از آتن تا هیروشیما
خواص کی بودی تووووو
آذری یا زبان باستان آذربایجان
[quote]ترک هم ترک های قدیم (مثل خود اتاترک)[/quote]
در تایید سخن دوستمون
بابا مثل اینکه پدرانشون رو فراموش کردن .یادشون رفته که همین ترکهای ساکن آذرپادگان ایران بودن که سد و اندی سال پیش دلاورانه علیه ستم قاجاریه جنگیدن و نزدیک به 100
آذری یا زبان باستان آذربایجان
[quote]با همین عقده ها زندگی کنید به امید اینکه ایران هم روزی مثل سرزمین [b]ترکها پیشرفت[/b] کند و پرچم دار [b]اسلام و دموکراسی[/b] در جهان باشد[/quote]
[b]ترک <>پیشرفت[/b]
[b]اسلام<>دمکراسی[/b]
آذری یا زبان باستان آذربایجان
آقای کسروی که خود نشیمن اذربادگان بوده اند و پدرشان سید و اهل منبر ولی او در آن جو و اختناق و دوری از فرهنگ ملی تا اندازه ی زیادی،چگونه توانست پرچم حرکت به سوی روشنگری در ایران را برافرازد ؟
او نابغه ای بود بی همتا و بی اغراق بگویم پدر فره
بار دیگر و این بار ...: خاطرات به آذین
[quote]شرمنده که به عمق گفتار های نغز شما ره نبردیم
دست ما کوتاه و خرما برنخیل
فقط کلام آخر را بگویم وظیفه قومیت ها نگه داری مرزها نیست...
موفق باشید[/quote]
من خودم از 4 سالگی توی این شهر دارم زندگی می کنم یعنی 20 سال.افراد با روحیا
بار دیگر و این بار ...: خاطرات به آذین
[quote]حماسه خرد فردوسی را با برداشتها و توهمات خود ...یه بخش از گفتار حکیم این دیار به ستایش خرد است...اگر نخواندی تورا دعوت به خوانش و تکرار و سرلوحه قرار دادن آن میکنم...
کنون تا چه داری بیار از خرد که گوش نیوشنده زو برخورد[/quote]
س
بار دیگر و این بار ...: خاطرات به آذین
[quote]دیگر بحثی با شما ندارم...موفق باشید...
به امید پایان گرفتن تمام عقاید شوونیسم ایرانی ترک عرب[/quote]
به امید پایان پذیری توهمات برابری و برادری همه ی جهان و شکل گیری اندیشه هایی که با واقعیات به صورت منطقی کنار بیاایم
و
بار دیگر و این بار ...: خاطرات به آذین
[quote]شما در این توهم زندگی می کنید که موجودات آزادی هستید؛
ولی همه روزه، پاره یی از انسانیت خود را به نام این بـت موهوم
(ملت) و ملی گرایی به هدر می دهید، در فضایی زهر آلود بر اثر
بدگمانی همگانی و مملو از حرص و هراس به سر می برید"
راب
بار دیگر و این بار ...: خاطرات به آذین
[quote]یاد شعری از سهراب افتادم{البته دیدم با سیلک هم خیلی حال میکنی نوشتم برات}[/quote]
میکرون به میکرون ایران سرای من است . سیلک وآبادان و خراسان نداریم، ایران سرای من است
[quote]دوره مرگ گفتن ها گذشته همشهری
اما تو هنوز هم ...[
بار دیگر و این بار ...: خاطرات به آذین
در کشوری که مبارزین سیاسی اش بی خدایان مذهبی بودند باید اوضاع اینچنین باشد. کسانی که فکر می کردند می داننند در حالی که اوج ندانم کاری ها یک ملت را یک تمدن را یک هویت بزرگ را و یک فرهنگ بی مانند را اینچنین به لجن خواهد کشید.
اماامیدوارم که