بوف کور
امتیاز دهید
نویسنده:
هادی صداقت(صادق هدایت)
امتیاز دهید
✔️ بوف کور شناخته شده ترین اثر صادق هدایت نویسنده معاصر ایرانی، رمانی کوتاه و از شاهکارهای ادبیات سدهٔ ۲۰ میلادی است. این رمان به سبک فراواقع نوشته شده و تک‌گویی یک راوی است که دچار توهم و پندارهای روانی است. بوف کور کتاب تاکنون از فارسی به چندین زبان از جمله انگلیسی و فرانسه ترجمه شده است.
کتاب با این جملات مشهور آغاز می‌شود «در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد؛ چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیش‌آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سَبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند. زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به‌وسیله افیون و مواد مخدره است. ولی افسوس که تأثیر این‌گونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می‌افزاید».
بیشتر
کتاب با این جملات مشهور آغاز می‌شود «در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد؛ چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیش‌آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سَبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند. زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به‌وسیله افیون و مواد مخدره است. ولی افسوس که تأثیر این‌گونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می‌افزاید».
آپلود شده توسط:
hanieh
1393/08/05
کتاب‌های مرتبط
دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بوف کور
این دنیا به خودی خود نه زشت است نه زیبا نه خوب است نه بد نه بهشت است نه جهنم . . .
این نوع تفکر و شیوه زندگی و برنامه ریزی خود ما انسانها و از همه مهمتر ایثار و عشق و محبتی که به یکدیگر ابراز می کنیم دنیا را زشت یا زیبا بهشت یا جهنم می کند . . .
من صادق هدایت رو بیشتر از چند داستانی که ازش خوندم نمیشناسم داستانهایی که غالبا دنیایی خاکستری و سرد رو ترسیم می کنن و همیشه به خودم میگم چه آدمی چه احساساتی میتونه همچین دنیایی رو خلق کنه وقتی آقای هدایت این داستانها رو مینوشته چی بهش می گذشته اصلا محرکش برای خلق این داستانها چی بوده چه حرفی داشته که میخواسته با این داستانها بگه واقعا دنیاش به تیرگی و افسردگی داستانهاش بوده...واقعا اینجور بوده اگه اینطور چرا؟؟؟ مگه دنیای ما آدما رو چه چیزی تشکیل میده جز خود ما آدما من و تو و اون و همه جزیی از این دنیا هستیم و خواسته و ناخواسته دنیایی رو تشکیل میدیم که خودمون و بقیه توش زندگی میکنن آره دنیای صادق هدایت هم متشکل از من و تو هایی بوده که دنیایی ساختن که از دید صادق هدایت اینطور بوده اگه اشتباه نکنم به این سبک نوشتن میگن فراواقع نمی دونم یعنی چی یعنی صادق هدایت میتونسته فراتر از واقعیتو ببینه!!
باور کنیم همه داریم دنیایی رو تشکیل میدیم که کسایی غیر از خودمون هم دارن توش زندگی می کنن و ما داریم رفتار و باورهامونو به این دنیا وارد می کنیم پس چه خوبه این رفتار و باورها پر از روشنایی باشه پر از امید باشه پر از خوبی باشه پر از کارهایی که به بقیه این باورو بده که بنی آدم اعضای یکدیگرند نه این که اگه کسی مرتکب عمل ناپسندی بشه بتونه با خودش بگه خوب همه همیجورین یا این فکر بسرش بزنه که این دنیا ارزش زندگی نداره دنیایی باشه که کمک به بقیه بشه امیدی برای زندگی . دنیایی باشه که با خیالی راحت خودتو فراموش کنی چون مطمئنی که دیگران به یادت هستند چون اونا هم مطمئنن که تو هم بیادشون هستی...
سربلند باشید
مفهوم زندگی انسان و ناکامی بشر در زندگی به قلمی جادویی و فرا تر از درک عامه داستانی که نظیرش نه هست و نه دیگر نوشته خواهد شد
اگر بر کرسی حق بنشینیم حتما این اثر مستحق دریافت نوبل بود
صادق هدایت متعلق به این کره کثیف و این زندگی زمینی نبود
من توانایی توضیح در خصوص بوف کور را در خود نمی بینم علاقه مندان میتوانند تفسیر کتاب بوف کور را در کتاب آقای دکتر سیروس شمیسا "داستان یک روح" مطالعه بفرمایند
آپلود کننده گرامی "سپاس".
:-)
کتابی با عنوان "صادق هدایت و هراس از مرگ" نوشته شده است که نویسنده آن دکتر محمد صنعتی می باشد:
(( هدف این بررسی نه تنها یک تحلیل روانکاوانه، بلکه ساخت شکنی یک شاهکار ادبی با دیدن روان تحلیل گرانه است
به این قصد بوف کور یک بار دیگر ، با نگاهی متفاوت خوانده می شود، نگاهی که به تاریخ فرهنگی ما ، آنگونه که هدایت آن را زیسته و در آثارش نقش بسته ، و به اسطوره کشی های هدایت توجه دارد.
به این که او ، با آن پیوند و آشنایی درونی عمیقی که با فرهنگ و اسطوره های سرزمینش داشت ، چرا گزلیک اسطوره کشی به دست می گیرد و به جان همه اسطوره های وازده و از کار افتاده می افتد.
تا سر انجام روشن شود کتابی که بیش از نیم قرن به عنوان مشوق خود کشی و مرگ خواهی شناخته شده و شعار مرگ، در سراسر آن شنیده می شود و خودکشی نویسنده آن نیز گواه همه ی این ها شده، در واقع منادی هراس از مرگ، آرزوی جاودانگی، و خواست زندگی است.))
توصیحات برگرفته شده از "آی کتاب: i book"