رسته‌ها

رازهایی در دل تاریخ: شاه اسماعیل شاعر نبوده و دیوانی هم نداشته است

رازهایی در دل تاریخ: شاه اسماعیل شاعر نبوده و دیوانی هم نداشته است
امتیاز دهید
5 / 4
با 66 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 66 رای
هنوز توضیحاتی برای این کتاب ثبت نشده
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
126
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
a_h_allame
a_h_allame
1393/04/03

کتاب‌های مرتبط

قهقراء
قهقراء
2.4 امتیاز
از 27 رای
مجمل فصیحی - جلد 2
مجمل فصیحی - جلد 2
4.3 امتیاز
از 7 رای
تاریخ بیهقی - جلد 3
تاریخ بیهقی - جلد 3
4.6 امتیاز
از 25 رای
مجمع التواریخ
مجمع التواریخ
4.8 امتیاز
از 46 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی رازهایی در دل تاریخ: شاه اسماعیل شاعر نبوده و دیوانی هم نداشته است

تعداد دیدگاه‌ها:
43
بنده هیچ تمایلی به کوبیدن قلب ها برای گفتن طرفداری از کلام بحث کننده ها ندارم .
از بی حواسی دستم خورد به یکی از آنها . برای همین به استیصال توضیح برامدم .
پیرمرد است دیگر . پنج تا عصا میخواهد با سه جفت چشم .
آتیلا عزیز
بیشتر دوستان بخصوص آنانکه خود را منتسب به ترک می دانند ( همچون جنابعالی) از فیروز منصوری بخاطر نوشـتن کتاب « رازهایی در دل تاریخ: شاه اسماعیل شاعر نبوده و
دیوانی هم نداشته است » به شدت انتقاد کرده و ادعای نویسنده را بی اساس و خلاف واقع می دانند و به او تاخته اند، درحالیکه فیروز منصوری پژوهشگر قابل احترام و تقدیر
و از جمله اساتید بزرگ و دانشـمندی است که به فرهنگ ترک خدمات شـایانی کرده و مقالات و نوشـته های مدلّل و متقن او به طرفداری از مردمان دلیر آذربایجان در این زمیـنه
موجود است، از جمله دوجلد کتاب « تاریخ، زبان و فرهنـگ آذربایجان » که در آن با دقت، تـاریخ، زبان و فرهنگ آذربـایجان، را مورد بررسی قرار داده و با تعمق و و ژرف نگری وقایع
و رویداد هـای تاریخی را مورد مداقه قـرار داده است و حتّی به کشـف و ردیابی و تفسـیر و تعبیر علل آنها پرداختـه و پیـوند سـرنوشت سیایسی همـه مردم ایران را در چگونگی
وقوعِ دسـت اندازی و تعرض عثـمانیان و سایر حوادث شـوم آذربایجان، بخصـوص زمـان قاجـاریه به خوبی نمـایان سـاخته اسـت. فیـروز منصـوری در کتـاب خود اشـاره می کند که
مردمـان آذربایجان در دوران پر اقتـدار امپـراطوری هخامنشـیان همچون کـرد ها جزو سـرزمین « مـاد » بوده اند و بعدها والی ایرانیِ اسـکندر مقدونی به نام « آتـورپات» اسـتقلال
خطه بزرگ و وسیع را « آتور پاتـکان » که همان آذربایجان است نام نهـاده است. ونیز به ردیابی چگونگی جدائی نا جوانمردانه بخش عظیمی از کشورمان از طریق نفوذ میسیونر
های مسـیحی خارجی به بهـانه‌ی تبلیغ دینی و تبشیر، زیر پوشش مدارس اسلامی، به بهانه تبلیغات و بنیاد مؤسـسات اسلامی و زمینه سـازی برای سیطره نکبت بار روسیه
تزاری می پردازد، کتـابهای بسیار جالب و آگاه کننده و تکان دهنده ای است. و اما در مورد شاه اسماعیل یکم ( ابو مظفـر فرزند شخ حیدر ) از نوادگان شیخ صفی الدین اردبیلی
نیز لازم است عرض کنم که فیروز منصوری هیچگونه قصد تحریف تاریخ را نداشـته و مطالب انکار آمیز شـاعر بودن این سلطان سفاک و خونریز که جلادان آدمخوار را به اسـتخدام
خود درآورده بوده، منافاتی با وضعیت روحی و فرصت اندک او برای سرودن شعر نداشــته و وجـود شاعری دیگر به تخلص « ختــائی » بر اساس تحقـیقات نویسـنده کتاب بسـیار
محتمل است، و نمی دانم چه اصـراری وجود دارد که دیوان ختـائی را به این پادشاه بی رحم نسبت دهیم، البته شاه اسماعیل صفوی در ترویج مذهب شیعه در راستای تحکیم
وحدت ملّی نقش بسـیار مهمی داشته و ستـودنی است اما دلیل نمی شود که دیـوان شـعری را به او نسـبت دهیم و درضمن هیچکس به دیوان شـعر ختائی اهانت نکرده که
دوسـتان ملتـزم دفاع از ایجـاد نگرانی و خدای ناکـرده اهانت به اقـوام و یا گویش زبان ترکی شـوند. نفی دیوان ختائی منتـسب به شاه اسماعیل صفوی هیچ ربطی به قومیت و
تکلم زبان ترکی ندارد و برداشت سوء و ابهام برانگیزی است. با احترام به همه خواهران و برادران عزیز ترک تبارم. ببخشید
برای amenmarr عزیز
کامنتهای شما نشان میدهد که دغدغه و بیم وحدت ملی ایران را دارید و اینکه نباید این وحدت ملی از بین برود و به جنگ و مناقشه بکشد.برای همین موضوع زبان رسمی فارسی برای شما برجسته است.دغدغه ای به جاست.با تحولاتی که در منطقه صورت گرفته است این دغدغه افزونتر هم شده است.من هم مانند شما هستم و گمان میکنم سایر رفقاهم چنین باشند.ولی صورت مسئله برای من با صورت مسئله شما اندکی تفاوت دارد.
به نظر من اگر به دنبال یک وحدت ملی پایدار هستیم باید به حقوق اقوام و اقلیتهای مذهبی هم احترام بگذاریم درواقع اجرای حقوق اقوام است که ضامن وحدت ملی است.این را بخاطر آن گفتم که برای برخی دفاع از حقوق فرهنگی و تلاش در جهت احقاق حقوق فرهنگی اقوام خطرناک جلوه میکند زیرا آنها به وحدت ملی در قالب نفی حقوق دیگر اقوام و اقلیتهای مذهبی نگاه میکنند و ناخواسته خود موجب شقاق و تفرقه میشوند.موضوع این است که موضوع کاملا برعکس است.اجرای حقوق سایر اقوام و اقلیتها باعث تحکیم بیشتر وحدت ملی خواهد شد.البته میدانم که شما مایل به نفی حقوق اقوام نیستید ولی از حقوق اقوام تعریفی بسیار حداقلی میدهید.مثلا در عین اینکه به برابری اقوام تاکید میکنید برای شما ظاهرا تکلم اقوام مختلف به زبان خودشان کافی است(سخن خودتان در یکی از کامتهایتان).در صورتی که اگر همین قانون اساسی را را ملاک قرار دهیم اصل ۱۵ آن دولت را مکلف به تدریس ادبیات اقوام ایرانی در مدارس کرده است.این اصل هنوز بعد از ۳۵ سال معطل مانده است.وقتی تاکید بر حقوق اقوام میشود نباید تعریفی حداقلی از آن شود.
من نزدیک به ده سال است که معلم دهات استانمان بوده ام و شوق فراگیری زبان مادری در مدارس را در دانش آموزان بسیار زیاد میبینم.حتی گهگهاهی که صحبت زبان مادری و چگونگی نگارش و خواندن آن در کلاس به میان می آید حتی همان دانش آموزان بازیگوش و حواس پرت هم حواسشان به کلاس جلب میشود.این نشان میدهد که اجرای اصولی مانند اصل ۱۵ میتواند هم عطش دانش آموزان را سیراب کند و هم مانع آن شود که علاقمندان به زبان و هویت قومی برای رفع عطش خود به بیراهه بروند چون همیشه کسانی هستند که بخواهند تا با خوراک بدی دیگران را تغذیه کنند.این امر باعث میشود تا حتی افراطیرگری هم از بین برود.شخصی را میشناختم که یکی از آن به اصطلاح پانهای دوآتشه بود میدانید در چه محیط خانوادگی بزرگ شده بود؟در خانواده ای فرهنگی که پدر و مادرش حتی تا دوران بلوغش اجازه تکلم به ترکی در خانه را به او نداده بودند و اینک باید محصول اجبار فرهنگی خود را ببینند.
سرتان را درد نیاورم غرضم این بود که وقتی از برابری اقوام صحبت میشود به حقوق حقه آنها هم تاکید شود.
amenmarr گرامی
وحدت و انسجام هرکشوری خصوصا در این برهه تاریخی بسیار خوب است و لازم . اما توجه داشته باشید که برای حفظ وحدت و یکپارچگی راههای بهتری و معقول تری از توهین و هجمه و تحریف وجود دارد . کسانی که به هر بهانه ای سعی در تخریب اقوام غیر فارس را دارند در حقیقت تیشه به ریشه اتحاد و منافع ملی میزنند .
چنانکه در کامنت شما نیز دیده میشود در باره تغییر نام خلیج فارس فورا موضع گرفتید ( این وظیفه هر ایرانی میباشد ) و حتی اعراب را تحقیر نمودید در حالی که در تغییر اسم هیچگونه نفی مالکیت و تعرضی وجود نداشت . مطمئنم که انتظار ندارید ما ترکان در مقابل تحریفات و توهینات و هجمه ها ساکت باشیم . اگر ساکت باشیم مطمئنا در غیرت ما شک و شبهه است . در حالی که خود را مسلمان و ایرانی میدانیم به همان میزان به ترک بودنمان هم افتخار میکنیم و زبان خودمان را دوست داریم و به همان میزان که از کشور مان دفاع میکنیم ( و کردیم ) از فرهنگ و زبان خودمان نیز باید دفاع کنیم . اگر دفاع نکنیم خفت اور است .
این روزها مد شده هر قلم بدستی برای اینکه خودی نشان دهد اول از همه یکی دو مقاله علیه ترکان و مشاهیر و تاریخ ترکان و اذربایجان مینویسد . حال این قلم بدستان از کجا اب میخورند مشخص نیست ولی انچه واضح است این است که نوشتجات اینان اب در اسیاب دشمن ریختن است چون حساسیت و تحریک مردم غیور ترک را در بر دارد .
افکار کودکانه یک سان سازی قومی و تغییر زبان ترکان به فارسی و تحریف تاریخ هیچ وقت به نفع میهنمان نبوده و نخواهد شد . حمله پانی دفاع پانی را ایجاد خواهد کرد و دست اخر انچه در این میان ازبین خواهد رفت همان احترام متقابل و اتحاد ملی خواهد بود .
همین کتاب «شاه اسماعیل شاعر نبوده و دیوانی هم نداشته است» هجوم به مشاهیر ترکان میباشد و مانند این است که کسی بخواهد با توسل به اوهام ثابت کند که حافظی در کار نبوده و دیوانی هم نداشته است .
فکر نکنم شما هم سکوت در برابر چنین عده ای را منطقی بدانید.
taymaz_turksever عزیز
عقب ماندگی با هیچ چیز نداشتن متفاوت است، در پیشرفت علمی و اقتصادی کشورهای ممتاز صنعتی جهان دانشمندان و پژوهشگران ایرانی نقش بسـیار مهمی داشته و دارند،
حتی آمریکائی ها به شوخی و طنز گفته اند ایستگاه فضانوردی ناسا باید به ایران منتقل شود و اسباب کشی کند زیرا اکثر دانشـمندان طراز اول آن ایرانی هسـتند، نام چند از آنان
را یادآور می شوم؛ پروفسور فیروزآبادی، پروفسـور برنجی، پروفسور اسرار، پروفسور امیـدوار، پروفسور غفاریان، پروفسـور معین، پروفسـور خانم تبار زاده و بسیاری دیگر دانشمندان
ایرانی در ایستگاه فضائی ناسا و سایر مؤسسات تحقیقاتی و علمی جهان، درست است که آنان در ایران نیستـند اما همگی آنان اعلام داشته اند که چنانچه شرائط و زمینه ادامه
فعالیت علمی برایشان در داخل کشور فـراهم شود به سـرزمین مادریشان مراجعت خواهند و در خدمت هموطنانشـان خواهند بود، البـته روی این موضوع خاص تکیه نمی کنم ولی
هستند بی شمار اسـاتید و دانشمندان بی نظیر و کم نظیر در داخل کشور که هرکدام از مهمترین سرمایه های ملی کشورمان هستند، بنابراین ما همه چیز داریم فقط باید از آنها
خوب استفاده کنیم.
دوست عزیز ما هیچ نداریم.
نفت تمام شود وضعمان وخیم خواهد شد.
گلیممان را آب سیل آسا خواهد برد.
مشکلاز خودمان است. نه دیگران
از صفر باید شروع کنیم.
لطفا
کتاب چرا عقب مانده ایم دکتر علی محمد ایزدی را بخوانید
آتیلا عزیز
با در نظرگرفتن جمعیت مردم ایران حدود 78،700،000 نفر و به تفکیک گویش ها به شرح زیز است :
1ـ مجموع متکلمین ترکی شامل؛ ترکی آذربایجانی، ترکی قشقائی، ترکی خراسانی و ترکی ترکمنی حدود؛ 32،000،000 نفر
2ـ مجموع متکلمین فارسی پراکنده در کل سرزمین ایران، حدود؛ 25،000،000 نفر
3ـ مجموع متکلمین شمالی شامل گیلکی و مازی( مازندرانی ) حدود؛ 8،000،000 نفر
4ـ مجموع متکلمین لری شامل لرستانی و چهارمحال بختیاری حدود؛ 5،200،000
5ـ مجموع متکلمین کردی شامل کردی و کردی کرمانجی حدود؛ 4،200،000 نفر
6ـ مجموع متکلمین عربی حدود؛ 1،700،000 نفر
7ـ مجموع متکلمین بلوچی حدود؛ 1،000،000 نفر
8ـ مجموع متکلمین تالشی و تاکستانی حدود؛ 500،000 نفر
9ـ مجموع متکلمین ارمنی حدود، 210،000 نفر
10ـ مجموع متکلمین به سایر گویش ها حدود؛ 1،00،000 نفر
با این حساب چنانچه بخواهیم قومیت فارس را از سایر اقوام تفکیک کنیم باید زار زار بر حال یکایک آنان گریست زیرا آنان نیز آمیزه ای از سایر اقوام و کاملاً مختلط هستند از جمله
خود بنـده که پـدرم از تبار لرهای قشقائی و مادرم ازتبـار ترکان اوراسـیائی و مادربـزرگانم یکی از روستاهـای اصفهان و یکی از لـرهای بختیـاری و آنـان نیز مخلوطی از تبار سـاری
و آذربایجانی بـوده اند، کجـا می توانید یک نفر فارس پیدا کنید که با سـایر اقوامِ همه ایرانی و همه آریائی و همه با گویش های متـفاوت قرابت و نزدیکی نداشـته باشد، بنابـراین
بنده یک ایرانی مسـمان هسـتم و به اصالت وجودی ایرانی بودنـم افتـخار می کنم، گفتـار جنابعالی در ارتباطِ به فراموشی سپردن و هـزینه ندادن برای تغیـیر نام خلیـج فارس به
خلیج عربی مـردود است و بلا نسبت بی غیـرتی است که اجـازه بـدهیـم قلیـلی اعـراب حاشـیه نشین مفت خور که خـود نیز ایرانی بوده و اصـالت خود را با تغیـیر تکلم فراموش
کـرده اند به خاک کشورمان تعرض نمایند و گستاخی را به جائی برسـانند که به مـیل خود نام همیـشه خلیـج فارس را به خلیـج عـربی تغییـر دهنـد،این خـوش خیــالان بی هـنر
چشمشان و همه امیدشان به پول باد آورده نفت است که روزگاری نه چنـدان دور بالاخره تمام می شـود و این تن پرواران عیـاش اغوا شـده، لاجرم گرفتار استیصال و تنگدستی
خواهنـد شد چون نه هنر دارند و نه صنعت کشاورزی و نه صنعت و نه منابع و ذخایر مالی دیگر که بتوانند به خوش گذارانی های بی حد و حصـر و لجام گسیخته خود ادامه دهند
و حتی بتـوانند شکـم های گنده خود را سیر کنند، اما مـا ایرانیان پایه گذاران تمدن جهانی بشر؛ اگر روزی نفتـمان تمام شـود گلیـم خود را به راحتی از آب متـلاطم بالا خـواهیـم
کشید چرا که همـه چیز داریم. دوست بزرگوارم آتیلا عزیز؛ هم اینک بـزرگترین سهم اداره کشور به دست توانای کسانی است که علاوه بر زبان اشتراکی فارسی به ترکی تکلم
می کنند و هیچکس معتـرض آن نیست، در کشور ما معیـارِ ارزش گذاری افراد؛ ایمان و صداقت و اسـتعداد و هوشمندی و فرزانگی و خبرگی و لیاقت و کفایت و توانائی و مدیریت
است و نه هیچ چیز دیگر و البته اگر به وابستگی افرادی که مسئولِ اداره امور کشور هستند نگاهی بیندازیم هرکدام از گوشه ای از کشور عزیزمان می باشند. همانطور که قبلاً
هم عرض کرده ام باید تعصبات قومیتی و نژادی و حتی مذهبی را کنار بگذاریم و در فکر حفظ تحکیم وحدت برای صیانت از کشـور چندین هزارساله خود باشـیم فقط و فقط ایرانی
بودن افتخار ما است ، تن آدمی شریف است به جان آدمیت، ... نه همین لباس زیباست نشان آدمیت ـ،اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی، ... چه میان نقش دیوار
و میان آدمیت،ـــ خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت،ــ حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت،ـــ به حقیقت آدمی باش وگر نه مرغ باشـد، ...که همین سخن بگوید
به زبان آدمیت، ـــ مگر آدمی نبودی که اسـیر دیو ماندی، ... که فرشـته ره ندارد به مقـام آدمیت،ـــ اگر این درنده‌ خویی ز طبیعتت بمیرد،... همه عمـر زنده باشی به روان آدمیت
جناب آقای بزنجانی آریایی یک مفهوم زبانشناسی است و ساخته قرن 19 توسط غربیها برای سلطه بر ما ها، آلتایی هم اسم مکان و باز یک گروه زبانی است ربطی به دو رگه بودن ندارند ولی بعید می دانم مردم آزربایجان دو رگه زرد پوست و سفید پوست باشند که از چهره هایشان مشخص است که چنین نیست ما هیچ شباهتی به چینیان و مغولها از نظر ریخت و قیافه نداریم ولی بسیار شبیه اصفهانیها و شیرازیها هستیم. در دنیا سه نژاد زردو سفید و سیاه و طبیعتا دورگه های آنها وجود دارند که اصلا ملاک برتری نیست برتری با علم و اخلاق و صفات حسنه است من هم به نوبه خودم از هر گونه نژاد پرستی و پانیسم بیزارم. ولی هر ملتی باید برای رشد و تعالی خودش تلاش کند و نسبت به رشد و پیشرفت و آزادیهای انسانی سایر ملل واکنشهای منفی و بازدارنده نشان ندهند.
مردم آذربایجان دورگه آریایی آلتایی اند و از این رو اندیشه های جدایی طلبانه جایی در میان آنها ندارد چون به هرحال ریشه ایرانی دارند . به قول ما کرمانیها رگ رگ میکشه یعنی اصل و ریشه آدمها باعث جذب آنها به هم میشود . من با مردم آذربایجان مشکلی ندارم ولی از پانترکها متنفرم از هر پانی متنفرم .
زبان فارسی زبان رسمی درکشور ایران است ولی زبان مشترک همه اقوام و ملل تابع ایران نیست چون شما هم اکنون به آزربایجان تشریف بیاورید باخیلی از آزربایجانیان نمی توانید به فارسی سخن گویید چون بلد نیستند در ازمنه گذشته هم زبانهای یونانی ، مغولی ، عربی و ... در ایران زبان رسمی و نوشتاری بوده اند ولی زبان مشترک کل اقوام و ملل ساکن ایران نبوده اند.
رازهایی در دل تاریخ: شاه اسماعیل شاعر نبوده و دیوانی هم نداشته است
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک