ترانه های داریوش اقبالی
امتیاز دهید
گردآوری : امیر نیلی
بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده و دوستدار آزادی.او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب مردم جای دارد ..
داریوش عضو سازمان عفو بینالملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناهجویان ایرانی، گروههای جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سالهای اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.
بیشتر
بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده و دوستدار آزادی.او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب مردم جای دارد ..
داریوش عضو سازمان عفو بینالملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناهجویان ایرانی، گروههای جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سالهای اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.
آپلود شده توسط:
MTOM
1388/08/30
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ترانه های داریوش اقبالی
ای طلايه دار روز
سايه گستر رو تن
از گذشته تا هنوز
ای صدات صدای نور
تو شب پوسيدنی
ای سخاوت غمت
بهترين بوسيدنی
واسه اين شرقی تن داده به باد
تو گوارایی حس وطني
تو شقاوت شب قرن يخی
تو شكوفایی تاريخ منی
اگه شعرم زمزمه
توی بازار صداست
طپش قلبم اگه
پچ پچ شاپركهاست
تو رو فرياد می زنم
ای كه معجزه گری
ای كه اين شب زده رو
به سپيده می بری
واسه این شرقی تن داده به باد
تو گوارایی حس وطنی
تو شقاوت شب قرن یخی
تو شكوفایی تاريخ منی
ای تو ياور بزرگ
همه قلبهای شكسته
ای تو مرهم عزيز
هر چی دست پينه بسته
رو كدوم قله نشستي
تو كه دنيا زير پاته
غصهء دستهای خالی
لرزش پاك صداته
توی قرن دود و آهن
تو رسول گل و نوری
تو عطوفت مسلم
تو حقيقت غروري
تو مفسر محبت
تو طلايه دار صبحی
فاتح تاریخی من
تو خود سردار صبحی
اسم تو ، اسم شب من
به شكوه اسم اعظم
متبرك و عزيزی
مثل سجده گاه آدم
خاك تمام جادههاست جامه كهنه تنم
هزار راه رفتهام هزار زخم خوردهام
تا تو مرا زنده كني هزار بار مردهام
شب از سرم گذشته بود در شب من شعله زدي
براي تطهير تنم صاعقه وار آمدي
قلندرم، قلندرم گم شده دربدرم
فروتر از خاك زمين از آسمان فراترم
قلندرانه سوختم لب از گلايه دوختم
برهنگي خريدم و خرقه تن فروختم
هوا شدي نفس شدم
تيشه زدي ريشه شدم
آب شدي عطش شدم
سنگ زدي شيشه شدم
قلندرم، قلندرم گم شده دربدرم
فروتر از خاك زمين از آسمان فراترم
تُهي ز قهر و كين شدم
برهنه چون زمين شدم
مرا تو خواستي اينچنين
ببين كه اينچنين شدم
سپردهام تن به زمين
خون به رگ زمان شدم
سايه صفت در پي تو
راهي لامكان شدم
هيچ شدم تا كه شوم
سايه تو وقت سفر
مرا به خويشتن بخوان
به باغ آيينه ببر
شکفتی وگفتی از عشق پرپرم من
تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بیتاب
تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاب
قسم خوردی بر ماه که عاشق ترینی
توی جمع عاشق تو صادق ترینی
همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت...
از زیبا ترین سروده هایی که من میشناسم وفکر میکنم اگر کسی جز داریوش میخوندش جاودانه نمی شد
وسپاس دارم خدمت دوست با سلیقه ی کتابناکیsara_h_zبات اشاره ای که داشتن
8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-):x
اما ما عاشق روديم مگه نه
نميتونيم پشت ديوار بمونيم
ما يه عمره تشنه بوديم مگه نه
حيفه كه آيه حسرت بخونيم
او نموه ی بارز انسانیست که به نوبه ی خود و با دانش خود برای میهنش مبارزه کرد
درود بر او و ارزو مندم که هرجای گیتی هست خرم باشد
صداتو ترسونده
اجاق کینه پاییزی
گلاتو سوزونده