عبور از خاتمی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
نویسنده: جمعی از نویسندگان
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی
کاش اصول گراها(نه جلیلی که اصول گرا هم نیست هم چون احمدی نژاد) هم می تونستن به قول شما به زور یک کاندیداتور داشته باشن
اشتباه می فرمایید
اصلاحات نه نظام برنداز است و نه بی دین(ارجاع به سخن قبلی شما که وا اسلاما سر دادین)
البته بر همگان واضح است از خشم شکست چنین بی منطق شده اید
کسی هم بر این ادعا نیست دکتر روحانی اصلاح طلب است
خودشان هم چنین نظری ندارن
خوبه حالا اصلاحات به قول شما فهمید که رأی ندارد( که دارد و برای اینکه یک کاندیدا داشته باشیم کنار کشیدن کما اینکه در نظر سنجی ها فاصلا ی رأی دکتران روحانی و عارف بسیار به هم نزدیک بود)
حزب بی نام احمدی نژادی و جلیلی( مبنتی بر جهت گیری خود رئیس جمهور فعلی بر حمایت از جلیلی هر دو را یکی می کنم) نفهمید که دوران سیاست سیاه گذشته
دوران خرافات و ادعاهای پوشالی گذشته
باز هم ما بر اساس سخنان خود شما یک قدم جلوتریم
من شخصأ کاری از دستم برنمیاد جز اینکه براشون دعا کنم و به این اعتقاد دارم که هرکس خدا را دارد،چه ندارد؟هیچ!و هرکس خدا را ندارد چه دارد؟هیچ!
!؟؟!؟
ایراد اول اینه که شما راى دادن رو برابر با تایید نظام دونستید در صورتى که هیچ ربطى به هم نداره،وقتى شما از حق و فرصتى که بهتون داده شده تا تغیرات رو منطقى به وجود بیارین استفاده نمیکنین نتیجه اش همین کج فهمى ها مى شه،راجع به تحریم انتخابات که دوستمون گفتن:
یک پژوهش جامع در مؤسسهی بروکینگز در واشنگتن، ۱۷۱ مورد تحریم انتخاباتی در کشورهای گوناگون را مورد مطالعه قرار داده و در پایان نتیجه میگیرد که سیاست تحریم انتخابات تقریبا در همهی موارد شکست خورده و تنها سه پیامد منفی به همراه آورده است.
الف) قدرتمندتر شدن حزب حاکم با کسب اکثریت بسیار بالا در غیاب احزاب تحریمکننده ب) به حاشیه رانده شدن حزب تحریمکننده و رهبران آن ج) و فراهم آوردن امکان تغییر در ساز و کارهای انتخاباتی مانند تغییر قانون اساسی که نیازمند اکثریت بالاست که تنها از طریق تحریم از سوی احزاب مخالف قابل دستیابی است.
*با این حال هنوز کسانى گوشه نشینى و سکوت را راه حل مشکلات الان میدونن در حالى که اگر واقعا مدعى تغیر وضعیت موجود بودن حداقل به خیابان ها مى امدن و اعتراض خود را بیان میکردن نه این که به تحریم انتخابات و گوشه نشینى روى بیاورند و کسانى رو که راى دادن را تنها چون مخالف وضعیت موجود و موافق تغییرات اهسته ولى منطقى بودن رو بى شعور و احمق بخونن،در حالى که خود بیشتر شبیه ترسو ها هستند
قبلا هم گفتم اگر مردم راى نمیدادن سال ٨٨ و تحریم انتخابات میشد اقاى احمدى نژاد به قدرت مى رسید به صورت قانونى و دیگه اعتراضات ٨٨ شکل نمیگرفت
راى دادن از اصول اولیه ى دموکراسیه و وقتى خودتون با اراده ى خودتون این اصول رو تحریم میکنین چطور انتظار دارین کشورى ازاد داشته باشین،لیاقت شما همون کشورى تمام دیکتاتورى است
الان دقیقا چه کسی ادعای دموکرات بودن کرد؟! من؟!! یک بار دیگه کامنتم رو بخونید!
اصلا این طور نیست! مدعی شعور سیاسی بالا نیستم ولی به اندازه ی اون کسایی که توی کامنت قبلیم مثال زدم هم بی سواد نیستم.
یه مختصر سوادی هست بالاخره. شما متاسفانه نمی خواید قبول کنید که اکثریت مردم برای انتخاب کاندیدای مورد نظرشون، دلایل بسیار سخیفی دارند.
بله، ولی حداقل باید برای خون هایی که ریخته شده کمی حرمت قائل شد. مردم قبل از انتخابات می گفتند انتخاب بین "بد" و "بدتر" هستش و بعد از انتخاب شدن جناب "بد"، می رند می رقصند!! این ها همون هایی بودند که می گفتند هر چیزی رو هم که فراموش
کنند چهره ی ندا رو نمی تونند!!!
ببخشید؟! من شما رو اشتباه گرفتم آیا؟! واقعا فکر کنم دچار سوء تفاهم شدم چون تا به الان فکر می کردم شما همون کسی هستید
که رای باطله به صندوق انداخت و برای شورا هم به یکی از آشنایانش رای داد! معذرت می خوام! به این حرکت رای باطله انداختن اگه
نخوایم بگیم عقب گرد، باید بگیم درجازدن!! حتی پیشرفت لاک پشتی هم نیست!!
ما شعور سیاسی نداریم دوست گرامی!! وقتی با این وضعیت کشور بیش از هفتاد درصد مشارکت داریم یعنی شعور هم نداریم.
من ممنونم از شما که بسیار محترمانه صحبت می کنید!! همیشه فکر می کردم تهدید کردن، بی ادبی به حساب میاد!!
پ.ن.: جواب شما هر چی که باشه من بحث رو ادامه نخواهم داد.
در ضمن شما هنوز متوجه این نشدید که دموکراسی و تغییر نیازمند زمان بسیاریه و همه چیز رو با هم قاطی میکنید خودتونو دارای شعور بالای سیاسی میدونید و ملت را بدون شعور سیاسی. دیگه وقت شعار دادن و ایدآلگرایی گذشته دیگه با خون نمیشه به دموکراسی رسید خون خون میاره و انتقام متعاقبش انتقام میاره
به صرف اینکه بشینی و توی خونه از ایدآلهای سیاسی و اجتماعیت بگی هنر نیست اینکه امروز شما چه کاری در جهت بهبود اوضاع کشورت میکنی مهمه
اگه بخوام ایدآلگرا باشم بسیار زیباتر و شیواتر و علمیتر از شما میتونم سیاست رو صرف کنم اما ترجیح میدم که بجای حرف زدن و تماشاچی بودن حرکتی حتی در حد یک لاکپشت به سوی دموکراسی انجام دهم
شما به مردم میگویید بی سواد و در همینجا اساسیترین حقوق مردم را نقض کردید و با ابزار تندروی و یکجانبه سعی در تخریب شعور مردم دارید...
حیف که نمیتوانم همه موضوعات را در اینجا بیان کنم و مطمعنم که در صورت ادامه موضوع ناظر کامنت بنده را پاک خواهد کرد.
چه قدر شما توده ی مردم رو باسواد و فرهیخته فرض می کنید!!
یعنی نمی شناسید کسایی رو که به این دلیل رای دادند که:
از رنگی شدن انگشتشون خوششون می اومده!!
از رنگ چشمای یه کاندیدی خوششون می اومده!!
از ساده زیستی اون یکی کاندید خوششون می اومده!!
از باحالی اون یکی اون طرفیه خوششون می اومده!!!
به اون یکی رای دادن که آخوند رئیس جمهور نشه یه وقت!!
شخصا فکر می کنم که دموکراسی یعنی استبداد اکثریت (می تونید به من بگید آنارشیست، مشکلی نیست) و تا وقتی که اکثریت مردم بی سواد تشریف دارند، دموکراسی یعنی استبداد بی سوادها!
کاندیدا رأی آورد!
تابلو، نقاش را ثروتمند کرد!
شعر شاعر، به چند زبان ترجمه شد!
کارگردان، جایزه ها را درو کرد!
و هنوز ...
سر همان چهار راه
واکس می زند...
کودکی که همیشه بهترین "سوژه" است...!!!