رسته‌ها
ترانه های داریوش اقبالی
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 858 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 858 رای
گردآوری : امیر نیلی

بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده و دوستدار آزادی.او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب مردم جای دارد ..
داریوش عضو سازمان عفو بین‌الملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناه‌جویان ایرانی، گروه‌های جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سال‌های اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
390
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
MTOM
MTOM
1388/08/30

کتاب‌های مرتبط

حرفای بی انتها
حرفای بی انتها
0 امتیاز
از 0 رای
تخت جمشید
تخت جمشید
4.6 امتیاز
از 100 رای
Backstreet Boys Unbreakable Lyric Book
Backstreet Boys Unbreakable Lyric Book
4.3 امتیاز
از 39 رای
فرهنگ مردم کرمان
فرهنگ مردم کرمان
4.4 امتیاز
از 5 رای
ترانه های تیتزیانو فررو
ترانه های تیتزیانو فررو
4.5 امتیاز
از 14 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ترانه های داریوش اقبالی

تعداد دیدگاه‌ها:
284
ميون اين همه كوچه كه به هم پيوسته
گوچه قديميه ما كوچه بن بسته
ديوار كاهگليه يه باغ خشك
كه پر از شعراي يادگاريه
مونده بين ما و اون رود بزرگ
كه هميشه مثل بودن جاريه
داريوش قرص ضد درد وطن براي من
آخرین سنگر سکوته
حق ما گرفتنی نیست ....(!)
دنیای این روزای من همقد تن پوشم شده/ آنقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده!
دنیای این روزای ما درگیــر تنهایـی شـده/ تنها مدارا می کنیم ، دنیا عجب جایی شده!
سراب ردپای تو کجای جاده پیدا شد کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد
ای سر سبز وطن، آذرآبادگان من
از تو جدا يكنفس، مبادا ايران من
روزگارت بر امان، دور از دست گزند
پشت تو بي لرزه باد، همچنان كوه سهند
سرفراز ياور ايران من
پر غرور خاك ستارخان من
آنكه دلش مي زند ، نبض جدايي در باد
با او سخن مي گويم ، تا نگهدارد به ياد
آذرآبادگان من، جان جانان من است
قيمت خون ارس، رگ ايران من است
خانه شمس و زرتشت آبروي ميهن است
چه نزديك تو باشم، چه در غربت غريب و دور...
تو را نمي دهم ز دست، اي مرز عشق و شعر و شور
مگر بي تو مي شود، زمزمه ارس شنيد؟
مگر بي تو مي شود به معناي وطن رسيد؟
سرفراز ياور ايران من
پر غرور خاك ستارخان من
ترانه های داریوش اقبالی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک