به نظر بنده ی حقیر اسلام اهل بیت وجوه مختلفی دارد یکی از مهمترین این موارد ارزش نهادن به پرسش ها و سوالات و حتا شک و شبهات و تلاش برای حل و به نتیجه رسیدن آن است.
دوست عزیزمان و همه حق دارند سوال داشته باشند حتا شک کنند و در پی پاسخ و یقین باشد. منش تکفیری در بسیاری فرق وجود دارد امامنش اهل بیت این نبوده است
و در باره قرانی که در دست است، گفتنی است که این کتاب را عثمان و شماری از بزرگان آل سفیان و بنی امیه بسلیقه خود گرد آوردند ، درحالیکه حضرت علی هم با اینکه نزدیکترین مرد به حضرت محمد بود و همه گفته های حضرت محمد را نگاشته بود قرانی گردآورده بود که پس از مرگ محمد آنرا به مسلمانان برنمود اما عثمان و آل سفیان و بنی امیه آن قران علوی را نپذیرفتند و آنرا همراه با همه قرانهایی که بجز قران عثمانی باشد را ممنوع اعلام کردند و سوزاندند، برای همین بعضی از شیعیان همچون علوی های ترکیه و سوریه ، این قران عثمانی را تحریف شده میگویند.
قرآن تدوین شده توسط حضرت مولا امیرالمومین امام علی علیه السلام باید گفت این امر مربوط به 6ماه نخست پس از رحلت نبی مکرم اسلام حضرت محمدصلی الله علیه و آله و سلم رخ داد و اتفاقا رد کنندگان آن عثمان و آل سفیان نبود بلکه گروه حاکم بودند خلفای اول و دوم غیر سفیانی اند تا آنجا که ابوسفیان در جریان سقیفه به مولا امام علی علیه السلام پیشنهاد داد حاضر است لشکر به یاری او جمع کند که مولا رد فرمودند. ابوسفیان ننگ می دانست کسی خارج از بنی امیه و بنی هاشم خلیفه شده و این از عصبیت قومی بود.
اما در باب قرآن و تدوین زمان عثمان
شورای تدوین کتاب در زمان عثمان شکل گرفت و نهایتا به ریاست ابی بن کعب که از بزرگان صحابه و قرآن نگاران بود گردآوری شد. همه صاحبان قرائت ها پذیرفتند الا جناب ابن مسعود که مصحف خود را تحویل نداد
وقتی حضرت مولا امام علی علیه السلام قرآن را دیدند یک مورد غلط املایی دیدند به ایشان عرض شد درستش کنیم فرمودند خیر به هیچ وجه دیگر چیزی از این کتاب کم و زیاد نکنید و با این تدبیر از هرگونه کم و زیاد کردن به هر بهانه ای جلوگیری فرمودند
در زمان خلافت امیرالمومنین امام علی علیه السلام درباره قرآن و گردآوری زمان عثمان سوال شد ایشان تایید فرموده و فرمودند عثمان با ما مشورت کرد و این کار مورد تایید ما بود(نقل به مضمون)
دوستان بزرگوار جهت اطلاع بیشتر به کتاب ارجمند تاریخ قرآن اثرجناب استاد محمدهادی معرفت مراجعه بفرمایید. ایشان با دیدی علمی و منابع و ماخذ و مستندات علمی در این باره توضیحات دقیقی ارائه داده اند.
دبیرزاده عزیز
هرگز قصد جسارت به سـاحت جنابعالی که شـخصیتی فهیم و فرهیخته ای هسـتید نداشته و ندارم، عرایض بنده فقط؛ متـوجّه اظهاراتی بود که به کـرّات برخی از دوسـتان دیگر نیز کـم یا زیاد به آنها اشـاره
نموده اند، در طول مدّتِ کوتـاهی که از طریقِ کتابنـاک با جنابعالی آشـنا شـده ام، علیرغم اختـلافِ نظر از برخی جهات؛ شخصـاً بسیار چیز ها از مطـالب و اظهارات شما یاد گرفته ام و از این بابت سپاسگزار
شـما هستم، « من علّمنی حـرفاً فقـد صـیّرنی عبـدا »، این تبـادل نظـرها و اضـداد در گفتارها است که به انسان آگاهی می بخشد، به هر حال خطا و اشـتباه مال انسان است و احدی از آن مبرّی نیست،
بنابراین، از نظرِ بنده کماکان، مختارید هرچه را که به آن باورمند هستید و یقین دارید اظهار فرمائید، روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است وانگهی هرچه می خواهد دل تنگت بگو.
جناب amenmarr عزیز ،
پدرم روز بدنیا آمدن فرزندانش را در قران قدیمی که در خانه داشتیم مینوشت ، و من خود شیعه زاده ام ،و هرچند هنوز پرسشهایی درباره صدر اسلام و تدوین قران در دست و خانه نشینی حضرت علی و دیگر نکته ها هست به احترام هموطنان عزیزم دیگر آنها را مطرح نخواهم کرد، و البته امیدوارم فراموش نکنیم که قران هر چند محترم است اما اینکه به هر کس که از آن انتقادی داشت برچسبهای دشنامگونه بزنیم و بجای بحث تاریخی بیطرفانه، شاهد و مدرک از خود بیاوریم و آنها را حکم نهایی بدانیم نیز روا نیست و این همان منش تکفیری است ، من وطنم و ارزشهای والای انسانی را دوست دارم ، و هر چه که این ارزشها را نقض کنند حالا در هرقانون و فلسفه و دینی که باشد را نمیپذیرم.
به جناب " مادرم "،
با شما موافقم ، ما همه باید به مقدسات یکدیگر احترام بگذاریم و همدل باشیم ، اما دو نکته را بیاد داشته باشیم:
یکی اینکه دانستن و آگاهی ژرف داشتن عیب نیست اما ندانستن و نادانی و یا چشم بسته هر چیزی را پذیرفتن عیب است ،
و دیگر اینکه :سایت" کتابناک "با فیسبوک و دیگر سایتهای عامه پسند دیگر فرق میکند چون این سایت(کتابناک) ویژه کتابخوانها و کسانی است که اندیشمندی را دوست دارند و اهل مطاله و پژوهشند یا بقول شما ادعای دانشمندی و به رخ کشیدن اطلاعات اند!! (یا شاید من جای عوضی آمده ام؟)،
اگر آن هندو بهاگواگیتا را بهترین کتاب میداند و هیچ کتاب دیگری را نمیپذیرد و اگر آن یهودی تورات و تلمود را بهترین کتاب میداند و انجیل و فران و رانمیپذیرد و یا آن مسیحی که تنها انجیل خودش را بهترین کتاب میداند و یا مسلمانی که کتاب خود را کاملترین معجزه میپندارد و انجیل و تورات را تحریف شده میگوید، کدام درست میگویند؟ آیا میشود همه آنها درست بگویند؟ یا هیچکدام؟
دبیرزاده عزیز
قرآن حکیم در زمان حضـرت محمّد ص و بادسـتور و نظارت آن حضرت جمع آوری شده و عثمان فقط مردم را به قرائتِ واحد ترغیب کرده است زیرا در زمان او قرائت های دیگری نیـز رواج داشـته است و مصدّق
بیشتر بزرگان اهل تسـنّن نیز بوده است، فقیهِ برجسـته و دانشمند؛ سیّد مرتضی علم الهدی برادر سیّد رضی، جامع علیقدر نهج البلاغه از علمای قرن چهارم هجری و از نوادگان حضرت امام جعفر صادق ع
چنین میگوید؛ « إن القرآن کان على عهد رسول الله ص مجموعا مؤلفا على ما هو علیه الآن، أن جماعة من الصحابة مثل عبد الله بن مسعود وأبی بن کعب وغیرهما ختموا القرآن على النبی ص عدة ختمات،
وهو یدل بأدنى تأمل على أنه کان مجموعا مرتبا غیر منشود ولا مبـثوث » بدون تردید علم به درست بودن قرآن ، مانند علـم به شـهرها و حوادثِ بزرگی اسـت که غـرض و نیّـت برای نقل آن زیاد است ؛ قرآن
در زمان رسول خدا به صورت جمع آوری شـده و تالیف شده به صورت کنونی بـوده است ؛ عده ای از صحـابه مانند عبدالله بن مسـعود و ابی بن کعب و غیـر آن دو قرآن را به طور کامـل در زمان رسـول خدا ص
چندین بار ختم کرده بوند ؛ و این مطلب با کوچکتـرین توجّهی دلالت می کند که قـرآن گرد آوری شده و به ترتیب بوده است و اینطور نبوده که بخواهند به دنبال جزء جزء آن بگردند و پراکنده نیز نبوده است. و
نیز سیـوطی از علماء بزرگ و مشهور اهل تسنّن در اتقان به نقل از الانتصار از قول قاضی ابوبـکر می گوید؛ « الذی نذهب إلیه أن جمع القرآن الذی أنزله الله و أمر بإثبات رسـمه ولم ینسخه ولا رفع تلاوته بعد
نزوله هذا بین الدفتین، وأن ترتیـبه و نظمه ثابت على ما نظمه الله تعـالى ورتبه علیه رسـوله من آی السـور » آن چیزی که ما آن را قبـول داریم آن است که؛ کسـی قـرآن را جمع آوری کرده است که خـداوند
متعال آنرا بر او نازل کرده است و ایشـان دسـتور به نوشـتن آن نموده اما با دست خود آن را ننوشتند و بعد از آنکه آنچه بین دو جلد از متن قرآن کامل شد، چیزی از آن از دست نرفت، و نیز ترتیب و نظم آن بر
همان نظمی است که خداوند آن را قرار داده و رسول خدا ص آن را به صورت آیه های سـوره ها مرتب نموده است. گذشـته از این احادیث و روایات معتبـر، حدیث ثقلین « انّی تارک فیکم الثّقـلین کتـاب الله و
عترتی » که مورد تصدیق علمای بزرگ اهل تسـنّن و شیـعه است مبنی براینکه؛ من در میان شـما دو امانتِ گرانقدر و بی نظیـر، باقی میگـذارم؛ یکی کتـاب خدا و دیگـری عتـرت و اهل بیـتم؛ گـویا و شاهد
بزرگی بر وجود قرآنِ کامل در زمان حیـات خـودِ آن حضرت بوده است و قطعاً گِردآوری آن کار عثـمان و آل سفیان و بنی امیّه نبوده است. علیهذا؛ انتـظار می رود اراجیفی را که مغـرضانِ خائنِ به دیـن و ملّت و
فراریانِ غرب نشین در کتابهای بی مایه و غیر مسـتدل، ذکر کرده اند، اظهار نشود و این گونه و با صراحت تکرار نگردد و برداشتهای سلیقه ای شخصی را بدونِ ذکرِ مآخذ بیان نشود.
جز به دست و دل محمّد نیست .... حلّ و عقد خزانة اسرار
چون دلت پر ز نور احمد بُود .... به یقین دان که ایمنی از نار
گفتنی ها زیاد است ،بیایید هر کلام دلنشین و لطیف را ارج بگذاریم ، و با عمل خالصانه خود، آن را به اشتراک بزاریم،
ببینید از این سخنان پر معنا و زندگی بخش کدامش مناسب حال شماست، راه گشای شماست،آرامش بخش دل شماست، چراغ راه شماست و............انتخاب کنید و سر بلند بسوی مقصد نهایی پیش بروید.
بحث کردن وادعای دانشمندی و به رخ کشیدن اطلاعات ،راهی نمی گشایند ،که راه را پر پیچ و خم و دشوار و سخت میکنند،وایجاد تفرقه ودشمنی،ودور شدن از اصل انسانیت.
بقول مولانا
تا قیامت می زند قرآن ندا
ای گروهی جهل را گشته فدا!
که مرا افسانه می پنداشتید
تخم طعن و کافری می کاشتید
خود بدید ای عما ی طعنه زن
این شما بودید افسانه ،نه من
من کلام حقم وقائم به ذات
قوت جان جان و یاقوت زکات
نور خورشیدم، فتاده بر شما
لیک از خورشید نا گشته جدا.
در پناه حق
و در باره قرانی که در دست است، گفتنی است که این کتاب را عثمان و شماری از بزرگان آل سفیان و بنی امیه بسلیقه خود گرد آوردند ، درحالیکه حضرت علی هم با اینکه نزدیکترین مرد به حضرت محمد بود و همه گفته های حضرت محمد را نگاشته بود قرانی گردآورده بود که پس از مرگ محمد آنرا به مسلمانان برنمود اما عثمان و آل سفیان و بنی امیه آن قران علوی را نپذیرفتند و آنرا همراه با همه قرانهایی که بجز قران عثمانی باشد را ممنوع اعلام کردند و سوزاندند، برای همین بعضی از شیعیان همچون علوی های ترکیه و سوریه ، این قران عثمانی را تحریف شده میگویند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قرآن کریم: رسم الخط عثمان طه
دوست عزیزمان و همه حق دارند سوال داشته باشند حتا شک کنند و در پی پاسخ و یقین باشد. منش تکفیری در بسیاری فرق وجود دارد امامنش اهل بیت این نبوده است
قرآن تدوین شده توسط حضرت مولا امیرالمومین امام علی علیه السلام باید گفت این امر مربوط به 6ماه نخست پس از رحلت نبی مکرم اسلام حضرت محمدصلی الله علیه و آله و سلم رخ داد و اتفاقا رد کنندگان آن عثمان و آل سفیان نبود بلکه گروه حاکم بودند خلفای اول و دوم غیر سفیانی اند تا آنجا که ابوسفیان در جریان سقیفه به مولا امام علی علیه السلام پیشنهاد داد حاضر است لشکر به یاری او جمع کند که مولا رد فرمودند. ابوسفیان ننگ می دانست کسی خارج از بنی امیه و بنی هاشم خلیفه شده و این از عصبیت قومی بود.
اما در باب قرآن و تدوین زمان عثمان
شورای تدوین کتاب در زمان عثمان شکل گرفت و نهایتا به ریاست ابی بن کعب که از بزرگان صحابه و قرآن نگاران بود گردآوری شد. همه صاحبان قرائت ها پذیرفتند الا جناب ابن مسعود که مصحف خود را تحویل نداد
وقتی حضرت مولا امام علی علیه السلام قرآن را دیدند یک مورد غلط املایی دیدند به ایشان عرض شد درستش کنیم فرمودند خیر به هیچ وجه دیگر چیزی از این کتاب کم و زیاد نکنید و با این تدبیر از هرگونه کم و زیاد کردن به هر بهانه ای جلوگیری فرمودند
در زمان خلافت امیرالمومنین امام علی علیه السلام درباره قرآن و گردآوری زمان عثمان سوال شد ایشان تایید فرموده و فرمودند عثمان با ما مشورت کرد و این کار مورد تایید ما بود(نقل به مضمون)
دوستان بزرگوار جهت اطلاع بیشتر به کتاب ارجمند تاریخ قرآن اثرجناب استاد محمدهادی معرفت مراجعه بفرمایید. ایشان با دیدی علمی و منابع و ماخذ و مستندات علمی در این باره توضیحات دقیقی ارائه داده اند.
هرگز قصد جسارت به سـاحت جنابعالی که شـخصیتی فهیم و فرهیخته ای هسـتید نداشته و ندارم، عرایض بنده فقط؛ متـوجّه اظهاراتی بود که به کـرّات برخی از دوسـتان دیگر نیز کـم یا زیاد به آنها اشـاره
نموده اند، در طول مدّتِ کوتـاهی که از طریقِ کتابنـاک با جنابعالی آشـنا شـده ام، علیرغم اختـلافِ نظر از برخی جهات؛ شخصـاً بسیار چیز ها از مطـالب و اظهارات شما یاد گرفته ام و از این بابت سپاسگزار
شـما هستم، « من علّمنی حـرفاً فقـد صـیّرنی عبـدا »، این تبـادل نظـرها و اضـداد در گفتارها است که به انسان آگاهی می بخشد، به هر حال خطا و اشـتباه مال انسان است و احدی از آن مبرّی نیست،
بنابراین، از نظرِ بنده کماکان، مختارید هرچه را که به آن باورمند هستید و یقین دارید اظهار فرمائید، روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است وانگهی هرچه می خواهد دل تنگت بگو.
پدرم روز بدنیا آمدن فرزندانش را در قران قدیمی که در خانه داشتیم مینوشت ، و من خود شیعه زاده ام ،و هرچند هنوز پرسشهایی درباره صدر اسلام و تدوین قران در دست و خانه نشینی حضرت علی و دیگر نکته ها هست به احترام هموطنان عزیزم دیگر آنها را مطرح نخواهم کرد، و البته امیدوارم فراموش نکنیم که قران هر چند محترم است اما اینکه به هر کس که از آن انتقادی داشت برچسبهای دشنامگونه بزنیم و بجای بحث تاریخی بیطرفانه، شاهد و مدرک از خود بیاوریم و آنها را حکم نهایی بدانیم نیز روا نیست و این همان منش تکفیری است ، من وطنم و ارزشهای والای انسانی را دوست دارم ، و هر چه که این ارزشها را نقض کنند حالا در هرقانون و فلسفه و دینی که باشد را نمیپذیرم.
با شما موافقم ، ما همه باید به مقدسات یکدیگر احترام بگذاریم و همدل باشیم ، اما دو نکته را بیاد داشته باشیم:
یکی اینکه دانستن و آگاهی ژرف داشتن عیب نیست اما ندانستن و نادانی و یا چشم بسته هر چیزی را پذیرفتن عیب است ،
و دیگر اینکه :سایت" کتابناک "با فیسبوک و دیگر سایتهای عامه پسند دیگر فرق میکند چون این سایت(کتابناک) ویژه کتابخوانها و کسانی است که اندیشمندی را دوست دارند و اهل مطاله و پژوهشند یا بقول شما ادعای دانشمندی و به رخ کشیدن اطلاعات اند!! (یا شاید من جای عوضی آمده ام؟)،
اگر آن هندو بهاگواگیتا را بهترین کتاب میداند و هیچ کتاب دیگری را نمیپذیرد و اگر آن یهودی تورات و تلمود را بهترین کتاب میداند و انجیل و فران و رانمیپذیرد و یا آن مسیحی که تنها انجیل خودش را بهترین کتاب میداند و یا مسلمانی که کتاب خود را کاملترین معجزه میپندارد و انجیل و تورات را تحریف شده میگوید، کدام درست میگویند؟ آیا میشود همه آنها درست بگویند؟ یا هیچکدام؟
قرآن حکیم در زمان حضـرت محمّد ص و بادسـتور و نظارت آن حضرت جمع آوری شده و عثمان فقط مردم را به قرائتِ واحد ترغیب کرده است زیرا در زمان او قرائت های دیگری نیـز رواج داشـته است و مصدّق
بیشتر بزرگان اهل تسـنّن نیز بوده است، فقیهِ برجسـته و دانشمند؛ سیّد مرتضی علم الهدی برادر سیّد رضی، جامع علیقدر نهج البلاغه از علمای قرن چهارم هجری و از نوادگان حضرت امام جعفر صادق ع
چنین میگوید؛ « إن القرآن کان على عهد رسول الله ص مجموعا مؤلفا على ما هو علیه الآن، أن جماعة من الصحابة مثل عبد الله بن مسعود وأبی بن کعب وغیرهما ختموا القرآن على النبی ص عدة ختمات،
وهو یدل بأدنى تأمل على أنه کان مجموعا مرتبا غیر منشود ولا مبـثوث » بدون تردید علم به درست بودن قرآن ، مانند علـم به شـهرها و حوادثِ بزرگی اسـت که غـرض و نیّـت برای نقل آن زیاد است ؛ قرآن
در زمان رسول خدا به صورت جمع آوری شـده و تالیف شده به صورت کنونی بـوده است ؛ عده ای از صحـابه مانند عبدالله بن مسـعود و ابی بن کعب و غیـر آن دو قرآن را به طور کامـل در زمان رسـول خدا ص
چندین بار ختم کرده بوند ؛ و این مطلب با کوچکتـرین توجّهی دلالت می کند که قـرآن گرد آوری شده و به ترتیب بوده است و اینطور نبوده که بخواهند به دنبال جزء جزء آن بگردند و پراکنده نیز نبوده است. و
نیز سیـوطی از علماء بزرگ و مشهور اهل تسنّن در اتقان به نقل از الانتصار از قول قاضی ابوبـکر می گوید؛ « الذی نذهب إلیه أن جمع القرآن الذی أنزله الله و أمر بإثبات رسـمه ولم ینسخه ولا رفع تلاوته بعد
نزوله هذا بین الدفتین، وأن ترتیـبه و نظمه ثابت على ما نظمه الله تعـالى ورتبه علیه رسـوله من آی السـور » آن چیزی که ما آن را قبـول داریم آن است که؛ کسـی قـرآن را جمع آوری کرده است که خـداوند
متعال آنرا بر او نازل کرده است و ایشـان دسـتور به نوشـتن آن نموده اما با دست خود آن را ننوشتند و بعد از آنکه آنچه بین دو جلد از متن قرآن کامل شد، چیزی از آن از دست نرفت، و نیز ترتیب و نظم آن بر
همان نظمی است که خداوند آن را قرار داده و رسول خدا ص آن را به صورت آیه های سـوره ها مرتب نموده است. گذشـته از این احادیث و روایات معتبـر، حدیث ثقلین « انّی تارک فیکم الثّقـلین کتـاب الله و
عترتی » که مورد تصدیق علمای بزرگ اهل تسـنّن و شیـعه است مبنی براینکه؛ من در میان شـما دو امانتِ گرانقدر و بی نظیـر، باقی میگـذارم؛ یکی کتـاب خدا و دیگـری عتـرت و اهل بیـتم؛ گـویا و شاهد
بزرگی بر وجود قرآنِ کامل در زمان حیـات خـودِ آن حضرت بوده است و قطعاً گِردآوری آن کار عثـمان و آل سفیان و بنی امیّه نبوده است. علیهذا؛ انتـظار می رود اراجیفی را که مغـرضانِ خائنِ به دیـن و ملّت و
فراریانِ غرب نشین در کتابهای بی مایه و غیر مسـتدل، ذکر کرده اند، اظهار نشود و این گونه و با صراحت تکرار نگردد و برداشتهای سلیقه ای شخصی را بدونِ ذکرِ مآخذ بیان نشود.
جز به دست و دل محمّد نیست .... حلّ و عقد خزانة اسرار
چون دلت پر ز نور احمد بُود .... به یقین دان که ایمنی از نار
ببینید از این سخنان پر معنا و زندگی بخش کدامش مناسب حال شماست، راه گشای شماست،آرامش بخش دل شماست، چراغ راه شماست و............انتخاب کنید و سر بلند بسوی مقصد نهایی پیش بروید.
بحث کردن وادعای دانشمندی و به رخ کشیدن اطلاعات ،راهی نمی گشایند ،که راه را پر پیچ و خم و دشوار و سخت میکنند،وایجاد تفرقه ودشمنی،ودور شدن از اصل انسانیت.
بقول مولانا
تا قیامت می زند قرآن ندا
ای گروهی جهل را گشته فدا!
که مرا افسانه می پنداشتید
تخم طعن و کافری می کاشتید
خود بدید ای عما ی طعنه زن
این شما بودید افسانه ،نه من
من کلام حقم وقائم به ذات
قوت جان جان و یاقوت زکات
نور خورشیدم، فتاده بر شما
لیک از خورشید نا گشته جدا.
در پناه حق