رسته‌ها
دیوان حافظ با شرح کامل ابیات
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 298 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 298 رای
نکات:
- شرح هر غزل را در صفحه روبرو مطالعه خواهید کرد.
- در این شرح بیشتر بر معانی ظاهری هر بیت تکیه شده و از تفسیر عرفانی و یا شرح ایهام های بکار رفته پرهیز گردیده تا خواننده غزل به فراخور درونیات خویش برداشتی خاص خود داشته باشد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
1010
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1392/08/07

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان حافظ با شرح کامل ابیات

تعداد دیدگاه‌ها:
79
استفاده از کلمه ی "عارف" و مشتقات اون توی شعر حافظ برام سوال شده بود. دوست داشتم تعریف این واژه رو از دیدگاه حافظ بدانم.
.
تا جایی که خوندم چیزی پیدا نکردم جز یک بار. اما چیزی که برام جالب و شاید شگفت آور بود
.
اینجا بود که حافظ چقدر از کلمه ی "همت" ، "بلند همتی" استفاده کرده.
.
فکرکردم شاید از دیدگاه حافظ عارف به این مفهوم باشه:
.
" انسان جاه طلب در انسان بودن یعنی عارف"
.
جناب عشق بلند است، همتی حافظ/......./ که عاشقان ره بی همتان به خود ندهند
.و یا
ذره را تا نبود همت عالی حافظ/....../ طالب چشمه ی خورشید درخشان نشود
_____
فکرکردم شاید معنای عارف ، از نظر حافظ انسان بلند همت باشه.

مفلسانـیم و هوای می و مطرب داریم
آه اگر خرقۀ پشمین ، به گرو نستاننـد

آه ...
این کتاب خیلی بدرد بخوره ای کاش کتب صوتی اشعار رو هم قرار بدید
کار از تو می رود، مددی ای دلیل راه/........../ کانصاف می دهیم که ز ره اوفتاده ایم
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت ________ تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی _____________ پیداست نگارا که بلند است جنابت
با شاهد شوخ شنگ و با بربط و نى
کنجى و فراغتى و یک شیشهٔ مى
ﭼون گرم شود ز باده ما را رگ و پی
منت نبریم یک جو از حاتم طی
حافظ نهاد نیک تو کامت براورد/..../ جان ها فدای مردم نیکو نهاد باد
از سایت خوب شما تشکر می کنم که این کتاب رو قرار دادید.
ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش *** بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
.
از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم *** آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش
.
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که می‌سرود *** گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
.
کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو *** بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
.
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد *** بگذر ز عهد سست و سخن های سخت خویش
.
وقت است کز فراق تو و سوز اندرون *** آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش
.
ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام *** جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش
دیوان حافظ با شرح کامل ابیات
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک