رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
دراز النگه
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 11 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 11 رای
.
کتاب کودکان - گروه سنی ب،ج
چکیده:
"همه‌ی مردم شهر، دراز النگه را می‌شناختند، ولی او هیچ‌کس را نمی‌شناخت، زیرا قد بسیار بلندی داشت. از وقتی که کوچک بود روزی یک متر به قدش اضافه شده بود و ماه‌ها بود که از کوه‌ها و ابرها نیز بالا رفته بود. مدت‌ها بود که با کسی حرف نزده بود، و کسی را ندیده بود. تا این که یک روز از دست خودش خسته شد و مشکل‌اش را با کوه قاف در میان گذاشت. او نیز چاره را از سیمرغ پرسید و ...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
HeadBook
HeadBook
1392/05/22

کتاب‌های مرتبط

زیر درخت مقدس
زیر درخت مقدس
3.3 امتیاز
از 3 رای
Ralph S. Mouse
Ralph S. Mouse
0 امتیاز
از 0 رای
آمیگو: مجموعه کتابهای طلائی
آمیگو: مجموعه کتابهای طلائی
4.3 امتیاز
از 46 رای
حکایت ببر: مجموعه داستان
حکایت ببر: مجموعه داستان
3.7 امتیاز
از 12 رای
جانی اپل سید
جانی اپل سید
4.1 امتیاز
از 45 رای
کلاته کار
کلاته کار
4.4 امتیاز
از 42 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دراز النگه

تعداد دیدگاه‌ها:
7
هرچه فکر کرد ک چرا سیمرغ آن راه حل را داد ب جایی نرسید
:-(
به گروه سنی من میخوره؟
کودکان گروه سنی ب-ج!

چه اهمیتی داره؟!:-)
من که همین امشب می خونمش!;-)
این طور که به نظر میاد موضوعش عــالـــی ئه
*
حالا خانم ها هی سختگیری کنن و دنبال مرد قد بلند و رشید بگردن

زمونه ی بدی شده...(!) امان از دست دخترای این دوره...
ما که جوونی هامون همه ش می گفتیم:
عـاشـقـی با قـد رعـنا نـمی خـوام
چشای خوشگل و گیرا نمی خوام
نمره ی بیست کلاسو نمی خوام
بهترین هوش و حواسو نمی خوام
موهای خیلی پریشون نمی خوام
خلاصه:
من تو رو می خوام، اونا رو نمی خوام
پ.ن.: می بینید چه قدر این نسل ما قانع و بساز بود؟!:-( حیف شدیم رفت
حالا خانم ها هی سختگیری کنن و دنبال مرد قد بلند و رشید بگردن، بخونید این مصائب دراز بودنو! P:
من توضیحی ندادم که دوستان خودشون آستین و بالا بزنن و دانلود کنند، این داستان خیلی کوتاه و بکره
چکیده:
"همه‌ی مردم شهر، دراز النگه را می‌شناختند، ولی او هیچ‌کس را نمی‌شناخت، زیرا قد بسیار بلندی داشت. از وقتی که کوچک بود روزی یک متر به قدش اضافه شده بود و ماه‌ها بود که از کوه‌ها و ابرها نیز بالا رفته بود. مدت‌ها بود که با کسی حرف نزده بود، و کسی را ندیده بود. تا این که یک روز از دست خودش خسته شد و مشکل‌اش را با کوه قاف در میان گذاشت. او نیز چاره را از سیمرغ پرسید و ...
تصویرگر این کتاب خانم نسترن سعیدی هستند که کارشون بسیار زیبا بوده
خیلی باحال گفتی مستر علی واقعا حالا خودمونیم نسخه فارسی بابالنگ درازه ؟؟؟؟!!!!! اخه این چه کاریه بعضی نویسنده های عزیز انجام میدن اخه ;-(;-):D(!)
دراز النگه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک