رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت

ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 49 رای
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 49 رای
در این کتاب به پرسشهای زیر پاسخ داده خواهد شد :
اگر در عصری فقیه جامع الشرایط وجود نداشته باشد تکلیف حکومت اسلامی چیست ؟
در قرآن کریم وظیفه ی عالمان دینی هدایت معنوی مردم معرفی شده است و اگر وظیفه ی رهبری سیاسی را نیز میداشتند باید در قرآن مطرح می شد .
وجوب اطاعت از ولی فقیه و حدود اختیارات او، "تقلیدی" است یا "تحقیقی"؟
آیا مقوله ی سیاست و تشکیل حکومت ، امری عقلائی است که دین آن را امضا کرده و یا امری تاسیسی و ره آورد خود دین است ؟
وارد شدن عالمان و فقیهان در امر سیاست و حکومت، سبب می‌شود که نتوانند وظیفه‌ی‌ هدایت علمی و معنوی مردم را انجام دهند؟
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
MOHSEN FALLAHI
MOHSEN FALLAHI
1391/07/30
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت

تعداد دیدگاه‌ها:
12
پیامبر می فرمایند :
اِنَّما اَهلَکَ الَّذینَ مِن قَبلِکُم[2] اَنَّهُم کانوا اِذا سَرَقَ فیهِمُ الشَّریفُ تَرَکوهُ وَ اِذا سَرَقَ فیهِمُ الضَّعیفُ[3] اَقاموا عَلَیهِ الحَدَّ. [4]
وَ أَیمُ اللهِ لَو أَنَّ فَاطِمَةَ بِنتَ مُحَمَّد سَرَقَت لَقَطَعتُ یَدَهَا»؛[5]
گروه‌هایی قبل از شما نابود شدند. (یکی از دلایلش این بود) هنگامی که انسان اصل و نسب‌داری (که طبیعتاً از هوادارانی نیز برخوردار بود) مرتکب دزدی می‌شد، از مجازاتش صرف نظر کرده، اما سارقان ضعیف و بی‌سر و پا را مجازات می‌کردند. به خدا سوگند اگر دخترم فاطمه(س) دزدی کند، دستش را قطع می‌کنم.
بالاترین رهبر از دیدگاه اسلام شخص نبی اکرم بوده است نگاه کنیم که قرآن و تاریخ او را چگونه معرفی می کند ؟
1- با امور مختلف با آنها (‌مردم ) مشورت کن ( قرآن ) 2- ای پیامبر بگو من نیز بشری مانند شما هستم ( قرآن )3- هنگام فتح مکه ، مخالفین ( و حتی قاتل عموی خودش ) را می بخشد و از هر گونه مصادره اموال و برپا نمودن چوبه دار خودداری می کند و حتی به توصیه عباس ( عموی خودش )‌از تصاحب کلیدداری کعبه خودداری می کند و آن مقام مهم را به همان فرد قبلی می بخشد4- هیچگونه وصیت کتبی به جا نمی گذارد.5- دو قبیله مهم اوس و خزرج را با هم آشتی می دهد (‌به جای سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن ) و از همه جالبتر :
6- وقتی همزمان با فوت عزیزترین پسرش ابراهیم ،‌ خورشید می گیرد و بین مردم مدینه شایعه می شود که این خورشید گرفتگی به خاطر فوت ابراهیم بوده ، سریعا به منبر می رود و به مردم می گوید خسوف و کسوف دو آیت از آیات الهی هستند و این وقایع به خاطر مرگ کسی اتفاق نمی افتد . . .
7- پس از فتح مکه طی خطبه ای می گوید : ای فاطمه فکر نکن دختر من هستی در قیامت من می توانم برای تو کاری بکنم خودت باید به فکر فردای قیامت باشی . . . .
یزید و معاویه می گفتند : اسلام و خود را رهبر یا حاکم می دانستند . حضرت علی نیز می گفت اسلام و خود را حاکم می دانست . مسعود رجوی و قطب گنابادی ها و ابوبکر بغدادی و ملا عمر نیز می گویند اسلام و خود را پیشوا می دانند . ( اسم مهم نیست که بگویید : پادشاه است یا خلیفه یا رهبر یا امام یا قطب و . . . مهم پیروی و اطاعت از بالاترین قدرت حکومتی است است ) خوب سئوال اینجاست : متد و روش کدام یک صحیح است ؟ عقل و تاریخ ، نشان داده روش حضرت علی (ع) بهترین روش است . ایشان می گوید از من به صرف اینکه اکثریت با من بیعت کرده اند و من نام خود را امیرالمومنین گذاشته ام اطاعت و پیروی نکنید . ایشان می گوید بیایید و به سخنان من گوش کنید اگردرست و بر حق بود قبول کنید اگر فکر کردید اشتباه می گویم قبول نکنید . اتفاقا این دقیقا مطابق آیه قرآن است که می فرماید بندگان واقعی خداوند کسانی هستند که از طاغوت دوری می کنند کسانی که حرف را می شنوند و بهترین آنرا پیروی می کنند ( الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه ) حتی اگر ملتی اینگونه باشد از شکل گیری یک نظام طاغوتی پیشگیری می شود . . . .
5- قرآن به شدت با فرد پرستی مبارزه می کند : قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (‌آل عمران 64 ) ای پیامبر بگو: ای اهل کتاب ( مسیحی و یهودی و . . . )، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم، و چیزی را با او شریک قرار ندهیم، و برخی برخی را به جای خدا به ربوبیّت تعظیم نکنیم (‌و به آقایی نگیرند ) پس اگر از حق روی گردانند بگویید: شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم. یا این آیه : اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلَٰهًا وَاحِدًا ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ( توبه 31 ) علماء و راهبان خود را (از نادانی) به مقام اربابی و آقایی شناخته و خدا را نشناختند و نیز مسیح پسر مریم را به خدایی گرفتند در صورتی که مأمور نبودند جز آنکه خدای یکتایی را پرستش کنند که جز او خدایی نیست، که منزه و برتر از آن است که با او شریک قرار می‌دهند.
مولوی می فرماید :
کیست مولی ؟‌آنکه آزادت کند . . . . . . بند رقیت ز پایت وا کند
و حضرت علی می فرماید :
1- افراد ملاک تشخیص حق نیستند اول حق را بشناس تا پیروان آن را نیز بشناسی
2-حضرت علی (ع) پس از آنکه مردم را نصحیت می کرد آنها را به تامل و تفکر فرا خوانده و می گفت : پس اگر خیری دیدید مرا به آن یار باشید و اگر شری دیدید از آن به کنار باشید ( خطبه 176)
3- حضرت علی در زمانی که واقعا نیاز به نیروی رزمی داشت و برای جنگ جمل عازم می شد خطاب به مردم کوفه نوشت : اما بعد ،‌من از جایگاه خود برون شدم . ستمکارم یا ستمدیده . نافرمانم یا مردم از فرمانم سرکشیده اند . من خدا را به یاد کسی می آورم که نام من به او رسد تا چون نزد من امد ،‌اگر نکوکار بودم یاری ام کند و اگر گناهکار بودم از من بخواهد تا به حق بازگردم ( نامه 57)
4- امام به مردم اجازه می داد که اگر دریافتند راه امام اشتباه است آنرا واگذارند و چنین روشی فقط در یک جامعه بسیار آزاد امکان پذیر است که مردم می توانند پدیده ها را مشاهده کرده آزادانه در مورد آنها اندیشیده و تصمیم بگیرند حتی اگربه ضرر حکومت باشد . و امام علی در بحرانی ترین شرایط این اجازه را به مردم می دهد . آزادی یکی از اصول مهم حکومت حضرت علی (ع) بود که هیچ شرایطی آنرا تحت الشعاع قرار نمی داد ( توسعه سیاسی از دیدگاه امام علی نوشته علی اکبر علیخانی صفحه 211 )
« فقیهی که همیشه با صدقه و شب جمعه ای مردم زندگی می کردند از فرط بی عرضگی و تن پروری حالا ادعای ولایت می کنند » . 1 ـ « فقیهان همیشه با صدقه مردم زندگی می کردند » . « همه » فقیهان ؟ « همیشه » ؟ فقیهان زیرمجموعه مردم نیستند ؟! 2 ـ « فقیهان حالا ادعای ولایت می کنند » . « حالا » یعنی چه مدت ؟ یک قرن می تواند مصداق « حالا » به شمار رود ؟ 3 ـ « فقیهان از فرط بی عرضگی و تن پروری ادعای ولایت می کنند » یا « علت ادعای ولایت فقیهان بی عرضگی و تن پروری است » . معنی عرضه و نسبت آن با تن پروری و رابطه این دو با کار فرهنگی ؛ نحوه تشخیص شدت و ضعف عرضه برای تشخیص رابطه اش با ادعای ولایت ، کمترین کاری است که مدعی باید شرح دهد . انتخاب عکس راسل به عنوان پروفایل ، توقع ایجاد می کند و مسئولیت دارد !
فقیهی که همیشه با صدقه و شب جمعه ای مردم زندگی می کردند از فرط بی عرضگی و تن پروری حالا ادعای ولایت می کنند
ادبیات رسمی پیش از انقلاب هم مورد تمسخر کتابخوانان بود و شاید مصداق « شکاف دولت ـ ملت » مورد نظر همایون کاتوزیان باشد . با این حال ، در برابر ایده رسمی در ایران ، غالب « مخالفان » اندیشه برتری در سر ندارند ؛ یعنی چون اندیشه سیاسی ساخته پرداخته مدونی ندارند ، به رخدادها می آویزند تا تهی بودن اندیشگی خود را پنهان یا جبران کنند . بسیاری در حد مضمون کتیبه بیستون و آرای بزرگمهر ( به روایت فردوسی ) در جا می زنند و آنانی که مدعی فرارفتن از آنند ، در عمل سخت پای بند همان انگاره های باستانی اند . اندیشه سیاسی در حوزه های علوم قدیم اما ماجرای دیگری دارد . اگر باور به امامت در ایران بازسازی باورهای پیش اسلامی باشد و اگر گذر از قرائت و حدیث و کلام و رسیدن به فقه ( که استدلالی ، کاربردی و معطوف به رفع نیازهای جاری مردمان است : ازدواج ، معامله ، تقسیم ارث ... ) مبین پیشرفت در سیر اندیشه باشد ، گذر از اخلاق فردی و صعود به عرصه عمومی و سیاست و تشکیل حکومت ، از دیگر مراحل این روند رو به رشد است . از این رو ، معماها ، تنگناها و مسائل پیش روی حکومت دینی در ایران در واقع مسایل اندیشه سیاسی ایرانی است نه یک صنف و طیف سیاسی خاص . مدعیان و در کمین قدرت نشستگان قدرت در ایران باید به روشنی تحلیل و موضع خود را در این زمینه و در واقع با میراث فکری چند هزار ساله این کهن دیار مشخص کنند . با لودگی خود را مفتضح می کنند .
ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک