشته ی انیمیشنِ کوتاه: http://minitoons.ir/post/61
تکنیکِ اثر: نقاشی روی شیشه.
برایِ فروش: کفش بچه، هرگز پوشیدهنشده!
!For Sale: Baby Shoes, Never Worn
همینگوی نشان میدهد که خود هدف اگر دور از دسترس باشد و یا حصول آن ، منفعت و کاربردی برای شخص به ارمغان نیاورد ،اهمیت چندانی ندارد . چرا که مسیر طی شده در راه هدف و مقصود نهایی دارای اهمیت راستین می باشد !
آنچه که مهم است مسیر است ، و مسیر همان سبک زندگی فرد می باشد . خواه نتیجه ای به بار آورد یا خیر !
Ernest Hemingway-
پیرمرد و دریا، حماسه تنهایی و هدف، حماسه ی اراده ی آهنین و یکه تازی؛ پیرمرد و دریا غم انگیز و گیرا، کتابی که حتا با ناکامی قهرمان باز به تو اجازه نمی دهد برایش دل بسوزانی.