فرضیه شجره و خلقت نخستین انسان ها
نویسنده:
شهروز حسنی
امتیاز دهید
کتاب با آوردن نتایج تحقیقات متعدد علمی ابطال داروینیسم را منطقا و عقلا اثبات می کند و سپس در پاسخ به پرسش چی به جایش در تلاش برای ارائه نظریه جایگزینی برای آن از دل قرآن بر می آید و با آوردن آیات متعدد فرضیه جدیدی را مطرح می نماید که ...
بیشتر
آپلود شده توسط:
hassan2008hassan
1395/07/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فرضیه شجره و خلقت نخستین انسان ها
29-گفتید "بهتر است بیاموزید بجای نمک خوردن و نمکدان شکستن که گویی عادت امثال شماست" به سایر مخاطبان , دیگه حوصله اش را ندارم که سم افشانی ها و تهمت پراکنی های شیاطین انسی را شمارش کنم , اگر خواستید خودتان بشمارید و اما جواب : در همیشه روابط ما با غرب , چه کسی نمک خورد و نمکدان شکست , اینکه غرب در دوره رنسانس , میراث علمی مسلمانان را گرفتند و همه را به نام خود ثبت کردند چه معنی می دهد ؟ اینکه آمریکائیها به مصدق خیانت کردند (در حالی که نفت را پیشکش آنها کرده بود ) چه معنی می دهد ؟؟ و اینکه در دهها مذاکره و قرارداد , طرف مقابل بعد از اینکه ما به تعهداتمان عمل کردیم , زیر میز می زند چه معنی می دهد ...
30 – گفتید " کمی احترام اینهمه تلاش و زحمات آنان را نگاه دارید نه اینکه در سن طفولیت واکسن کزاز و فلج اطفال و سیاه زخم و ده ها واکسن دیگر بزنید و در بزرگسالی بجای آنکه حرمت آنهایی را که به علم پزشکی و دانش بشری خدمت نمودن بتازید" جناب شیطان , عرض می شود مریضی برای لیبرال پزشکی , کالایی است که باید ازش پول درآورد , لذا آرزو می کند تا مریضی در دنیا زیاد شود , حتی بالاتر خودش پیش دستی می کند و ویروسهای جدید را در آزمایشگاه های پیشرفته , می سازد , امثال ایدز و جنون گاوی و ... و اینکه چاقو اگر دست تبهکار باشه , باهاش آدم می کشه , لذا , ما فریب این منتها را نمی خوریم , اثلا معلوم نیست شما سر پیازی یا ته پیاز , شما به کفریات خودت ادامه بده , خدای ما هم اینقدر بزرگ است و خودمان اینقدر پزشکهای شریف داریم که این منت گذاشتن شما را خاک کنیم.
31- گفتید " و به صرف مسیحی یا یهودی و غربی بودن بتازید" شیطان نا محترم , جوابت را دادم که ما به شرطی مسلمانیم که به تعالیم حقه شریعت موسی و عیسی و سایر پیامبران هم ایمان داشته باشیم
32- گفتید " و با الفاظ نا معقول همه را به باد نقد و انتقاد بگیرید،" جناب شیطان , خود را همه , تلقی نکن تو هیچی نیستی , در مورد نقد هم , اگر راست می گویی خلافش را ثابت کن .
33- گفتید " شمایی که هنوز رسم ادب را نیاموختید که نباید به آنان که به شما خدمت نمودن بی احترامی نمایید" بنده به همه شیاطین جنی و انسی , بی احترامی که سهل است , لعن می کنم , هیچ شیطانی به انسان خدمت نمی کند , چون اگر خدمت کند دیگر شیطان نیست و اما در مورد رسم ادب , یک سوزن به خودت بزن بعد یک جوالدوز به ما .
34-گفتید " بعید است که بتوانید برای همان خدایی که مدام از آن دم می زنید نیز کمترین احترامی قائل باشید." جناب شیطان , شما قضاوت در این مورد را به عهده خود , خدا بگذار , شما اگر احترام سرت می شد , اینگونه هوای خدا را تنفس نمی کردی , آب خدا را نمی خوردی , از جسمی که خدا بهت به امانت داده استفاده نمی کردی تا اینگونه تبلیغ کفر کنی .
35-گفتید " جای تعجب است که در نهایت نیز مدعی شدید که واژه الگوریتم برگرفته از نام خوارزمی است..."جناب شیطان , واقعا درست گفته اند, که شیاطین احمق اند , یک سرچ ساده کن تا اسناد فارسی و لاتین آن را به دست بیاری , هر چی بیشتر حرف بزنی , بیشتر خودت را ضایع می کنی , از ما گفتن بود .
36- گفتید " در این میراث داری امثال شما مومنان و ملایان و محدثین و رجال دینی چه سهمی داشته اید؟" جناب شیطان , بدان که هر خیری در عالم است به خاطر خداوند به عنوان منشا خیر است , مومنان و محدثان و ... بی جا می کنند , روی حرف و قانون خدا حرفی بزنند , آنها فقط کاشف و تابع آن هستند , همه اکتشافات اصلی عالم توسط مومنان صورت گرفته است , کسانی که معتقدند , وظیفه شان کشف قوانین ثابت خداوند (به عنوان قانونگذار و نگه دارنده آن)است که هیچ تغییر و تحولی در آن ندارد .
37 – گفتید " آیا بجز این است که در طول تمام قرون بجای اینکه کمترین خدمتی به جامعه بشری نماید نقشی جز میراث خواری نداشته اید؟!" جناب شیطان هر چه از چرک و آلودگی در درونتان هست بیرون بریزید , مردم بیشتر با شما آشنا می شوند , بدان که همیشه بزرگترین خدمتها را پیامبران و صالحان و صدیقان , عالم انجام داده اند و اکثر آنها در این راه تا درک موت و شهادت پیش رفته اند , در عوض بزرگترین خیانتها را فراعنه و متکبران و دنیا طلبان عالم انجام داده اند .که همگی تابع شیطان بودند
22- گفتید " به این معنا که آیات و احادیث شما برای من نوعی ارش عقلانی و استدلالی ندارد و ... " جناب شیطان انسی , وقتی کار به اینجا می رسد , خداوند به ما یاد داده است آیات سوره کافرون را بخوانیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ یا أَیهَا الْکَافِرُونَ(الکافرون/1) بگو: ای کافران! لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ(الکافرون/2) آنچه را شما میپرستید من نمیپرستم! وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ(الکافرون/3) و نه شما آنچه را من میپرستم میپرستید، وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ(الکافرون/4) و نه من هرگز آنچه را شما پرستش کردهاید میپرستم، وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ(الکافرون/5) و نه شما آنچه را که من میپرستم پرستش میکنید؛ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِی دِینِ(الکافرون/6) (حال که چنین است) آیین شما برای خودتان، و آیین من برای خودم!
23- گفتید " بجای پرداختن به کانت و نتیچه و زدن به صحرای کربلا..." جناب شیطان , کانت و نیچه در جبهه مقابل , امام حسین (ع) هستند لذا التقاط نکنید , ضمنا شیعه با صحرای کربلا هویت می گیرد , جسارت تو را,در مولفه های هویتمان تحمل نمی کنیم و...
24- گفتید " که طبق معمول هرکجا که کم می آورید دیواری از کفر و الحاد را به ناف این یهودی یا آن مسیحی غربی می بندید" جناب شیطان که سیاستت تفرقه بیانداز و حکومت کن است , شما که هیچ ملاحظه و احساس حیایی ندارید , چرا جاهایی که کم آورده ام را لیست نمی کنید , بقیه بفهمند شما راست می گویید یا فقط شانتاژ
ضمنا حرف تو دهان ما نگذارید حرف ما در مورد شریعت موسی و شریعت عیسی (ع) این آیه قرآن است
قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَینَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِی مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِی النَّبِیونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ(البقرة/136)
بگویید: «ما به خدا ایمان آوردهایم؛ و به آنچه بر ما نازل شده؛ و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از فرزندان او نازل گردید ، و (همچنین) آنچه به موسی و عیسی و پیامبران (دیگر) از طرف پروردگار داده شده است، و در میان هیچ یک از آنها جدایی قائل نمیشویم، و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم؛ (و تعصبات نژادی و اغراض شخصی، سبب نمیشود که بعضی را بپذیریم و بعضی را رها کنیم.)»
25-گفتید " بهتر بود کمی در عقاید و نحله های فکری دانشمندان مشرق زمین و ایرانی تحقیق و تجسس می نمودید تا متوجه شوید که پیش از آنکه امثال کانت و نیچه و دکارت و مارکس ووو... ده ها فیلسوف غربی از مادر زاده شوند، محمد بن زکریای رازی این اندیشمند بزرگ ایرانی بود که وجود یک خالق موهوم را با استدلال منطقی بزیر سوال برد" جناب شیطان باید اعتراف کنم تبحر خاصی در کشاندن بحث به سمت زمین بازی خودتان یعنی الحاد و کفر دارید , حیف از این استعداد .... به هر حال خداوند از همه مخلوقاتش بی نیاز است و زیر سوال بردن او کوچکترین اثری در او ندارد , ولی قطعا ملحدین , نابود می شوند و ... بنده رازی را به تلاشهایش برای کشف الکل برای مصارف طبی می شناسم , از این موردی که گفتید بی اطلاعم , ولی اگر درست گفته باشید ,(که بعید می دانم چون همیشه به جای سند , فقط اتهام می زنید ) به راحتی از او و حرفش اعلام برائت می کنیم , ما بر سر حق و اسلام با هیچ کس عقد اخوت نبسته ایم و...
26- گفتید " پس لاجرم اگر کسی منتقد یک چنین خالقی بود لزوما نمی باید پیرو اندیشه فلان دانشمند یهودی یا آن فیلسوف مسیحی باشد...." جناب شیطان , با این همه تعصبی که برای انکار خدا دارید آن وقت به ما تهمت می زنید که شما متعصبید .
27- گفتید " بنده پیشتر گفتم که همین غربی ها بودن که با ثبت..." جناب شیطان , بنده همین جا , کارنامه غرب پرستی شما را تائید می کنم , همین شماها هستید که ماموریت دارید , موئلفه های هویت داخلی را تخریب کنید و غیریت از تمدن ایران را برای ایرانیها بزک کنید و...
13- چقدر طرز تفکرتان شبیه کاربر جناب نیکدوست است گویی هر دو آی دی متعلق به یک نفر است . لذا اتهام ها را می شماریم و از روی ساعت ثبت پستهاتون میشه فهمید که , ایران نیستید شاید اسرائیل , شاید , سوئد , ... و اینکه اینقدر راحت گنده گویی می کنی و به مقدسات توهین می کنی , قطعا خارج از حکومت ایرانی ...
14- گفتید " یک نگاه به ادعاهای بی اساس خود بیندازید" بشمار یک لطفا شما ادعاهای با اساس مطرح کنید ببینیم چی برای گفتن دارید
15- گفتید " چیزی جز سفسطه بافی و مغلطه کلام نیست." بشمار 2 و 3 اتهام بدون مصداق همچون تف سر بالا به صاحبش بر می گردد .
16- گفتید " براستی این گفتار پوچ و بی پایه و اساس رو که به خورد مخاطبین می دهید نامش را سخن مستدل و منطقی گذاشته اید! " بشمار 4 و 5 و 6 بنده بار ها و بارها مخاطبان را به علم و عقل و حریت با تعریف قرآنی اش ( از منظر کلام الله) دعوت کرده ام لذا این جو سازی ها اثری ندارد .
17-گفتید " هرچند که بهتر میدانم وقت خود را بجای پاسخ دادن به گفتار بی پایه و اساس شما به اسکن کردن یکی دو کتاب یا مطالعه صرف نمایم" بله از تعهدی که به سیاه نمایی دارید کاملا معلوم است چقدر به زمانتان اهمیت قائلید ,و چه کتابهایی را اسکن می کنید یا به مطالعه چه کتابهایی علاقه دارید . ضمنا اسکن کتاب ارزشی ندارد , حمل کردن مفاهیم حق آن مهم است . مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ(الجمعة/5)
کساني که مکلف به تورات شدند ولي حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشي هستند که کتابهايي حمل ميکند، (آن را بر دوش ميکشد اما چيزي از آن نميفهمد)! گروهي که آيات خدا را انکار کردند مثال بدي دارند، و خداوند قوم ستمگر را هدايت نميکند!
18- گفتید " ...و هم سودی برای دیگر دوستان علاقمند به مطالعه و اعضای این سایت دارد" چه بسیار شهید فهمیده ها که در نوجوانی به حقیقت رسیدند و آن را ادامه دادند و چه بسیار تقی زاده ها که عمری را گذراندند و حقیقت را یکی دانستن فلسفه و حکمت یافتند و امروز ملعون و البته امام ضلالت خیلی ها شدند و... و میس اینفورمیشن (اطلاعات مخدوش) در کنار ماس اینفورمیشن ( اطلاعات انبوه ) برای این است که مخاطب به حقیقت نرسد و... لذا هر کتابی ارزش خواندن ندارد و کتابهای فاسد مثل غذای فاسد , روح را مریض می کند و...
19- گفتید " وقتی بنده نوعی منکر وجود یک خالق می گردم یعنی به کل خط بطلان بر فرضیه خداباوری می کشم" اجازه دهید بنده شمای نوعی را شاگرد شیطان در نظر بگیرم و از این به بعد اسم استادتان شیطان را مخاطب قرار دهم .
شیطان قسم خورده است که نوع انسان را به زیر مقام خود بکشد تا به خدا ثابت کند , اشتباه کرده است و... لذا انکار خدا و ترویج آن هدف شیاطین جنی و انسی است و به هیچ وجه نشانه روشنفکری و عالم بودن نیست .
ثانیا اگر شیطان خداباوری را فرضیه خطاب کند , ما اعتقاد به خدا و کتب خدا , و رسل خدا , و ملائکه خدا ,آیات خدا , غیب خدا ,آخرت خدا را حقیقت می دانیم و به آن ایمان داریم . بالاخره قیامتی بر پا میشه و معلوم میشه کی درست می گفته.
20- گفتید " در چنین حالتی یعنی بنده یک فرد ماتریالیسم یا دهری هستم پس این همه طول و تفسیر و آیه و حدیث آوردن در برابر چنین تفکری هیچ معنا و مفهومی ندارد!" در دنیا هزاران نوع کفر و شرک وجود دارد , اصل برای ما این نیست که ایمان خودمان و اطرافیانمان را حفظ کنیم , لذا شما هر کی می خواهی باش , ما خودمان را تا سطح تو پایین نمی یاریم , اثلا چرا تو خودت را از سطح پست مادیت بالا نمی کشی و در حوزه ارزشهای روحانی رشد کنی .
4- فرمودید "... نمیتونن این تئوری رو به انسان {اغلب خودشان و نزدیکان و قدیسانشان}تعمیم بدن" دوست عزیز لطفا اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید , هیچگاه نظرات باطل را , اجبارا به خود , نقبولان , شما بابت عقلی که از خدا گرفته ای , مسئولی , همین عقل است که فرق شما را از جماد و نبات و حیوان و ملک تعیین می کند . حداقل , حداقل این طور بگو : عقل آنها تعمیم داروینیسم را رد می کند و..
5- فرمودید " چرا که قدیسین و پیامبران و امامان {از نظر نژادی و شجره ای} زیر سوال رفته و به سرشاخه ی میمونیت و تک سلولیت میرسند" واقعا نمی دانم چی بگم شما حرف 124000 پیامبر و 12 امام معصوم و همه صالحان و شهدا را زمین می گذارید , بعد ادعای فرضیه یک نفر را ( نظریه ای که با حس و تجربه اثبات نشده است) را مبنا قرار می دی و...
6- فرمودید " و تصور این مطلب تابوست" جسارتا شکستن داروینیسم برای شما , تابو است, که حاضرید همه پیامبران و ائمه را نعوذ بالله میمون و تک سلولی پایین بکشید , ولی حاضر نیستید خودتان را تا جایگاه فراتر از ملک و خلیفه اللهی بالا بکشید و...
7- فرمودید : " حتی علت اینکه خود داروین در مطرح کردن آن تعلل بسیار کرد همین عوامل مذهبی و درونی بود." پیامبر ما داروین نیست لذا تعلل یا سرعت آن , برای ما هیچ ارزشی ندارد . به شما هم توصیه می کنم او را در حد خودش ببینید , یک دانشمند یهودی که تلاشهای زیادی در لیست کردن انواع گیاهی , جانوری کرد و صرفا , صرفا , صرفا , یک فرضیه ارائه داد (از نوعی به نوع دیگر تبدیل شدن موجودات ) که البته با هزاران آزمایش ابطال شده است و امروز داروینیسم نه به خاطر اینکه داروین گفته است طرفدار دارد , بلکه چون پناهگاهی است که کافران و مشرکان و دنیا طلبان به آن پناه برده اند هنوز طرفدار دارد .
8- فرمودید " بهرحال تئوری تکامل شاید ایراداتی داشته باشد که بعضا بمرور زمان رفع میشود" از من می شنوید , به این خیالات امید نبندید , مرگ و قیامت دو واقعه ای است که ما به سرعت به سمت آن در حرکتیم . تا فرصت هست برگه های امتحانی مان را با خوبیها , درستها , حق ها , صدق , راستی , محبت , و... پر کنیم
9- فرمودید " اما مسلما بطور کلی و یکجا قابل نفی نیست" ما اصل و کلیات فرضیه او را ( تغییر و تبدیل نوع به نوع موجودات ) نفی کردیم , البته به تلاشهای او در جزئیات ,(شناسایی و لیست کردن ) احترام می گذاریم.
10- فرمودید " مثل بخش اعظمی از دنیای علم با مذهب {مخصوصا ظاهر مذهب} در تعارض است." دانشمندان شریعت اسلام و مذهب شیعه که علوم عظیمی را در ریاضیات , کیمیا (شیمی ) و ... تولید کرده اند ثابت کرده اند که این جمله شما اشتباه و باطل است .
11- فرمودید " در واقع نگارش این نوع کتابها و جبهه گیری های ضدداروینی.... فقط نوعی اعلام برائت مضحک از "میمون" بودن است." بگذارید فقط به این جمله بخندیم و عبور کنیم شما به اصل میمون بودن خودت برس , بگذار ما هم در تلاش برای شناخت جایگاه انسان معارف جدید را تولید کنیم .
.امیدوارم کفایت کرده باشد البته مسئله ما این نیست که آیا خدایی که فلاسفه مسیحی تصویر می کنند , درست است یا غلط ما در دستگاه فکری قرآنی , مطالب را چیدمان می کنیم و اصل برای ما , بررسی موضوعات از منظر و کلام الله است نه فیلسوفان غرب و شرق که , هیچ دو تایی از آنها را نمی توان پیدا کرد که پشت هم را گرفته باشند و ...
3- فرمودید:" کشف نیوتن دیدگاه ها را بسیار تغییر داد ولی خدا را شکر متعصبان در مقابل دانش مصون اند و دانش در فکر و مغز آنها چندان تاثیری ندارد و آنها را از راه راست منحرف نمی کند" اولا اسحاق نیوتن دانشمند شریعت یهود بوده است یعنی دیندار بوده است ( حالا همان آیین تحریفی) لذا مطمئن باشید اگر علمی هم در جهان تولید می شود توسط دیندارهاست و بی دین ها فقط مصرف کننده اند و طلبکار .حتی خود داروین هم اول دوره الهیاتش را گذراند بعد وارد زیست شناسی شد و ...
دوم اینکه , وقتی کافران و مشرکان به باطل خود تعصب دارند و به هیچ راهی , مستقیم نمی شوند به ما حق بدهید که بر سر قرآن و هدایت های ائمه خود تعصب داشته باشیم .
سوم اینکه حساب دکانداران یهودی و مسیحی و مسلمان را از شیعیان جدا کنید (کسانی که دین را وسیله دنیاطلبی و منافع خود می خواهند ) هر چه می خواهید به آنها نسبت بدهید , ما را هم همراه خود خواهی یافت .در شیعه عقل حجت حق است یعنی تنها چیزی را به عنوان حق قبول دارد که عقلا به آن رسیده باشد و...
چهارم اینکه امام صادق ما شیعیان, در دانشگاهش 4000 شاگرد تربیت کرد که یکی اش, رازی کاشف الکل بوده است و... ودعای ما همواره این است وَقُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا(طه/114) و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون کن!» لذا مصونیت از دانش اتهام بیجایی بود . لذا هیچ مذهبی به اندازه شیعه به علم اهمیت نداده است .
پنجم اینکه همین توصیه ای که فرمودید را به خودتان بر می گردانم " و لطفا هر چیزی را با هم قاطی نکنید و حداقل آن وجدان را داشته باشید که با دروغ گفتن و اطلاعات غلط دادن نخواهید به هدف برسید."
با عذر خواهی از دوستان بابت غیبت طولانی ام
1- در پاسخ به مخاطب محترم 01312247566 که فرمودند " فرد دیگری که در مظان اتهام است" لطفا جمله تان به طور کامل مفهوم کنید . اگر منظورتان بنده هستم که بنده تفکر پاگان و کفر کیشی را متهم می کنم , شما حساب خودت را با اینها قاطی نکن , از طرفی یک عقل آزاده در مورد پست ها قضاوت کند تا ببیند , آیا بنده بیشتر مورد اتهام قرار گرفته ام یا ... , اثلا مصادیق اتهام را بفرمائید تا همگان بتوانند قضاوت کنند .
در پاسخ به مخاطب محترم EFA
2- در مورد سرچی که فرمودید و نتیجه نگرفته اید لطفا آدرسهای زیر که در صفحه اول سرچ می آید را هم مطالعه بفرمائید .
http://www.bashgah.net/fa/content/print_version/10582
http://www.aftabir.com/articles/view/religion/moral/c7c1125996773p1.php/%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87
و همینطور :
ژیلسون در قسمتی از کتاب خدا و فلسفه اینگونه می گوید : فلاسفه جدید پس از اینکه مفهوم «کسی که هست» را توام با معنای حقیقی مساله وجود، به فراموشی سپردند; طبیعتا باید به سطحیترین تفسیر مساله علل غائی باز میگشتند. بدین قرار خدا در آرا فونتنل و ولتر تبدل به «ساعتساز» شد، یعنی مهندس عالی ماشین عظیم عالم. ژیلسون معتقد است که فلاسفه جدید در باب خد اچنان سخن گفتند که گویا فلسفه قرون وسطی اصلا وجود خارجی نداشته و آنها بلاواسطه، پس از فلاسفه یونان پا به عرصه تفکر گذاشته بودند. نکته حائز اهمیت در این دوره تفکیک میان ایمان و تعقل و در نتیجه جدایی خدای فلسفه از خدای دین بود. آنگاه که فلسفه راه خود را از دین جدا کرد فیلسوفان متدین دو راه بیشتر در پیش نداشتند: برخی خدای مسیحی را در کنار خدای دکارت پذیرفتند و برخی همان خدای صنعت کار بسنده کردند.
و مزید اینکه
اصالت تکنیک و تکنولوژی بر نیروهای ماورایی و غیبی سبب می شود که جایگاه الوهیت پروردگار متعال دچار خدشه شود و جهان متصور در چنبره ی تفکر خدای ساعت ساز مسیحیت گرفتار گردد. خدایی که هیچ ربوبیتی نسبت به جهان ندارد و جهان را پس از خلق به حال خود رها ساخته است. با دامن زدن به این تفکر ، نقش پروردگار متعا%
کتاب بسیار جالبیست خصوصا که بنا به شواهد و قرائین تاریخی گردآوری شده است. از صدر تا ذیل کتاب صحبت از کشتار و قتل عام و شکنجه دانشمندانیست که در طول تاریخ بشریت همواره سعی نموده اند با کمک علم و دانش خود زندگی را برای بشر بهتر و هموار نمایند. صحبت از سوزاندن کتب و دانش فلاسفه و اندیشمندان بدست مرتجعین دینی اعم از مسیحی و یهودی و مسلمان است. آنچه که تاریخ بشریت همواره بیاد داشته چیزی جز شکنجه و تکفیر و به آتش کشیدن عالمان بدست رجال دینی و دکانداران دینفروش بیش نبوده است. جنگ میان مذهب برپایه ایمان سنتی و تحجر و تعصب با علم و دانش بشری که از راه تجربه و تجزیه و تحلیل و آگاهی و معرفت از شناخت جهان عینی بدست آمده است.
امید به اینکه اسکن این کتاب به زودی تمام گردد و دوستان و علاقمندان بتوانند از آن بهرمند شوند.
جالب اینجاست که اگر ترجمه قرآنی چند مترجم شیعی همچون فولادوند،الهی قمشه ای،مکارم،خرمشاهی و....را کنار هم بگذارید خواهید دید که اغلب ترجمه ها با یکدیگر متفاوت است!
جای تعجب نیست که با این همه ادعایی که شما دارید و با این ادعا که این جهان و خلقت دارای خالقی قادر و عالم و تواناست،این مترجمین و مفسرین هستند که در طول 1400 سال با این شیوه ترجمه و تفسیر به رای و بعضا تاویل های خود خواسته از آیات قرآنی سعی نموده اند به آن اعتبار ببخشند.
و اما سخن آخر.
بنده قبلا عرض کردم من خدا هستم!
بجای مغلطه کردن و سفسطه گری و این ادعا که نمی دانم بنده کافرم یا ملحد و زندیق هستم بهتر است با استدلال عقلی به دیگران ثابت نمایید که بنده خدا نیستم(خواهشا باز هفتاد خط آیه و حدیث نقل نفرمایید که نمیدانم شمای شیعی چنین و چنان هستید. اینجا صحبت از شمای شیعی نیست شما میتوانید هر عقیده و اعتقادی که می خواهید داشته باشید قرار است به بنده نوعی ثابت نمایید که این جهان خالقی دارد و آن خالق نیز من نیستم!)
باسپاس و امید اینکه بیشنر به دنبال اندیشیدن علمی باشید تا پیروی از یک ایمان کور سنتی.
وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لَا یَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ﴿۱۷۱﴾
مثل (تو در دعوت) کافران، بسان کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر،) صدا میزند؛ ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمیشنوند؛ (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمیکنند. این کافران، در واقع) کر و لال و نابینا هستند؛ از این رو چیزی نمیفهمند!
خوب از آنجا که احتمالا بجز شما کسی اینجا تسلط کامل و کافی به زبان عربی ندارد بد نیست که لطف بفرمایید عین تک تک کلماتی را که در آیه 171 سوره بقره آمده را به شیوه ترجمه(نه تفسیر و نه حتی تاویل) بیاورید، با عرض پوزش من بیسواد هرچه نگاه میکنم متوجه نمیشم چگونه نیم خط آیه عربی می تواند یک خط و نیم ترجمه داشته باشد!(خوشبختانه زبان چینی هم که نیست بگوییم ترجمه چهار حرف چینی آن میشود شاهنامه فردوسی!) زبان عربیست و قرار است شما نیز وقتی یک آیه را نقل می کنید عین ترجمه آیه را نیز زیر آن بیاورید. نه قرار است تفسیر کنید و نه تاویلی از آیه صورت گیرد.
خوب بفرمایید نشان دهید کجای آیه فوق صحبت از((گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر)) شده؟ کجای آیه عربی ذکری از(( و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمیکنند. این کافران، در واقع)) کجا صحبت از گله گوسفند و کافر و ملحد شده که شما هرچی دوست داشتی برای بنده سرهم کردید و به اسم ترجمه اینجا نقل نمودید؟!
شمایی که هنوز اینقدر سواد نداری که بدونی در ترجمه آیه جایز نیست دخل و تصرفی صورت گیرد و قرار نیست مترجم هرآنچه که فکر می کند درست است را در ترجمه آیه بیاورد. اگر اینگونه است پس این کلام خدای شما نیست و کلام شخص شخیص شما یا آن مترجم است. اگر کلام خداست پس کو و کجای آیه چنین آمده(بفرمایید نشان دهید!)
از آنجا که مشخص است چه مغلطه ای را در پیش خواهید گرفت آنچه در بین دو ابر و پرانتز نقل شده به این خاطر است که خواننده این آیات درک بهتری از کلام و نیت خدا داشته باشد باید عرض کنم کی به شما یا آن مترجم اجازه داده هرآنچه که دوست داشته را در میان دو پرانتز به نام کلام خدا به خورد خلق الناس بدهد! اگر این کلام خالق است و خالق جنابعالی قادر و مطلق و توانا و دانا و عالم به جهان ووو....الی ماشاالله صفات دیگر است پس شمای نوعی چکاره هستی که علم و آگاهی او را به زیر سوال می برید؟ اگر قرار بود این کلمات از قبیل گوسفند و کافر و چنگال و خطر و حقیقت و درک ووو...الی آخر در این آیه وجود داشته باشد خالق شما مطمئنا از شمایی که در برابر ید قدرت او هیچ نیستی خود می توانست چنین کند پس لازم نبود شما کلام ناقص او را کامل نمایید(البته اگر بپذیرید که کلام او ناقص است!) و اگر ناقص نیست پس این اضافاتی که شما به اکثر آیات او با مشخص نمودن آن در میان دو پرانتز می افزایید چه معنا و مفهومی دارد؟!
این گفتار عین گفتار شماست که نقل قول می نمایم:
... وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یعْلَمُونَ(یوسف/68) و او به خاطر تعلیمی که ما به او دادیم، علم فراوانی داشت؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند!
یعنی همه جای جهان آب در شاخص سانتیگراد شماره 100 به جوش می آید ( البته طبق فرمول مربوطه با احتساب فشار هوا)
بد نیست کل این آیه را بیاوریم تا ببینیم کلا موضوع چیست و چگونه از دل سوره یوسف و آن داستان اساطیری قوم یهود یک لابراتورا و آزمایشگاه پژوهشی مدرن بیرون کشیده اید!!
وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا کَانَ یُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا حَاجَةً فِی نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضَاهَا وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۶۸﴾
و چون همان گونه که پدرانشان به آنان فرمان داده بود وارد شدند [این کار] چیزى را در برابر خدا از آنان برطرف نمیکرد جز اینکه یعقوب نیازى را که در دلش بود برآورد و بى گمان او از [برکت] آنچه بدو آموخته بودیم داراى دانشى [فراوان] بود ولى بیشتر مردم نمى دانند (۶۸)(ترجمه فولادوند)
خوب دوست محترم بفرمایید این نقطه جوش و شاخص 100 درجه سانتیگراد رو شما چجوری با یک عجی مجی لاترجی از دل این آیه بیرون کشیدید؟!
کجای این آیه (که هیچ کل این سوره یوسف)صحبت از نقطه جوش آب و فشار هوا و اتمسفر ووو...الی آخر است؟!
یا جنابعالی بنده رو احمق فرض کردید یا فکر کردید با چهارتا آیه و حدیث و تفسیر به رای می توانید ادعاهای بی اساس خود را مستدل و عقلانی جلوه دهید!
وقتی خدمتتان عرض می کنم عقل علمی یعنی این دوست عزیز، یعنی شناخت و ادراکی که با قوه فاهمه از راه تجزیه و تحلیل مادی و جهان اطراف ما بدست می آید که گویا کمترین شناختی از آن ندارید. نه عقل دینی که یک آیه را که کاملا مشخص است در چه باب و چه روایتی نقل شده را به هر نوع که خواستید تفسیر و تاویل نمایید.