گلستان سعدی
امتیاز دهید
گلستان به زبان فارسی و روسی
گلستان در یک دیباچه و هشت باب به نثر مُسَّجَع (آهنگین) نوشته شدهاست. غالب نوشتههای آن کوتاه و به شیوهٔ داستانها و نصایح اخلاقی است.
دیباچه
باب اول - در سیرت پادشاهان
باب دوّم - در اخلاق درویشان
باب سوّم - در فضیلت قناعت
باب چهارم - در فواید خاموشی
باب پنجم - در عشق و جوانی
باب ششم - در ضعف و پیری
باب هفتم - در تأثیر تربیت
باب هشتم - در آداب صحبت
بیشتر
گلستان در یک دیباچه و هشت باب به نثر مُسَّجَع (آهنگین) نوشته شدهاست. غالب نوشتههای آن کوتاه و به شیوهٔ داستانها و نصایح اخلاقی است.
دیباچه
باب اول - در سیرت پادشاهان
باب دوّم - در اخلاق درویشان
باب سوّم - در فضیلت قناعت
باب چهارم - در فواید خاموشی
باب پنجم - در عشق و جوانی
باب ششم - در ضعف و پیری
باب هفتم - در تأثیر تربیت
باب هشتم - در آداب صحبت
آپلود شده توسط:
elia65
1386/08/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی گلستان سعدی
یکی گفتا:
چگونهای در مفارقت یار عزیز؟
گفت:
نادیدن زن بر من چنان دشخوار نیست که دیدن مادر زن.
دیده بر تارک سنان دیدن / خوشتر از روی دشمنان دیدن
گلستان سعدی، باب پنجم در عشق و جوانی، حکایت شمارهٔ ۱۵
[1] مهر زن
[2] با یکدیگر گفتگو کردن
بسر بردم ایام با هرکسی
تمتع ب هرگوشه ای یافتم
ز هر خرمنی خوشه ای یافتم
چو پاکان شیراز خاکی نهاد
ندیدم ک رحمت بر این خاک باد...:x
سعدی.
سعدیا چون تو کجا نادره گفتاری هست
یا چو شیرین سخنت نخل شکر باری هست
که تندرست ملامت کند چو من بخروشم
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
ممنون
گفت: این فرومایه هزار من سنگ بر میدارد و طاقت سخنی نمیآرد
گرت از دست بر آید دهنی شیرین کن///مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی
بنی آدم سرشت از خاک دارد///اگر خاکی نباشد آدمی نیست
((گلستان سعدی))
ابوهریره رضی الله عنه هر روز به خدمت مصطفی صلی الله علیه آمدی گفت یا اباهریره
زُرنی غِبّاً تَزْدَد حُباً هر روز میا تا محبت زیادت شود.
صاحب دلی را گفتند بدین خوبی که آفتابست نشنیده ایم که کس او را دوست گرفته
است و عشق آورده گفت برای آنکه هر روز میتوان دید مگر در زمستان که محجوبست
به دیدار مردم شدن عیب نیست
ولیکن نه چندان که گویند بس
اگر خویشتن را ملامت کنی
ملامت نباید شنیدت ز کس
نیم نانی گر خورد مرد خدا
بذل درویشان کند نیمی دگر
ملک اقلیمی بگیرد پادشاه
همچنان در بند اقلیمی دگر
8