رسته‌ها
هولوکاست؛دروغ بزرگ یهودیان
امتیاز دهید
5 / 3.1
با 616 رای
امتیاز دهید
5 / 3.1
با 616 رای
63 پرسش و پاسخ درباره هولوکاست
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
55
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ali_irani
ali_irani
1388/07/22
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هولوکاست؛دروغ بزرگ یهودیان

تعداد دیدگاه‌ها:
767
جناب ctr2006 تشکر فراوان بابت مطالعه‌ی نوشته‌های من و واکنش‌هایتان نسبت به آنها. من هم نوشته‌های شما را هم در این مبحث و هم در مبحث دیگر (در باره‌ی آمریکا) و در فرصت مناسب با دقت کافی خواهم خواند و نیز در باره‌ی آنها خواهم اندیشید و در صورت لزوم و در زمان مناسب به برخی از آنها ( مثل چرا حاکمان و نظریه پردازان غربی راه دموکراسی در منطقه‌ی ما را بهتر می‌دانند) پاسخ خواهم گفت. البته اصراری به پاسخ گویی به همه چیز ندارم مگر آنکه لازم بدانم. واقعا فکر می‌کنم تفکر در باره‌ی مطالب نوشته شده توسط هر کس مهم‌تر است و از همه مهم تر باید خالی از احساسات و تا حدی بی‌طرفانه باشد! در هرحال سپاسگزارم.
نژاد پرست و وحشی و تروریست برگزارکنندگان جشن پوریم هستند که جنایاتشان را جشن میگیرند کجای کتابهای درسی ایران به اشغال بلندیهای جولان اشاره شده هر ادم بیسوادی هم نقش یهودیها در کشتن مسیح را میداند سوالی که مطرح میشه این شش میلیون یهودی در فلسطین اشغالی از کجا آمدند اگر این طوری میشه کشور تشکیل داد ما ایرانیها هم یک کشور در کالیفرنیا و لس آنجلس تشکیل بدیم خود امریکاییها با شور و شعف از این کار استقبال کنند مثل تشکیل اسراییل
تا جایی که من می دانم دعوای سوریه با اسرائیل روی کاغذ بود و مدت ها بود سوریه درست یا غلط هیچ اسمی از بلندی های جولان به زبان نمی آورد ( آنقدر که توی کتاب های درسی در رژیم جمهوری اسلامی در مورد جولان صحبت می شد در خود سوریه صحبت نمی شد) کشور اسرائیل در حین بروز انقلاب از این وضعیت خشنود نبود زیرا تکلیفش با بشار اسد مشخص بود و رابطه به نوعی ثبات رسیده بود، اسرائیل اسد را به داعش ترجیح می داد. امروز اسرائیل بدون اینکه مخالفت جدی از طرف سوریه ببینید در جلو چشم موشک های ضدهوایی روسیه مواضع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بمباران می کند. حقیقتا بازنده جنگ سوریه در میان کشورهای خارجی رژیم ایران بود که با خرج صدها میلیون دلار سودی بدست نیاورد. و امروز حتی اسد نیز می خواهد از جمهوری اسلامی خلاص شود زیرا روسیه و رابطه با کشورهای عربی و غربی برایش ارجحیت بیشتری دارد.
هرگز نباید از خواست واقعی خود ملت سوریه غافل شد آنان بشار اسد را نمی خواستند زیرا یک دیکتاتور بود پدرش حافظ اسد بعد از گرفتن قدرت بالغ بر سی هزار تن را به قتل رسانید. سوریه هرگز کشور آزادی نبود و رژیم بعث سوریه با تجربه سیاست های مختلف ضربه های مهلکی به مردم و اقتصاد کشور وارد کرده بود (گاهی با سیاست پان عربیسم می خواست با عراق تشکیل یک کشور واحد بدهد گاهی می خواست با ادغام با اردن تبدیل به یک کشور واحد شوند عجیب که اتحاد با ایران گزینه آخر (و البته کوتاه مدت) سوریه بود و الان هم سر رژیم ضد ملی جمهوری اسلامی بی کلاه مانده است) دستگاه مخوف اطلاعات بشار اسد هرگونه انتقادی را با مرگ پاسخ می داد. هرگز نباید فراموش کرد خود بشار اسد باعث شد تظاهرات مسالمت آمیز خود شهروندان سوریه به خشونت کشیده شود کبریت داعش را او روشن کرد. همین الان هم از نظر آماری تعداد کشته های بشار اسد با بمباران های هوایی و سلاح های شیمیایی و تک تیراندازهایی که با آن معترضین را هدف می گرفتند و ادامه جنگ توسط روسیه و ترکیه و... بسیار بیشتر از کشتار داعش است و برای ایجاد داعش مقصر اصلی بشار اسد است و باید برای کشتار مردم سوریه پاسخگو باشد، تلاش برای نشان دادن چهره بشار اسد به عنوان یک منجی عملی بسیار ضدانسانی است.
آیا تحکیم بیشتر ناتو پس از فروپاشی شوروی و تحقیر روسیه جهان را بی ثبات‌تر نکرد؟

کشور روسیه بعد از فروپاشی شوروی تهاجم های بسیار زیادی داشته است از اوکراین و سوریه گرفته تا گرجستان و غیره همچنین سلاح های دوره شوروی را هنوز دارد کشورهای دیکتاتوری و تمامیت خواه به هیچ اصولی پایبند نیستند
مگر حاکمان کشورهای عربی منطقه بهتر از اسد و قذافی بودند؟

بله حاکمین امارات و قطر و کویت و ... هرگز قابل قیاس با اسد و قذافی نبودند و سابقه کشتار رژیم اسد و دیوانگی های معمر قذافی را ندارند.
حاکمان و نظریه‌پردازان غرب بهتر از همه می‌دانند که منطقه‌ی ما به دلایلی که در این بحث نمی‌گنجد هنوز برای پذیرش دموکراسی به معنای واقعی کلمه مستعد نیست! آنها راه واقعی پیشبرد دموکراسی در منطقه را می‌دانند ولی دائما مسیر آن را مسدود می‌کنند. تحریم اقتصاد ما و مردم ما یکی از آن کثیف‌ترین ترفندهاست که هم به گسترش فقر در جامعه یاری می‌رساند و هم فساد آفرین است.

با این نظر تئوری توطئه موافق نیستم. کشور ایران آماده دموکراسی است و در طول چهل سال حکومت جمهوری اسلامی حتی با فشار تحریم ها اگر می خواستند می توانستند با پول نفت ایران را آباد کنند اتفاقا تحریم ها هدیه ای خود خواسته برای جمهوری اسلامی بود و رژیم های انقلابی مانند جمهوری اسلامی با سیاست صدور انقلابش، خود به خود واکنش کشورهای منطقه و جهان رو بر می انگیخت. مشکل ایران قبل از اینکه دنیای غرب باشد رژیمی ضد میهنی است که منافع ملی ایران ارزشی برایش ندارد.
در مورد ایغور ها استدلال شما برای من شوک آور بود ترکستان شرقی (ایغورستان) از نظر تاریخی، فرهنگی، مذهبی، نژادی و زبانی هیچ ارتباطی با چین ندارد آن منطقه برای قرن ها قوم های ایرانی مانند سغدها بودند و رفته رفته با اقوام دیگر ادغام و از 840 میلادی با مغول ها ادغام شدند و مردم ایغور ایجاد و ساکن آنان شدند این منطقه هیچ پیوندی با چین ندارد نه در دنیای باستان و نه درعصر معاصر در سال 1949 چین این مکان را اشغال و نامش را سین کیانگ ( به زبان چینی یعنی سرزمین جدید) گذاشت
عجیب است که شما حکمرانی و فشار کمونیست ها بر مسلمین ایغور را مثالی جدا با فلسطین می دانید. و بمب گذاری های چچنی ها را محکوم می کنند ولی حملات کور شبهه نظامی های فلسطینی به فرمان حماس و کشتار غیرنظامی های اسرائیلی را محکوم نمی کنید. ظلم و ستم و بازداشت و سرکوب صدهاهزار ایغوری در چین قابل قیاس با فلسطینیان نیست و برای افرادی که مدعی حمایت از مسلمین هستند به نظر من این یک سیاست دوگانه است
منبع
منبع
منبع
به این معناست که مسئله؛ دیگر عملکرد افراد نیست بلکه جهان بینی اسلام مد نظر شماست.

بله بزرگوار به نظر من نوع جهان بینی اسلام است که باعث تنش و کشتار می شود این دین پتانسیل زیادی برای کشتار می دهد و مثال های تاریخی آنرا برای شما ذکر کردم
مشکل دیگر آیین ها با دین محمد فحاشی ها و اهانت هایی بود که پیغمبر اسلام به سایر ادیان داشت و عرضه را بر آنان تنگ کرده بود و باعث شد مسلمین را طرد کنند و وقتی مسلمین به مدینه رسیدند کسی با آنان کاری نداشت تا اینکه مسلمین کاروان ها را غارت کردند و باعث جنگ بدر شد . به هر حال دین های مختلف با مسیحی ها و یهودی ها در حجاز زندگی می کردند و بعد از چند دهه از ظهور اسلام اثری از آنان نماند.
پیشتر چند نکته را خدمت شما بزرگوار عرض کرده ام اول اینکه نتایج تحقیقات و پژوهش ها و تفسیرهای شما از قرآن بین علمای اسلام در گذشته و حال عمومیت ندارد و اکثریت صاحب نظران در دنیای اسلام نظراتی مخالف با اظهارات شما چاپ کرده اند و دوم اینکه در باب بنی قریظه کتاب هایی به این موضوع پرداخته بودند که با تردید در آنان باید در کل تاریخ صدراسلام دچار تردید شد.
در مورد اهل کتاب نیز اکثریت قاطع علمای اسلام در شیعه و سنی آنان را نجس می دانند و در اسلام می شود با اهل کتاب ازدواج موقت ( برای کام جویی جنسی مردان مسلمان) کرد البته مرد اهل کتاب نمی تواند با زن مسلمان ازدواج کند
حتی در حین انقلاب مشروطه امثال شیخ فضل الله نوری خواستار آن شده بودند یهودیان با داشتن نشانه هایی روی لباس خویش دین خویش را اعلام کنند تا از نجس شدن مسلمین جلوگیری شود و ارامنه حق استفاده از حمام های عمومی شهرها را نداشتند
در دنیای امروز که لیبرالیسم توانسته بخش هایی از جامعه را همراه خویش کند علما سعی می کنند از این حکم اسلامی عبور کنند
آیت الله خمینی و بهجت اهل کتاب را نجس می دانند و خامنه ای احتیاط مستحب می داند که نجس هستند و مکارم احتیاط واجب می داند که نجس هستند
سند
در این تفسیر شما از نجس نبودن اهل کتاب باید عرض کنم شما تفسیر رایج و عمومیت داری ندارید و تفاسیر شما بخشی از آرزوها و فانتزی های شماست و نه حقایق موجود، همان طور که پیشتر به شما اعلام کرده ام هرگونه تلاش برای بروز کردن اسلام و مدرن و انسانی جلوه دادن آن نتایج فاجعه باری دارد مثلا شما در نظرتان گفته اید در اسلام اهل کتاب نجس نیستند ولی در مورد اشخاصی که دین ابراهیمی ندارند مانند هندوها سکوت کرده اید که باز از فاشیستی و پلیدی حکم نجس بودن انسان ها در دین اسلام نمی کاهد.
سخنان هیلاری کلینون در مورد گروهک های تروریستی که عمدا با تحریف از آن سواستفاده های زیادی توسط دستگاه پروپاگاندای دیکتاتوری های اسلامی و پوپولیست هایی چون ترامپ شد در یوتیوب موجود است. البته من یک لیبرال هستم ولی مدافع همه سیاست های آمریکا نیستم و همان طور که پیشتر گفتم تصور اینکه اسلام گرای معتدلی وجود دارد سیاست اشتباهی بود
سپاس از سفارش شما دوست ارجمند روزگاری باورهای اسلامی داشتم اما از هفده سالگی به بعد کمرنگ شد نتوانستم برداشتی متفاوت با بردشت جناب آقای ابوالفضل بهرام پور و امثال تیمور خان که بسیار مورد توجه علما بود داشته باشم و نپذیرفتم که داعش و خمینی بدون داشتن پتانسیلی در اسلام ایجاد شده اند . ابوالفضل بهرام پور می گوید: " هم شما و هم مردم لذت ببرند من آیه معنا می کنم و آدرس آنرا دادم و فردا هیچ کس نمی تواند مرا متهم کند، من اگر نگم به قرآن خیانت کردم، قرآن رو باید درست معنا کرد 1- باید زجرکش بشود و... " به نظر شخصی من مفاهیم مذهبی درواقع نوعی برداشت های این جهانی و در قالب علوم انسانی است و جنبه ماورایی ندارند.
پیامبر اسلام هم اگر با یهودیان برخورد نمی کرد مثل مسیح بالای صلیب بود پس سیاست ایشان در برابر یهود از عقل سیاسی و دانش تاریخی ایشان بود

بگذریم که قصه مصلوب شدن مسیح توسط رومی ها ربطی به یهودیان نداشت و کلیسا برای نفرت پراکنی آنرا به یهودیان ربط می داد و خود یهودیان قربانیان اصلی رومی ها بودند چون اورشلیم را غارت کردند و رومی ها مسیح را یک یهودی می دانستند.
تقریبا همه علمای اسلام و تاریخ پژوهان اسلام چون همانند شما برخورد با یهودیان ( درواقع نسل کشی) را قبول دارند و برای آن اسناد زیادی ارایه می کنند این نظر شما بشدت یهودستیزانه است علارغم انتقاد هایی که به سیاست خارجه کشور اسرائیل دارم وقتی نظرات وحشت آور شما و هم فکران شما را می خوانم به اسرائیل حق میدهم از خویشتن دفاع کند.
پیغمبر اسلام بدون هیچ مقاومت نظامی وارد بنی قریظه شد و فرمان قتل عام تمام شهروندان مرد غیرنظامی آنجا را صادر کرد و به دخترکان تجاوز شد رئیس دختر قبلیه نیز سهم پیغمبر اسلام شد که رسول الله به وی بعد از گردن زدن برادران و شوهرش تجاوز کرد. در دنیایی که بخش اعظمی از مسلمین چنین عقایدی دارند این حق یهودیان است که کشوری داشته باشند و دور از افکار ضدانسانی شما زندگی کنند.
لازم به یادآوری است کشور اسرائیل شهروندان فلسطینی ندارد البته در کشور اسرائیل شهروندان یهودی و اسرائیلی مسلمان با هم زندگی می کنند و درحالی که در ایران ما یک وزیر سنی وجود ندارد مسلمین به مدارج بالای سیاسی و اجتماعی در اسرائیل می رسند در ایران ما بهاییان از نظر فتوای علما مهدورالدم هستند و فرقه ضاله خطاب می شوند ولی در کشور آزاد اسرائیل حق داشتن عبادتگاه های خویش را دارند. در کشور اسرائیل اکثریت خیابان های مهم به دو زبان عبری و عربی آدرس دهی می شود و زبان عربی در آن کشور آموزش داده می شود در کشور اسرائیل مردم یهودی و مسلمان با رای مستقیم خویش نخست وزیر را انتخاب می کنند و پارلمان اسرائیل (کنست) احزاب مختلفی وجود دارند و سه حزب عربی در بین احزاب اسرائیل کاملا فعالیت می کنند بخش قابل توجه ای از ارتش اسرائیل را مسلمین تشکیل می دهند و دولت اسرائیل، همچنین هر ساله بیش از ده درصد بودجه عمومی کشور را به آموزش و توسعه مدارس، موسسات علمی و تحقیقاتی و دانشگاه‌های اسرائیل اختصاص می‌دهد. رشته‌های فرهنگ عربی و اسلام، ریاضی - فیزیک و علوم تجربی، جزء سه رشته مقطع دبیرستان اسرائیل محسوب می‌شود.
نفرت و کینه عده ای از یهودیان و برتری طلبی آنان باعث می شود دموکراسی در بزرگترین دموکراسی خاورمیانه را انکار کنند. مسلما از نظر من سیاست خارجه اسرائیل جای انتقاد زیادی دارد ولی اینکه عده ای خواهان نابودی اسرائیل و برخورد !!! همانند پیغمبر اسلام با شهروندان اسرائیل باشد و به دلیل نفرت و کینه تنها دموکراسی موجود در خاورمیانه را انکار می کنند. دوست دارند آن دموکراسی و جامعه پویا را نابود کنند و بجایش حکومتی اسلامی چون حکومت آل سعود یا حکومت ملاها ایجاد کنند . بشریت ارزش و بهایی برای این نظرات داعشی قائل نیست و به نفع همه است کشوری که بیش از هفتاد سال موجودیت دارد و پیشتر از آن سابقه حضور در آن داشته است را بپذیرند.
به نفع بشریت است که برخی کشورهای تمامیت خواه که خود را پدرخوانده فلسطینیان قالب می کنند ( درحالی که فلسطینی ها ارزشی برای آنان قائل نیستند) این حقیقت آشکار را بپذیرند که تنها راه نجات دو کشور و دو ملت است.
دوست گرامی arouya@ بحث در باره آزادی‌های اجتماعی بسیار مناقشه برانگیز است و ربطی هم به بحث ما ندارد در این باره شما می‌توانید به منابع اینترنتی مختلف تحت نام social freedom سری بزنید یا برای تحقیق بیشتر و درک تفاوت دیدگاه‌ها به نظرات مرحوم مطهری و بزرگان و منابع داخلی و خارجی دیگر مراجعه بفرمایید. ذکر چند مورد برای پیشبرد بحث ما در اینجا کافی است، مثلا مقایسه آزادی اجتماعی خانم ها در عربستان با کشور خودما. خانم‌های ایرانی سی چهل سال پیش یا حتی پیشتر هم می‌توانستند رای بدهند، رانندگی کنند آزادانه به دانشگاه بروند به مقامات بالایی حتی وزارت دست یابند در ورزش های گوناگون شرکت کنند، در زمینه‌ی موسیقی هنرمند شوند، در مورد طلاق و خانواده و فرزند منافع آنها کاملا پایمال نشود و ... حتی خود ما سی چهل سال پیش استادی داشتیم به نام خانم دکترمنیژه‌ی رهبر، یک خانم جوان، زیبا و دانشمند که از جمله راکتور و فیزیک هسته‌یی درس می‌دادند و خیلی از ماها از مرد و زن حتی با مدارج بالاتر از لیسانس به عنوان مستمع آزاد در کلاس ایشان شرکت می‌کردیم تا از دانش ایشان بهره‌مند شویم. خیلی از این آزادی ها برای خانم‌های عربستانی وجود نداشت. تازه چند سال است که حرکتی در این زمینه به وجود آمده است آن هم بیشتر به خاطر بازی‌های سیاسی. در حالی که همه‌ی این موارد در زمان حافظ اسد و بشار اسد در سوریه و حتی در لیبی مطرح شدند و به پیش رفتند. در این زمینه می‌توانید مثلا به women in Syria در ویکی پدیای انگلیسی مراجعه کنید . تاکید می‌کنم قصد دفاع از اسدها یا قذافی را ندارم ولی در منطقه‌ی ما به دلایلی که در این چهار چوب نمی‌گنجد طرح آزادی های گسترده‌ی اجتماعی- سیاسی توسط غربی‌ها بیشتر ترفندی است برای پیشبرد اهداف خود در به هم ریختن این مناطق. آن حاکمانِ ترفندبازِ تردست غربی، از آنچه در لیبی (و سوریه) به پیش می رفت آگاه بودند و دلسوزی شان برای مردم آنجا در به هم ریختن کشورشان فریبی بیش نبود و می‌دانستند سرانجام ویرانه‌‌یی را که آشیانه‌ی مهیب ترین تروریست هاست تحویل مردم لیبی خواهند داد. ولی مردم لیبی از آنچه می‌کردند آگاه نبودند و کشورشان را نابود کردند. آیا حاکمان غرب از وجود دیکتاتوری مثل اسد رنج می‌بردند؟ مگر حاکم فعلی مصر دیکتاتور نیست؟ مگر پادشاه اردن با انتخابات بر سر کار آمده! مگر حاکمان کشورهای عربی منطقه بهتر از اسد و قذافی بودند؟ حاکمان و نظریه‌پردازان غرب بهتر از همه می‌دانند که منطقه‌ی ما به دلایلی که در این بحث نمی‌گنجد هنوز برای پذیرش دموکراسی به معنای واقعی کلمه مستعد نیست! آنها راه واقعی پیشبرد دموکراسی در منطقه را می‌دانند ولی دائما مسیر آن را مسدود می‌کنند. تحریم اقتصاد ما و مردم ما یکی از آن کثیف‌ترین ترفندهاست که هم به گسترش فقر در جامعه یاری می‌رساند و هم فساد آفرین است.
"هولوکاست" صد درصد دروغ محض است. شمار جانباختگان ( و نه کشته شدگان) اردوگاههای کار اجباری آلمان (و نه "اردوگاه مرگ" ) چیزی مابین 70000 تا نهایت 290000 نفر برپایه گزارشهای صلیب سرخ و پژوهشگران بی طرف بوده است؛ که آنهم دربرگیرنده همه زندانیان (و نه تنها جهودها) میباشد.
و این تعداد نیز، نه در یک برنامه کشتار همگانی از سوی آلمانی ها، بلکه عموماً به دلیل گرسنگی و بیماری تیفوس در شش ماه پایانی جنگ مردند؛ که دلیل آنهم بمبارانهای وحشیانه و همه سویه متفقین و نابود کردن زیرساختهای صنعتی و اقتصادی آلمان بود که رساندن آب و خوراک و دارو و آذوقه به اردوگاهها را ناممکن کرده و به پیدایش و گسترش اپیدمی تیفوس انجامیده بود. میلیونها تن از شهروندان آلمان به همین دلایل در ماههای پایانی جنگ کشته شدند. همه کشورهای متفقین در آن هنگام و تا سالها و دهه ها پس از آن در نظام قضایی خود دارای اردوگاه کار اجباری بودند؛ که مجرمین یا "عناصر نامطلوب سیاسی" را به آنها میفرستادند و از این نگر مانند آلمان بودند؛ با این تفاوت که شرایط نگهداری زندانیان در آلمان به مراتب از همه این کشورها بهتر بود. حتی امروزه نیز در چندین کشور جهان مانند چین و کره شمالی اردوگاه کار اجباری با شرایط بسیار بد وجود دارد و فعالیت میکند. میتوان با کلیت چنین سیستمی مخالف بود؛ اما نباید درباره رویدادهای تاریخی دروغ گفت.
دولت آلمان نه برنامه ای برای کشتار همگانی جهودها داشت و نه هرگز دست به چنین کاری زد. درخواست دولت آلمان از جهودها این بود که آلمان را ترک کنند. آن بخشی که اطاعت نمیکردند به اردوگاه کار اجباری فرستاده میشدند. ولی حتی همانها هم هنگامی که میپذیرفتند کشور را ترک کنند آزاد شده و با همه دارایی خود از آلمان میرفتند. نه چیزی به نام "اتاق گاز" وجود داشت نه "کوره آدمسوزی" و نه هیچکدام از آن فانتزیهای بیمارگونه جهودی که در فیلمهای هالیوودی درباره "هولوکاست" میبینیم. با همه محدودیتهای آزادی بیان که در این زمینه در کشورهای غربی وجود دارد؛ شمار فراوانی کتاب و مقاله و فیلم مستند به ویژه در بیست سال گذشته در اینباره ساخته شده است؛ که بدبختانه تقریباً هیچکدام آنها به فارسی برگردان نشده است.
با درود چرا به من اینها را فرموده اید؟
[quote='Aristoteles']arouya@...آیا باید اسد کشور را دودستی تقدیم داعش و مزدوران بیگانه میکرد ؟ البته که حق داشت تا برای دفاع از شهروندانش ...[/quote]
درستی حرف شما را قبول دارم ولی ربطی به صحبت من درباره آزادی اجتماعی در سوریه قبل از جنگ ندارد.
[quote='صدرا_1']البته از کسانی که امروز سبعیت اسرائیل و داعش را دیدند و باز هم ایران و سوریه و جبهه مقاومت را متهم به خشونت و جنگ طلبی میکنند، تحریف وقایع چهل سال گذشته چندان بعید نیست.[/quote]
این دو جمله تظاهرات مسالمت آمیز یا نظام صنفی و کشتار ۱۹۸۲ حما در کنار هم نوشتم. منظور این نبود که واقعه حما تظاهراتی مسالمت آمیز بوده است. بلکه منظور اصلی این بود که در کشوری که اختلافات به این صورت خشونت بار و بی ملاحظه حل می شود زمینه ای برای حقوق مدنی و اجتماعی باقی نمی ماند. به هر حال به دلیل عجله و تلاش در مختصر نویسی این اشتباه رخ داد که تصحیح می کنم. واقعه حما به دلیل شورش اخوان المسلمین پیش آمد. برای ما امکان قضاوت در مورد قتل عام شهروندان عادی سوری در این واقعه مثل همین هولوکاست یهودیها و واقعه بنی قریضه وجود ندارد. قصد تحریف این واقعه نبود و در نوشته های من اشاره ای به خشونت ایران یا عدم سبعیت اسرائیل نشده است.
[quote='mokhtariski']دوست گرامی aryoua آزادی اجتماعی مفهومی گسترده‌تر از آنچه شما برشمردید دارد و با آزادی سیاسی هم متفاوت است ...[/quote]
تعیین نکردید این مفهوم گسترده تر چیست. البته چون که این مفهوم گسترده تر در عربستان کم است و در سوریه زیاد ظاهراً همان الکل و پوشش زنها و نهاد نهی از منکر در عربستان و مانند آن مد نظر است. نه مثلاً مطبوعات آزاد یا نهادهای مدنی و صنفی.
سوالات شما در پست قبلی زیاد بود و اختلاف نظرها روی هر سوال زیادتر . امید دارم این گفته ها به توافق بیشتر یا حداقل افزایش اطلاعات ما کمک کند.
دوست گرامی aryoua آزادی اجتماعی مفهومی گسترده‌تر از آنچه شما برشمردید دارد و با آزادی سیاسی هم متفاوت است ولی منظور بنده مقایسه‌ی آزادی های اجتماعی در قیاس با کشورهایی مثل عربستان بود نه آزادی اجتماعی به طور مطلق. چون از جمله‌ بهانه‌های غربی ها فقدان آزادی در کشورهایی مثل لیبی و سوریه بوده است... در مورد بلندی های جولان هم که فرمودید در دست اسرائیل است فرمایش شما درست است ولی منظور بنده سپردن آن به طور قانونی به اسرائیل مطابق با شرط اسرائیل برای صلح بود که سوریه زیر بار نرفت و این بخش درحال حاضر از دیدگاه سوریه غصب شده محسوب می‌شود.
هولوکاست؛دروغ بزرگ یهودیان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک