نهج البلاغه
نویسنده:
امام علی (ع)
مترجم:
محمد دشتی
امتیاز دهید
این نسخه از نهج البلاغه به صورت تایپ شده و دارای صفحه آرایی چشم نواز و حجم بسیار کم است .
تعداد صفحات کتاب : 475 صفحه
بیشتر
تعداد صفحات کتاب : 475 صفحه
آپلود شده توسط:
saeedlatifim
1394/08/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نهج البلاغه
به باور من اسلام بدون محمد و علی و خلفا و صحابه پیامبر و قرآن و حوادث صدر اسلام هیچ چیز نیست و نمی شود به دلخواه گفته شود اینجا سخنان علی هست یا نیست
به باور من نمی شود از شخص چند قرن پیش انتظار داشت که به حقوق بشر باور داشته باشد مثلا نمی شود انتظار داشت یک شخص از تمدن آزتک ها در گذشته به همه موارد حقوق بشر باور داشته باشد پذیرش ادیان مختلف را بپذیرد و به برده داری باور نداشته باشد شخصیت های صدر اسلام نیز انسان هایی ماوارایی که به آنان وحی نازل می شد نبودند
حتی عده ای هستند به خود قرآن و مدل جمع آوری قرآن و طبقه بندی قرآن ده ها سال بعد از مرگ محمد خرده می گیرند و آنرا ناهناهنگ و مخدوش و غلط می دانند
در کل اسلام ملغمه ای از احادیث و روایت های مختلف است و هر تفسیری به دلخواه می شود از اسلام کرد که به باور من آنرا بی اعتبار می کند[/quote]
اینکه باور شما یک نظر شخصی بی دلیل و بی استناد به استدلال و دلیل است یک مسئله است و اینکه نظر شما پایه و اساسی دارد و مدارک و مستندات و ادله ای در کار هست سخن دیگر. بر زیر آسمان نیلگون، هر کسی می تواند هر نظری داشته باشد. کدام نظر منطق و استدلالی دارد؟ به باور شما چنین است و به باور یکی دیگر چنین نیست. یزید و معاویه و عمر و علی را شما اسلام بدانید. قرآن ولی مبرا از افراد است.
شیوه شما در برخورد با روایات را قرن ها پیش اخباریون در پی گرفته بودند و سخن تازه ای نیست. هر حدیث و روایتی که می شنیدند را درست می پنداشتند و به استدلال و آیه و عقل هم هیچ توجهی نداشتند. از منظر این افراد، ضعیف ترین احادیث از قوی ترین براهین، مستندتر بوده اند. امثال حر عاملی اخباری نیز با ابن تیمیه سلفی مجادلاتی داشته اند. اینکه چه اندازه دقیق دانستن کتابی که 4 قرن پس از راوی نوشته شده را به عقل سلیم خوانندگان واگذار می کنم.
نمی شود انتظار اعتقاد به حقوق بشر نانوشته را از بشر قرن ها پیش داشت چون چنین متنی نوشته نشده بود. کما اینکه امروز هم نمی توان از کسی چنین توقعی داشت و بسیاری هستند که چنان اعتقادی ندارند و صد البته جای سرزنشی هم نیست. نظر است و افراد در نظر دادن آزادند همانطور که شما در ارائه نظر خود بدون دلیل و برهان آزاد بودید. اصولا انسان ها محدودند و انتظار باور به چیزی که در آینده نوشته خواهد شد-حالا بماند که اصلا آن چیز درست است یا نه- منطقی نیست. مگر اینکه باز هم افرادی باورمحور، چون شما -منتها از آن طرف بام-پیدا شوند که بگویند" به باور من امام علی به حقوق بشر سازمان ملل اعتقاد داشت.
طبقه بندی آیات قرآن بصورت سوره در زمان شخص پیامبر صورت گرفت. اما ترتیب بندی سوره ها را صحابه انجام داده اند. صد البته جایز الخطا هستند. شما ترتیب بهتری سراغ دارید؟ بسم الله
و اینکه قرآن ملغمه ای از احادیث و روایات است، خلاف خود قرآن است که حدیثی جز حدیث الله را مردود می شمارد.
تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآیَاتِهِ یُؤْمِنُونَ-6 الجاثیه
این است آیات خدا که به حق آن را بر تو مى خوانیم پس به کدام حدیث بعد از حدیث الله و آیاتش ایمان می آورند؟
سلام و درود.
نهجالبلاغه یکی از معتبرترین گفتههای امام علی میباشد. واژه "ناقصات" در
زبان فارسی به "تفاوت" برگردان میشه و نه "کمبود".
من چند روزیست که دست راستم را عمل کردم و با دست چپ برایم نوشتن
دشوار است. پیشنهاد میدم به این پیوند باریاب بشید
http://farsi.balaghah.net/content/عقل-زنانه-در-نهج-البلاغه
پاسخ به ctr2006
ترجمهای که شما دارید بسیار قدیمیست، و روی اصطلاحات بسیار ضعیف
عمل کردن.حتما ترجمهی شادروان دشتی را تهیه کنید.
در اینجا ما از نهج البلاغه سخن میگوییم نه شادروان ویگن.
اینهایی که شما درباره زنان گفتید هیچ پیوندی با دین نداره،
اگه یک جامعه زن را اینگونه میپندارد، به دین چه! بسیاری از
کشورها همین بلا را سر زنان آوردن که جنبش فمنیست را راه انداختن.
اونها هم برپایه دین به این وضعیت افتادن؟! بلکه به خاطر دستگاه کشورداری
و جامعه بوده.
حتما کتاب نظام حقوق زن در اسلام نوشتهی شهید مطهری را بخوانید.
من می دانم برخی ترجمه ها ممکن است از برخی از ترجمه ها بهتر باشد ولی اصل مطلب را تغییر نمی دهد
جمله ( زن چون کژدم (عقرب) است که شیرین است گزیدن او ) ترجمه غلطی نیست مثل ترانه زنده یاد ویگن که می سراید زن بلاست الهی خونه هیچکس بی زن نمونه
من نیز ایراد خاصی به این جمله نگرفتم تلاش کردم شماره های حکمت ها درست باشد ولی گویا منبع من با شما متفاوت است
به باور اینجانب وضعیت زن در صده های پیش اسف بار بوده است و صدراسلام از این قاعده مثتنی نیست نگاهی از زوایه یک موجود پست تر و کم هوش تر و ناتوان و ضعیفه و نادان و احساساتی که جایش در مدبخ و وظیفه اش تولید مثل است در تار و پود ادیان کهن وجود دارد و گره زدن نصایح و گفتار پیامبران و امامان کاریی عبث و بیهوده است چون هیچ یک از آنان با زندگی قرن 21 ام سازگار نیست و بهتر است به موزه ها سپرده شوند تا اینکه در زندگی روزانه جاری شوند نصفه بودن دیه و شهادت زن و منبع خورج وی از خانه و .... غیرقابل توجیه است متاسفانه در مناطق زیادی از ایران و جهان وضعیت زن آسف بار است و به دلیل اینکه این اشخاص غیر از کتاب هایی چون نهج البلاغه و مفتاح الجنان و قرآن و امثالهم کتب دیگری نمی خوانند جوامع بسیار بسته و عقب افتاده و زن ستیزی دارند چندهمسری به شکل گسترده و قتل های ناموسی و ضرب و شتم های فراوان از ثمرات این کتاب هاست
مانا باشید
به باور من اسلام بدون محمد و علی و خلفا و صحابه پیامبر و قرآن و حوادث صدر اسلام هیچ چیز نیست و نمی شود به دلخواه گفته شود اینجا سخنان علی هست یا نیست
به باور من نمی شود از شخص چند قرن پیش انتظار داشت که به حقوق بشر باور داشته باشد مثلا نمی شود انتظار داشت یک شخص از تمدن آزتک ها در گذشته به همه موارد حقوق بشر باور داشته باشد پذیرش ادیان مختلف را بپذیرد و به برده داری باور نداشته باشد شخصیت های صدر اسلام نیز انسان هایی ماوارایی که به آنان وحی نازل می شد نبودند
حتی عده ای هستند به خود قرآن و مدل جمع آوری قرآن و طبقه بندی قرآن ده ها سال بعد از مرگ محمد خرده می گیرند و آنرا ناهناهنگ و مخدوش و غلط می دانند
در کل اسلام ملغمه ای از احادیث و روایت های مختلف است و هر تفسیری به دلخواه می شود از اسلام کرد که به باور من آنرا بی اعتبار می کند
جناب ctr2006، اینهایی که شما آوردید، ترجمههاش مال سالهای سال پیشه
و اصطلاحات ادبیات عرب را خوب ترجمه نکردن، مثل این میماند که ب[/quote]
این فرمایش شما بخشی از نقدهای جناب ctr2006 را پاسخ می دهد ولی متن عربی که ایشان قرار داده اند را در بر نمی گیرد. ناقص العقل و ناقص الایمان خواندن زنان، ترجمه دیگری ندارد و معنایی نیست که بتوان برداشت دیگری از آن داشت و بیان این کلمات از جانب امام علی، توجیه پذیر نیست.
اما در این سخنان، دو نکته قابل توجه است.
نخست اینکه نهج البلاغه چهار قرن پس از امام علی نوشته شده و یکسره خبر واحد است. خبر واحد به سخنان و روایاتی گفته می شود که هیچ منبع و سندی برای آن ذکر نشود. تمامی نهج البلاغه بدون سند است. این عرضم به این معنا نیست که یکسره نارواست. بلکه به این معناست که در این کتاب، سره و ناسره مخلوط شده اند.
اما با توجه به آیات قرآن، این روایت از ایشان خلاف قرآن و فرمایش خدای متعال است.
به این جهت که هرگز و هیچ جا در قرآن کریم، خداوند زنان را از نماز خواندن در زمان مشخصی محروم نکرده است. چه معنا دارد که خداوند متعال، بندگانش را از سخن گفتن و ارتباط با خودش محروم کند؟ نماز، زحمت خدا نیست، رحمت خداست. پس ناقص الایمان خواندنش نابجاست.
دیگر اینکه مطابق قرآن کریم، شهادت دو زن، برابر شهادت یک مرد نیست. شهادت یک زن برابر شهادت یک مرد است. آیه 282 سوره بقره، خود مبین این مسئله هست.
وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى
و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبید، پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن، از میان گواهانى که (به عدالت آنان) رضایت دارید (گواه بگیرید)، تا (اگر) یکى از آن دو (زن) فراموش کرد، (زنِ) دیگر، وى را یادآورى کند-فولادوند
مشاهده می شود که در این آیه، نمی گوید که زن دوم می تواند شهادت زن اول را نقض کند. بلکه برای یادآوری به خود اوست-که طبعا در شرایط و زمانه ای که زنان در مسائل اقتصادی کم اطلاع هستند، ضرورتی اجتماعی ست و در صورت عدم آگاهی مردان از مسائل اقتصادی، شامل حال آنان نیز می شود- کجا فرموده شهادت زن دوم، برای قاضی است؟ پس شهادت یک زن، برابر شهادت یک مرد است و نقصان در عقل هم معنا ندارد. و چگونه زنان ناقص العقل هستند در صورتی که در قرآن امر به مشورت با زنان داده است؟ چنان که در آیه 6 سوره طلاق مشاهده می کنیم:
وَأْتَمِرُوا بَیْنَکُمْ بِمَعْرُوفٍ
و به شایستگی با یکدیگر مشورت کنید
نتیجه اینکه امام علی علیه السلام، نه سر اسلام هستند و نه ته آن و به قول خود ایشان، اسلام به افراد وابسته نیست. اگر براستی روایت مذکور از ایشان باشد که خلاف قرآن فرمودند و اگر نباشد که هیچ.
جناب ctr2006، اینهایی که شما آوردید، ترجمههاش مال سالهای سال پیشه
و اصطلاحات ادبیات عرب را خوب ترجمه نکردن، مثل این میماند که به
rome wasn't built in a day بگیم روم در یک روز ساخته نشد، در حالیست
که این یک اصطلاح به معنی "ره صد سال را نمیشه یک شبه رفت". برای حکمت
۵۸ هم همینگونهست. یک اصطلاح در ادبیات عربه، "نیش زن شیرین است".
البته این حکمت شمارهی ۶۱ میباشد نه ۵۸.
حکمت ۲۲۷: برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان، زشتترین اخلاق مردان است،
مانند تکبر، ترس، بخل، هرگاه زنی متکبر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمیدهد،
و اگر بخیل باشد، اموال خود و شوهرش را حفظ میکند، و چون ترسان باشد، از هر
چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله میگیرد". البته این هم حکمت ۲۳۴ میباشد نه
۲۲۷. این ویژگیها برای زن بسیار بزرگه و نیکه. اندکی درش اندیشه کنید تا پی ببرید.
البته من شماره حکمتها را از روی ترجمهی روانشاد دشتی برداشتم که معتبرتره.
سخن به درازا میکشه، پیشنهاد میکنم از ترجمهی شادروان محمد دشتی بهره بگیرید
که ادبیات عرب را به نیکی و شیوایی به زبان پارسی برگردان داده.
مانا باشد، خدانگهدار.
بعد فراغه من حرب الجمل، فی ذم النساء مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الاِِْیمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ: فَأَمَّا نُقْصَانُ إِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ، وَأَمَّا فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ، وَأَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَیْنِ مِنْهُنّ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَأَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَى الاََْنْصَافِ مِنْ مَوارِیثِ الرِّجَالِ؛ فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَکُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَلاَتُطِیعُوهُنَّ فِی المَعْرُوفِ حَتَّى لاَ یَطْمَعْنَ فِی المُنکَرِ
ترجمه: اى مردم ، بدانید که زنان را ایمان ناقص است و بهره مندیهایشان ناقص است و “عقلهایشان ناقص” است . اما ناقص بودن ایمانشان از آن روست که در ایام حیض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهایشان، بدان دلیل است که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است و نقصان بهرهمندیشان در این است که میراث زنان نصف میراث مردان است . از زنان بد بپرهیزید و از زنان خوب حذر کنید و کار نیک را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهید، تا به کارهاى زشت طمع نکنند.
در کتاب قرار داده شده در در این صفحه برای دانلود متن عربی حذف شده است و ترجمه ملایم تری عرضه شده است ولی باز هم نمی شود همه چیز را ماست مالی کرد در همین کتاب قرار داده شده برای دانلود خطبه هشتاد نهج البلاغه (برگ 63 نهج البلاغه این کتاب و به عبارتی برگ 81 نسخه پی دی اف این کتاب را بخوانید)
حکمت ۵٨ زن چون کژدم (عقرب) است که شیرین است گزیدن او
حکمت ١۳١ جهاد زن خوشرفتاری با شوهر و اطاعت از اوست
حکمت ٢٢٧ بهترین خو های زنان بدترین خو های مردان است که تکبر و ترس و بخل باشدپس هر گاه زن متکبره باشد،سر فرود نمی آورد و هر گاه بخیل و زفت باشد مال خود و شوهرش را نگاه می دارد و هر گاه ترسو باشد از آنچه به او رو آورد می ترسد و دوری می گزیند
حکمت٢۳٠ : (المرأة شر کلها و شر ما فیها انه لابد منها ) همه چیز زن بد است و بدتر چیزی که در اوست این است که مرد را چاره ای نیست از بودن با او
نظر ابن میثم بحرانی پیرامون وصیت ۳١
علی(ع) به امام حسن (ع)در مورد زنان،به اموری وصیت نمود از جمله اینکه
١- از مشورت کردن با زنان بپرهیز،زیرا که آنان از نظر عقلانی دارای نقصان هستند و فکر آنان در معرض خطاست و هر کسی که اینچنین باشد،سزاوار نیست که مورد مشورت قرار گیرد
٢- دیدگان زنان را به واسطه حجاب بپوشانید که این فصیح ترین کنایات از حجاب است
٣- جایز نیست شخصی را که اطمینان به او نمی باشد (خواه زن خواه مرد)وارد خانه اش نماید
۴- در بعضی مواقع، فساد آوردن بعضی از مردم به خانه،بیش از بیرون شدن زنان از خانه است و بهتر این است که زن در حالتی باشد که غیر از شوهر را نشناسد
٥-زنان براموری که خارج ازتوانایی آنهاباشد(اعم ازخوردنیها و پوشیدنیها و غیره ) نباید مسلط شوند
اما اینکه زن چون گیاهی خوشبو (ریحانه)است نه کار فرما،غرض آن است که زن محلی برای لذت و بهره جویی است و شاید هم اختصاص دادن لفظ ریحانه برای زن،از جهت استعاره باشد،زیرا زنان عرب عطر را بسیار استعمال می کردند اما اینکه زن نمی تواند کار فرما باشد،برای این است که او برای حکمرانی خلق نشده،بلکه باید بر او حکومت کرد
٦-در گرامی داشتن او از آنچه که مربوط به اوست تجاوز مکن
٧-زن را به طمع شفاعت برای دیگران نینداز،زیرا از توانایی او خارج است و این امر ناشی از نقصان غریزه و ناتوانی اندیشه اوست
٨-درمورد زنان پاکدامن غیرت به کار نبرد،زیرا که این امرسبب فساد برای وی میشود،یعنی او را به کاری ناشایست وادار میکند و قبح و زشتی عمل را از او سلب میگرداند(شرح نهج البلاغه ابن میثم ،ج۵)
نهجالبلاغه، حکمت ۲۹۷، ص ۴۳۲
غیرتمند، هرگز زنا نمیکند.
نهجالبلاغه، حکمت ۳۰۵، ص ۴۳۳
(به پسرش محمد حنیفه سفارش کرد)ای فرزند! من
از تهیدستی بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر.
که همانا فقر، دین انسان را ناقص، و عقل را سرگردان
می کند، و عامل دشمنی است.
نهجالبلاغه، حکمت شماره ۳۱۹، ص ۴۳۴
عمری که خدا از فرزند آدم پوزش را میپذیرد، ۶۰ سال است.
نهجالبلاغه، حکمت شماره ۳۲۶، ص ۴۳۵
از نافرمانی خدا در خلوتها بپرهیزید، زیرا همان که
گواه است، داوری کند.
نهجالبلاغه، حکمت شماره ۳۲۴، ص ۴۳۵
سختترین گناه، آن که گناهکار آن را کوچک بشمارد.
نهجالبلاغه، حکمت شماره ۳۴۸، ص ۴۳۸
مولاعلی...
:.:.:.:.:.
" ... و خداوند من را با تو آزمود , و تو را با من ... "
( از نامه علی به معاویه )
:.:.:.:.:.