رسته‌ها

روستاییان، روشنایی ها، داستان مرد ناشناس

روستاییان، روشنایی ها، داستان مرد ناشناس
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 86 رای
نویسنده:
مترجم:
کریم کشاورز
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 86 رای
✔️ سه داستان بلند از چخوف که در این مجلد یکجا منتشر میشود. سه گفتار یا به انگلیسی تریلوژی است، با این تفاوت که دست خود مولف در این سه گفتار درکار نبوده و مترجم خود داستانها را از اینجا و آنجای کلیات چخوف برگزیده است.
داستان "روستاییان" زندگی رقت انگیز کشاورزان روسی را در زمان تزارها -آنچنان که چخوف آن را دیده و سنجیده- نشان میدهد.
"روشنایی ها" داستان گمگشتگی و نومیدی روشنفکران آن دوران است... و "داستان مرد ناشناس" حاکی از سرخوردگی و زندگی بی هدف گردانندگان حکومت تزارها و انحطاط اخلاقی لایه بالای اجتماع آن روزگاران می باشد
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
169
آپلود شده توسط:
walterbenjamin
walterbenjamin
1388/11/14

کتاب‌های مرتبط

ماه نخشب
ماه نخشب
4.5 امتیاز
از 60 رای
فلک زده ها
فلک زده ها
4.2 امتیاز
از 25 رای
ریشه ها
ریشه ها
4.8 امتیاز
از 65 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی روستاییان، روشنایی ها، داستان مرد ناشناس

تعداد دیدگاه‌ها:
10
متن کامل داستان «موژیک‌ها» در جلد ۴ مجموعه آثار چخوف صفحات ۴۴۲ تا ۴۸۵ موجوده.
ببخشید «صاحب حقوق مادی» این کتاب کیست و کجاست؟
نظر به این که تعداد کتاب‌هایی که همین وضعیت را در کتابناک دارند زیاد است لطفا مشخص نمایید آیا ناشر اصلی راضی به توزیع نسخه پی دی اف نیست یا فروشندگان دیگری رضایت ندارند.
من خوشبختانه داستان "روستاییان"یا همون "موژیک ها"رو در دوره آثار چخوف ترجمه "سروژ استپانیان"خونده ام.وگرنه با این وضعیت اسکن کتاب احتمالا سکته میکردم.داستان در جایی که تازه داره شروع میشه قطع میشه.از صفحه 5 یه صفحه هفتاد و اندی!!!!! یعنی داستان "روستاییان"+قسمتی از داستان "روشنایی ها"که متاسفانه امکان خوندنش رو در گذشته نداشتم.الان اینجا میبینم فقط یکی از دوستان به این نکته اشاره کرده اند.از دوست بسیار عزیزی که کتاب رو اپلود کرده اند صمیمانه تشکر میکنم.اما ممکن هست توضیح بدن که بر سر این حدود هفتاد صفحه چه آمده؟اگر فایل رو تصحیح کنند که خیلی محبت کرده اند.8-)
اما جدا یک سوال اساسی:
دوستان عزیزی که از کتاب تعریف کرده اند دقیقا چه متنی رو مطالعه فرموه اند؟! :-( :stupid:
زندگی همان قدر بی حادثه و رقت انگیزه که چخوف در آثارش به عریان ترین وجهی به نمایش می ذاره .
نمی دونم چرا هر وقت کاری از چخوف می خونم ناخودآگاه شعر جمعه ی فروغ برام تداعی می شه : جمعه های ساکت دلگیر... جمعه خمیازه های طولانی...
وارد دنیای چخوف که می شی به تدریج حس می کنی گرفتار شده ای در هزارتوی یکی از همین جمعه های نفرین شده ی بی پایان .
جمعه ای سرشار رخوت و اندوه از یک روز شرجی مرداد ، بی ذره ای سایه حتی درکنج دیواری ، بی هیچ بازی کودکانه ای میان کوچه ها ، بی هیچ هیاهوی آدمیزادی ، بی هیچ آمد و شدی.گرم گرم ، خلوت خلوت ، سوت و کور .با همان غروب های بغض آور و نا امید همه ی جمعه های تاریخ.
از این غول پهنه ی ادبیات عالم بسیار گفته اند و نوشته اند و بسیارها بسیار از او آموخته اند نوشتن را ، زیستن را و انسان بودن و ماندن را .
شاید در ادب گردن فراز معاصر ما شبیه ترین به او بهرام صادقی نازنین بود.
حالا دیگر روح هر دوی این ساکنان جهان سایه ها قرین آرامشی جاودانه باد.
این کتاب ناقصه
داستان "روستاییان" فقط 5 صفحه ی اولش اسکن شده.
جالبه که هیچ کس متوجه نشده:-)
لطفا اگه میشه تصحیحش کنید یا از روی سایت بردارید.
ممنون
:-)
با سلام و تشکر از شما دوست کتابناکی sarab3
دست شما درد نکنه
8-)
با درود!
حقیقتش قصد دانلود کتاب مورد اشاره را داشتم، که به علت حجم بالای آن و دیر هنگام بودن و نیز اینترنت افتضاح مزخرف آشغال به درد نخور زغالی در پیت قرون وسطایی چندش آور توهین آمیز کثافتی که در مملکت ما وجود دارد، قیدش را زدم. (تو رو خدا یکی از مسئولین از خدا بی خبر ترسو و بزدل و سانسورگر این نظام بیاد و منو به خاطر این حرفا، اعدامم کنه تا جانم از این اوضاع قرشمال گه زده ی موجود در ایران، راحت بشه، به خدا زدم به سیم آخر و دیگه نمی کشم!)
در پناه ایزد یگانه.
روستاییان، روشنایی ها، داستان مرد ناشناس
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک